نتایج جستجو برای عبارت :

خاک توی سرتون که فکر میکنین اینجا چیزی گیر میارین ؟

 والله
 بالله
 وقتی به خاطرِ
 توقعات بی جا
 و
 خواسته های خودتون 
 زندگی دو تا جوون رو 
 تلخ می کنید،
 خدا نگاهتون میکنه.
 وقتی
 اشک دختری رو در میارید
 خدا اشک تونو در میاره‌.
 چرا 
 فک می کنید
 دنیا بی صاحبه؟؟؟!!!!
 لا اقل تون چادرو از سرتون بردارید
 که
 آدم دق نکنه.
 لا اقل جلسه قرآن و زیارت و نرید
 که
 کار شما رو 
 پای آبروی ائمه ننویسن

 + به همین غلظت نمیگذرم ازتون.
 +حوال تون کردم به امامم.
سلام وقت بخیر امروز باهم همراه هستیم تا به شما اموزش بدیم که اگر باد لنز طبی شمارو با خودش برد چیکار کنید!در مرحله ی اول خیلی سریع سعی کنید دست تون رو از هرنوع الودگی پاک کنید اگر مایع لنز نزدیک تون بود با اون انگشتاتون رو تمیز کنید اگر نبود با اب کافیه!
سپس به خاک اطراف تون دقت کنید و نوع خاک رو تشخیص بدید،بعد کافیه چند مشت از خاک رو بردارید و بریزید رو سرتون که اینقدر بدبخت و بی شانسید لنزتون باد برده.
کدبانو بودن به شش نوع غذا و تنقلات گذاشتن سر سفره نیست. کدبانو بودن یعنی نون پنیر هم که میذاری سر سفره جوری مدیریت کنی که به خنده و خوشی خورده بشه. توهم کدبانو بودن که برداری خودت رو اونقدر با کارهای بیخود میکشی زیر بیگاری که اخرش کل خستگی روز رو هم ادویه میکنی میپاشی رو سفره و میگی همینم از سرتون زیادیه. بعد به خاطر همین غذای زهرمای و اخلاق زهرمارتر توقع تشکر هم داری حتما!
البته دقت کنیم که این یک کار رسانه ای است .یعنی دارند جنگ روانی ایجاد می کنند. یعنی دنباله همان حرف بی ربطی است که می گویند موجی آمده و همه چیز را برده و اینکه بخواهند این تاثیر را بگذارد که دیگر کار از کار گذشته یعنی دوستان دقت کنیم که می خواهند شما دیگه گارد نگيرید و دیگه فقط سرتون تو کار خودتون باشه و به جامعه کاری نداشته باشی.فتدبر
اينجا هیچ چیز طبیعی نیستژانر: وحشت و تخیلی پارت: هفتمنویسنده: امیرحسین 
رسیدیم مقابل ساختمون  جولیا با اخم گفت: خب حالا چطور می خوایم وارد یه ساختمون اطلاعات دولتی بشیم که هزارتا نگهبان و دوربین داره؟لبخندی زدم و گفتم لازم نیست وارد شیم صداش می کنیم.
وارد اتاقک نگهبانی شدیم و گفتیم که می خوایم اونو ببینیم نگهبان چاق با موهای فرفری سیاه نیشخندی زد و گفت صبر کنین!تلفن بی سیم سیاه رنگشو برداشت و زنگ زد و بعد گوشی رو داد به ما گفت حرف بزنین!
خواس
نوشته بودم که نظر تایید نمیکنم. 
و چراا با من اینکار و ميکنين . این همه نظر گوگولی میدین خب من هوس میکنم همرو تایید کنم و جواب بدم. بلدم نیستم تو وب خودتون جوابشو بدم. یعنی نمیدونم شما چطوری اینکارو ميکنين. یعنی همین که پاسخ نظر و ذخیره میکنید کافیه یا کار دیگه هم باید کرد؟
من هر کاری دلم بخواد میکنم به هیچکسم مربوط نی
حالت تحو هستم که هستم به تو چه مربوط
دلم میخواد رابطه یسریا رو به گ.ا بدم بازم به تو چه مربوط
الان مثلا اون عطستون شاه کار کرده تونسته اينجا رو پیدا کنه؟؟؟؟؟؟ فکر ميکنين میترسم؟؟؟
من اينجا هستم نظراتم بازه که ثابت کنم همچین پخی هم نیستین ازتون بترسم
بی تی اسم ارزونی خودتون
شما باید در زندگیتون "قانونی" داشته باشین که بگه: هرگز اجازه نمی‌دیم سرمون اونقدر شلوغ بشه که با هم حرف نزنیم»!
گوشی‌های موبایل و کامپیوترها رو کنار بذارین!
باید زمانی داشته باشیم که "دو نفری" تنها باشیم؛ رو در رو بشینیم و با هم حرف بزنیم.
باید وقت کافی بذاریم و هر روز در یک "زمان خاص" و "فضایی صمیمانه"  در مورد مسائل شخصیمون صحبت کنیم و این یعنی: من دوستت دارم»!
فقط ۱۰ تا ۲۰ دقیقه در روز!
برای ارتباط برقرار کردن، وقت کافی بذارین. اگه سرتون خیلی
خب کتاب دومی که تو کلوب قشنگمون قراره ازش یاد بشه اسمش هست سوپر مارکت شبانه روزی اثر خانم سایا کا موراتا
برشی از کتاب:” من به جهان درون این جعبهٔ روشن از نور ایمان دارم. 
اونطورکه من شنیده و خوندم خانم موراتا سالها به عنوان یه فروشنده ی نیمه وقت کار کرده و این کتاب رو بر اساس تجربیات خودش نوشته.
داستان در موردی دختریه به اسم کیکو فوروکاوا که سی و شش سال داره و به طور پاره وقت در یک سوپر مارکت شبانه روزی کار میکنه 
کیکو از بچگی با بقیه فرق دا
 
