نتایج جستجو برای عبارت :

متن در مورد خانه مادربزرگ توصیف مادر بزرگ

متن در مورد خانه مادربزرگ توصيف مادر بزرگ انشا در مورد صندوقچه مادربزرگ انشا در مورد مادربزرگ مهربان متن در مورد خانه قدیمی مادربزرگ انشا در مورد خانه های قدیمی توصيف حیاط خانه مادربزرگ انشا در مورد خانه های قدیمی در پاییز
ادامه مطلب
 
کدام یک از ما می توانیم خاطرات زیبای کودکیمان را در خانه مادربزرگ فراموش می کنیم خانه ای که همه چیز در آن رنگ و بوی دیگری داشت. گرچه روزهای شیرینی کودکی تکرار شدنی نیست اما می توانیم برای خاطره بازی یک اِلمان از همان دوران را در خانه مان داشته باشیم و چه چیز بهتر از آینه قدیمی مادر بزرگ که گر چه تصویر نا واضحی از ما در آن پیدا بود اما صفایی که به خانه می داد وصف ناشدنی بود. آینه پتینه یک آینه با رنگ و بوی خانه مادر بزرگ است که جدیدا طراحان خوش ذ
 
انا لله و انا الیه راجعون
 
عرض ادب به دوستان عزیز بلاگ
 
متاسفانه چند روز پیش داغ عزیزی بر دل خانواده مان افتاد
 
مادربزرگ عزیزم به رحمت خدا رفتند
 
برای شادی روح ایشان و تمام اسیران خاک بخوانید فاتحه مع الصلوات
 
هدیه ای به روح مادر بزرگم
 
تا هستند قدرشان را بدانیم
وابستگی کودکان به پدربزرگ و مادربزرگ خوب است یا نه؟
 
 
گاهی وقت ها کودکان به علت شرایط کاری والدین شان ناچار هستند چندین ساعت از روز را در خانه پدر بزرگ و مادربزرگ خویش سپری کنند. زمانی که کودکان ساعتهای زیادی از روز را در خانه پدر بزرگ و مادربزرگ هستند، زمینه وابستگی در آنها ایجاد می شود.
هرچند پدر بزرگ ها و مادربزرگ ها میتوانند نقش حمایتی مفیدی برای کودک و والدین داشته باشند ولی گاه همین پشتیبانی، میتواند زیان آور و آسیب رسان باشد.
 
ادام
از قدیم ها و خیلی سال پیش
شاید بگویم دوران کودکی
باورتان می شود که
 من از مادربزرگم می ترسیدم
هنوز هم می ترسم
می پرسید چرا؟
از آخرین خاطرات کودکی ام که در گوشه خاطراتم است
همین قدر یادم می آید
که دفعه اولی که من عقل درست و حسابی داشتم
و
تازه می فهمیدم چی به چیه
به خانه مادربزرگ رفتیم
از همان کودکی وزن سنگینی داشتم
در را که باز کردند
جوری صورتم را می بوسید
انگار مزه مزه می کند
دهان بی دندان و لب های شل و ول
را بر لپ های من آنچنان می کشید
و از مزه اش
انشا صدای مادربزرگ صفحه 37 نگارش پنجم
انشا صفحه 37 نگارش پنجم درباره احساس خود از شنیدن صداها
انشاهای صفحه 37 نگارش پنجم درس ششم
تجربه ی شنیدن کدام یک از صداهای زیر را دارید ؟ احساس خود را از شنیدن آنها بنویسید.
صدای وزش باد پاییزی
صدای مادربزرگ
صدای سرود ملی
صدای زنگ آخر
صدایی که قبلا شنیده اید و آن را دوست دارید.
موضوع : انشا صدای مادر بزرگ
ننه، حالت خوبه ؟
با این صدا به خودم آمدم.
باز شوق و شادی ناشی از این صدا تمام وجودم را فرا گرفت.
باز غرق در ا
نماز میخواندم ولی صدای مادربزرگ را میشنیدم که مامان را نصیحت میکرد میگفت انقدر به بچه ها سخت نگیر این چادر چیه که دست و پاشونو میگیره بگذار راحت بگردن و صدای مامان که در تلاش برای متقاعد کردن مادربزرگ بود. شنیدن این نصایح آن هم از زبان مادربزرگ برایم تازگی دارد چه میکند این پیشرفت تکنولوژی و ورود اینترنت به فامیل ما حتی توانسته! عقاید یک پیرزن هفتادو پنج ساله را بدون خون و خونریزی تغییر دهد. مادربزرگ حتی معیارهای زیبایی شناسیش هم تغییر کر
قصه ‌گویی به اندازه تاریخ بشر قدمت دارد
پدر بزرگ ها و مادربزرگ ها دیوانی گویا از قصه ها،داستان ها،حکایات و ضرب المثل هایی هستند که به بلندای تاریخ قدمت دارند.قبل از شیوع بیماری کرونا  موزه مردم شناسی اوز اول و آخر هر ماه میزبان این عزیزان به همراه نوه هایشان بود و در سرای زرنگار (خانه فرهنگ ) نیز برنامه هایی با حضور این عزیزان برگزار گردید و باشگاه کتابخوانی پروانه ها نیز برنامه ای با این عزیزان داشت.موزه مردم شناسی یادگاری زیادی از مادرب
بسم الله الرحمن الرحیم