قسمتهایی از کتاب مغازه خودکشی :
خانم تواچ غصه خورد و گفت: کاش ما هم می تونستیم همین ها رو به این بچه مون یاد بدیم. همه چی رو چپکی می بینه. باورتون می شه؟ من که نمی دونم چی بگم. باور کنید همون طور که اون دو تا رو بزرگ کردیم، این رو هم بار آوردیم. این هم باید افسرده می شد، ولی همیشه نیمه ی پر لیوان رو می بینه. دیدش مثبته.»
 
مشتری : یه طناب میخوام که خودم رو حلق آویز کنم.مغازه دار: خیلی خب سقف خونه‌تون بلنده؟؟مغازه دار رفت از قفسه طنابِ دار را پایین
حتما شما هم تجربه کردین که برای چيزي خیلی تلاش ميکنين اما یه چيزي که نمیدونین چیه مانع راهتون میشه.
این نیروی پنهان اغلب اوقات همون باورهای محدود کننده‌ی ما هستن. 
تو این مقاله ی زندان باورهای محدود کننده ، باورهای محدود کننده رو بهتر بشناسیم.
از سال ۷۶ که اون خدا لعنت کرده رئیس جمهور شد و شعار آزادی داد تا به جال وضعیت حجاب هرروز بدتر و بدتر شد ولی همه این حرف را قبول داریم که در یکی دوسال اخیرروند سریعتر شده و وضعیت حجاب از خط قرمزها گذشته و به حالت بحرانی در آمده .از کشف حجاب های خودرویی تا کشف حجاب در پارک ها و بدحجابی یا بهتر بگم بی حجابی در معابر عمومی و اماکن اجتماعی .این وضعیت نشان دهنده کم شدن حیا و غیرت در جامعه طی سالهای اخیر  است  . مسئولان و مردم دیگر نباید بگند که باید برا
. حال که اینطوری میگم،میای میگی بابا دیدگاه های غلط بودن اونا نسبت به آرمان منجی باوری،خو از این حرفا!بذار ببینیم که کدومیک از اونایی که میگی درسته! اونا که میگن بذار جامعه رو نکبت بگيره و در راستای به قهقرا رفتن انسان نیز از هیچ زشتکاری چشم پوشی نمی کند.اینا همونان که با منجی خیالیشان هم سفره اند و برای او در مجالس خود جایی کنار میذارن،خیلی مزحک است واقعا!! ای خالق از آفرینش این موجودات با این اندیشه ها با خودت گلاویز نمیشی یا باز به خودت آف
هیچ نوزادی ۳۰ ساله زاده نمی شود!
هیچ کتابی از صفحه ۲۶۷ آغاز نمی شود!
هیچ دانه ای به صورت درخت ۴۰ ساله رشد نمی کند.
هیچ کارمندی یک شبه بازنشست نمی شود.
هیچ سربازی را نمی شناسم که روز بعد سرهنگ شده باشد.
برای تکامل هر یک از اینها مدت ها زمان و انرژی صرف شده است!
اصلا این قانون طبیعت است!
هر چرخه دوره تکاملی دارد!
پس انتظار نداشته باش
با تلاش کم و یک شبه
به نهایت یک هدف دست پیدا کنی.
تو جدا از این چرخه نیستی!
________________________________________________
اینو می نویسم برا
زندگی چه خوب باشد چه بد باید ان را قبول کنیم و برای یک زندگی بهتر باید تلاش کنیم.
در این مطلب از وبلاگ زندگی قصد دارم شما رو 10 قانون واقعی و تلخ از زندگی اشنا کنم امیدوارم خوشتون بیاد .
 