کتاب "چهل نامه ی کوتاه به همسرم" به قلم نادر ابراهیمی
در یک جمله "کتاب خوبیه برای درک بهتر زندگی مشترک" اما خوبی عمیق این کتاب بیشتر به این خاطر که نویسنده صرف نگاه لطیف و عاشقانه به زندگی نداره (بطوری که با خوندنش چشمانتون مثل سینتی پیتی برق بزنه و لبریز از تخیلات شیرین، ابری بالای سرتون شکل بگیره) بلکه نگاهی آمیخته با منطق و احساس و یا شاید به زبان ساده تر؛ نگاهی ترکیبی از هر دو جنس مردانه و نه به زندگی داره. و این خ
انشا درمورد مادر با مقدمه بدنه و نتیجه انشا در مورد مادر با مقدمه بدنه نتیجه انشا درباره مادر کلاس هفتم انشا مادر ابتدایی انشا عادی درمورد مادر انشا در مورد مادر پایه هفتم مقدمه در مورد مادر انشا در مورد مادر به زبان ساده
ادامه مطلب
به گفته اطرافیان زیاد توجه نشود مثلا مادربزرگ که از روی دلسوزی میگویند دخترمون شیر ندارد به بچه بدهد. اولا اطمینان داشته باشند که میتواند مادر شیر ده خوبی باشند.افرادی که زایمان طبیعی و یا سزارین دارند بلافاصله بعد از به هوش امدن مادر  نوزاد را روی سینه مادر قرار دهند و تماس چشم به چشم برقرار کنند و نوزاد خود را شیر دهند که ۵ یا ۶ کهنه باید خیس کند. برای روزهای اول تولد اگر کمتر است نیاز است که شیرخشک به بچه داد و ان را نباید با سر شیشه به بچه د
ماجرا اینطوری شروع شد که دو عدد کوچکتر دچارِ مشکل شدند و این مشکلِ نسبتاً کاه‌مانند، کوهی شد به چه بزرگی و عظمت بینِ دو تا برادر. نمی‌دونم پنج سال از اون ماجرا می‌گذره یا شش سال و خب اهمیتی هم نداره. مهم اینه که پدربزرگم با برادرش قهره و این اتفاق رابطه‌های زیادی رو خراب کرده.
چند هفته پیش یکی از پسرهای فامیلمون عقد کرد. توی مراسمِ عقد، زن‌عموی مادر و دخترش و عروسِ بزرگش هم بودند. خیلی وقت بود ندیده بودمشون و آخرین صحبتمون هم مربوط بود به هم
بهترین هدیه روز مادر را شما بگویید چیست؟ یک نفر لباس را بهترین کادو روز مادر می داند و دیگری معتقد است ظروف تزئینی و دکوری بهترین هدیه روز مادر است. یک نفر لوازم آرایشی و بهداشتی را برای هدیه روز مادر ترجیح می دهد و آن دیگری پول نقدر را هدیه خاص روز مادر می داند. نظر شما چیست؟
و‌ شما نمیدونید که چقدر دلم میخواد مادر بشم ،‌ همین الان مادر بشم نه بعد از تموم شدن درسم ، نه بعد از کار کردن و شغل ثابت پیدا کردن ، نه بعد از قبولی توی ارشد ، نه بعد از پولدار پولدار پولدار شدن .
فکر میکنم که مادر شدن مترادف کلمه ی خودخواهیه ، میخوام مادر شم بخاطر خودم ، بخاطر لذت خودم ، کیف خودم ، عشق خودم . 
با این وجود خیلی میخوام مادر شم و خیلی نمیخواد مادر شم . 
" آیین گل غلتان" برای نوزادانی که اولین بهار زندگی را می گذرانند اجرا می‌شود و بیشتر توسط مادر، خاله، عمه و مادربزرگ انجام می‌شود. اگر تولد نوزاد با فصل بهار و زمان رویش گل‌های محمدی مصادف شود، چند نفر از ن فامیل برای چیدن گل، اول صبح به باغ و مزارع رفته و با ذکر صلوات و خواندن ابیاتی چون:
همه کوه و کمر بوی تو داره یا محمد کدوم گل قامت روی تو داره یا محمد
همون ماه‌ای که از کوه می زنه سر نشان طاق ابروی تو داره یا محمد
به جمع‌آوری گل‌های محمد
سالروز ولادت مادر اُمت شیعه است. به این مناسبت چند سطری را در وصف جایگاه بلند مرتبه مادر نزد معرفت شیعه قلم زده ام. امیددارم که ان شاءالله کاستی های آن راچشم پوشی نمائید:
 
مادر که نام تو ترانه ای مطهر است و هنگامی بر لب جاری می شود، ناجی رهایی روحمان از بند اسارت غم است. 
مادر  که نام تو مقدس ترین نام های روی زمین است و وجودت بهشتی و پروردگار مهربان به عظمت جایگاهت بهشت را از مملوکات تو نهاد.
مادر، ای مهربان تر از خواهر، غم پذیر تر از پدر و پنا
دیشب خوابم نمی برد و به گذشته فکر می کردم.انگار که اینهمه سالو پشت سر نذاشته باشیم، نزدیک بود.
به دوستای دوران کودکی فکر می کردم. ی مادربزرگ، پسرخاله، دخترعمو. چقدر اون زمان بازی می کردیم.
اون روزای گرم تو کوچه های انزلی. امروز به شکل عجیبی مسیرامون خیلی از هم دور شده.
ی مادربزرگ مونده تو شهر خودش ما تو شهر خودمون. پسرخاله دلش سنگ شده و صورتش صفحه ی گوشیش. دخترعمو هم ۸سالی میشه ندیدم.شکایت نیست، بیشتر تعجبه. اینهمه تغییر
نویسنده: زویا پیرزاد
بخشی از داستان:
این بار هیچ قورباغه ای صدا نکرد ولی باز دستپاچه شدم.”ساندویچ کره پنیر با شیر.”چرا توضیح می دادم؟نگاهش را پایین اورد وزل زد به صلیب کوچک گردنم.”پنیر دوست ندارد.شیرش هم حتما باید گرم باشد.با دوقاشق چایخوری عسل.”دوباره داشت فریاد می زد.حس کردم به بیماری داروی اشتباه دادهام.قبل از اینکه حرفی بزنم امد تو.از روی کیف های ولو شده سه بار پرید وخودش را رساند به اشپزخانه .کیف ها را با لگد پس زدم و دنبالش رفتم.امیلی
از وقتی مادر بزرگ به رحمت خدا رفته، طفلک بابابزرگ بی‌تابست و نمی‌شود تنهایش گذاشت. ناچارم دایم پیشش باشم. کتابهایی که از نمایشگاه خریده‌ام لایشان هم باز نشده و توی خانه ردیفند. کار پایان نامه هم متوقف است. ولی اشکال ندارد. هرچقدر هم کتاب بخوانی جای یک آدم زنده را نخواهد گرفت. دیگر فقط همین پدربزرگ را دارم. سه بزرگ دیگر که رفته‌اند به دیدار حق. 
این مدت چند صبح به آرامستان رفته‌ام. تجربۀ متفاوتی است. ذهنت می‌کوشد روایتی از زندگی‌های پایان
بسم رب الرفیقمادربزرگ نشسته بود روی مبل و جوراب هاش رو گرفته بود دستش. چشمش که به من افتاد گفت: سیدجان!  _دو سه سالی هست که دیگه حافظه ش خوب کار نمیکنه و به همین سید اکتفا میکنه_ بیا کمکم کن جورابامو پام کنم.میشینم روی زمین روبروش، پاهاش رو میزارم روی پام و جورابای مشکیش رو پاش میکنم. پاها همون پاهای کوچک و تپل قبلیه ولی ورم کرده. دیگه قادر نیست خم شه و خودش جوراب هاشو پاش کنه.هنوز جوراب دوم رو کامل نکشیدم بالا که انگار چیزی یادش میاد و خیلی جدی م
مادرها معمولا به نظافت بیشتر از بقیه اعضای خانوداه اهمیت می دهند. به همین دلیل می توان گفت که هدیه دادن جادستمالی خاتم به مادر در روز مادر می تواند کادو خوب و مناسبی باشد و مادر را خوشحال کند. در کشورکانادا روز مادر را در دومین یکشنبه از ماه مه جشن می گیرند. در دیگر کشورهای مغرب زمین نیز مانند آمریکا، انگلستان و استرالیا جشن روز مادر وجود دارد اما نه به پرشوری کشورکانادا. مردم در این کشور بیشتر به مادران خود ابراز علاقه دارند.
کوثر  ( بزرگ بانوی اسلام)                                                
کودک بودی و دستانت به مهر
آیه های مادری می سرود
و فلک
گرداگرد تو می چرخید
در خانه ات دری گشوده بود
بابی به سوی نور
تشنگان حقیقت 
به تحیر در او می نگریستند
و چونان ریسمان چاه 
دلو تشنه ی خویش را 
از زلال نام او سیراب
و او 
سیراب نام تو بود.
***
ای کوثر پدر
مادر قله های شرف
در جوشش هزاره ی عشقت
هزار هزار بهار 
به تماشا نشسته است.
اشتراک با ذکر ماخذ mkianooshrad
سال گذشته شب یلدا ، همه‌ی خاله ها و بچه ها و نوه ها خونه‌ی مادربزرگم دعوت بودیم و مراسم شب چله اونجا برگزار شد. از اونجایی که امسال خیلی ها باید طرف همسرهاشون رو هم راضی نگه میداشتن، پنجشنبه شب رو یک ویلا خارج از شهر رزرو کردیم و همگی دور هم جمع شدیم و تا عصر جمعه در کنار هم بودیم و خیلی خوش گذروندیم.
و اما دیشب که شب یلدای اصلی بود شوهرها و پسر خواهر شوهر منزل مادر شوهر جمع شدیم به صرف کوفته که خواهر شوهرم پخته بود و میوه و دسر که ما آم
 
چکمه های قرمزش را پوشیده بود و با شادمانی بر روی زمین پوشیده شده از برف قدم میگذاشت . دست پدر را گرفته بود و سر اینکه امسال بالاخره سانتا کلاوس را خواهد دید یا نه ، با پدر بحث میکرد . موهای بافته شده اش را جلوی بینی اش میگرفت و ادای سانتا را در می آورد : کریسمس مبارک ! هانی بانچ امسال دختر خیلی خیلی خوبی بوده  و برای همین سوار سورتمه میکنمش ! موقع گفتن این جمله سعی می کرد صدایش را تا حد امکان کلفت کند و باعث شد پدر تا لحظه ی رسیدن به خانه ی مادربزر
بسم الله الرحمن الرحیم
گفتگو با راننده تاکسی
- رشتت چیه ؟
- نرم افزار
- خوبه بازار کارش خوبه می تونی پول دربیاری 
گفتگو با مادر بزرگ :
- پسرم این همه درس خوندی دکتر هم نشدی. ؟؟؟
- خب مادر بزرگ مهندس که ان شا ء الله می شم!
گفتگو با یکی از اعضای خانواده:
- دکتر هم نشدی که پول دربیاری
-  همین جوری هم خب پول در میارم نگران نباشید!
ادامه مطلب
دانلود آهنگ آرون افشار مادر
هم اکنون شنونده موزیک جدید و فوق العاده ی * مادر * با صدای زیبای هنرمند محبوب و مشهور , آرون افشار باشید.
دانلود آهنگ آرون افشار به همراه متن, پخش آنلاین و بهترین کیفیت (کیفیت اصلی) از رسانه مدیاک
Download new song by Aron Afshar called Madar With online playback , text and the best quality in mediac
متن اهنگ آرون افشار به نام مادر
مادرم حرفی بزن که تشنه لالایی ام من که جان میدم برایت همدم تنهایی اممن همیشه کودکم آغوش تو جای من است من اگر خوبم دعایت پشت دنیای من
دانلود فیلم The Grudge 2020 با زیرنویس فارسیداستان فیلم درمورد مادر و پسری است که به یک خانه‌ی متروکه در اطراف شهر نقل مکان کرده‌اند. اما پس از وارد شدن به خانه با حوادث و اتفاقات غیر طبیعی مواجه می‌شوند. آن‌ها در می‌یابند که این خانه توسط یک روح شرور تسخیر شده و هرکس که وارد قلمرو‌اش می‌شود را به قتل می‌رساند. حال این مادر باید راهی برای نجات جان خود و پسرش پیدا کند، پیش از اینکه قربانی این روح شوند.
ادامه مطلب
سالروز ولادت مادر اُمت شیعه است. به این مناسبت چند سطری را در وصف جایگاه بلند مرتبه مادر نزد معرفت شیعه قلم زده ام. امیددارم که ان شاءالله کاستی های آن راچشم پوشی نمائید:
 
مادر که نام تو ترانه ای مطهر است و هنگامی بر لب جاری می شود، ناجی رهایی روحمان از بند اسارت غم است. 
مادر  که نام تو مقدس ترین نام های روی زمین است و وجودت بهشتی و پروردگار مهربان به عظمت جایگاهت بهشت را از مملوکات تو نهاد.
مادر، ای مهربان تر از خواهر، غم پذیر تر از پدر و پنا
دلم عجیب در این جمعه هوای قدیم را کردههوای حیاط بزرگ مادربزرگبا حوض آبی فیروزه ایماهی های قرمزو شمعدانی های لب حوضکه عطرشان مست میکرد هر رهگذری را.هوای دورهمی های سادهبا شام و ناهاری به مختصری نان و پنیرو خنده های از ته دل با کسانی که دوستشان داریم
یاد آن روزها بخیر
شمع ما یک شبکی را به تو پروانه بگفت
                                                    همره من تو نباشی بگسل از بر جفت
کار من سوختن و ساختنی از بر نور
                                             شمس و تابان شدنی از در کور
گر تو باشی به جوارم  دو سه روز
                                     یا بمانی به کنارم دو سه روز
تو بسوزی ز در غفلت خویش
                                      دور گردی ز ره رفطرت خویش
عمر تو یک صلتی از بر یار 
                                       تو بسان موش با

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها

مجله اینترنتی پاسبون نهمین اندیشمند(وبلاگ رسمی سایت ریاضی هشتم) آجیل و خشکبار البرز روزگارم #با_کـــریمان طی شده... پوریا هستم بهترین زیبا ترین دقیق ترین و داغ تریها برگ نگاه تکنولوژی ایران | زندگی سالم