 
قانون یکم: به شما جسمی داده می‌شود. چه جسمتان را دوست داشته یا از آن متنفر باشید، باید بدانید که در طول زندگی در دنیای خاکی با شماست.قانون دوم: در مدرسه‌ای غیر رسمی و تمام وقت نام‌نویسی کرده‌اید که "زندگی" نام دارد. در این مدرسه هر روز فرصت یادگيری دروس را دار
سایت بعدی که میخوام بهتون معرفی کنم یک سایت روسی هست ،
یکی از راه های کسب درآمد اینترنتی از طریقه اینستاگرام با لایک وفالو کردنه
 
البته با کمک سایتی که معرفی میکنم میتونید به راحتی درآمد کسب کنبدتو این سایت شما تنها با فالو و لایک کردن پیج هایی ک بهتون معرفی میشه پورسانت دریافت ميکنين و بسته به تلاش و زمان گذاریتون درامدتون بالا میره
یک کار بسیار راحت و بی دردسر در هرکجا که هستید.
این کار نیاز به یک پیج اینستا داره       (البته وقتی وارد تر
برای زدن حاضری خود در قسمت مطلب هامثلا (حضور و غیاب ۱۱ آذر ) این رو پیدا ميکنين 
و حاضری خود رو ثبت ميکنين
زمان زدن حاضری ساعت 11:10 دقیقه تا 11:15 میباشد.
یعنی قبل و بعد از این زمان شما دیگه نمیتونین حاضری بزنین و غیبت میخورین.
 
سلام به همه امروزم اومدم حال روزای ۷ ۸ یعنی یک هفته بعد ترک رو براتون بنویسم فکر کنم بهتون گفتم که ی مدت متادون هم خوردم برای ترکش ولس فایده ای نداشت روز ۷ ۸ تقریبا میشه گفت مثل هم بودن تا شب هشتم که رفتم دکتر و تمام قرصای روز و شب رو ازم گرفت و فقط الپرازولام نیم رو گذاشت واسم گفت میدونم نمیتونی بخوابی بدون این تا ی هفته ده روز ، خلاصه اینکه توي پست اول براتون نوشته بودم چه قرصایی داده بود بهم دکتر لینکشو میزارم ببینید اگه ندیدید
روز اول ترک ا
یکی بزرگترین فرق های دانشگاه آزاد و سراسری میدونین توي چیه؟
اینکه اگر شما خدای نکرده روز اول مهر پاشین برین دانشگاه آزاد، تنها افرادی که میبینین اینها هستن :
ورودی ها جدید، آدم هایی که دیر برای ثبت نام اومدن، چندتا استاد دلسوز و فداکار و یه سری دانشجوی سال دوم تا سوم ( سال چهارمی ها و چه بسا بالاترها معمولا از سال های گذشته درس گرفتن و سر و کله شون پیدا نمیشه.)
و هیچ کلاسی هم تشکیل نمیشه.
یعنی یا استاد نیومده. یا بچه ها نمیان و کلاس تشکیل نمیشه.
سلام 
محمود هستم 
خوشحالم از اینکه در کنار شما دوستان وبلاگ نویس هستم. 
برای اولین مطلب میخواستم در مورد مطلبی صحبت کنم که خیلی ها در جامعه ایرانی باهاش درگير هستن.
به نظرتون چه چيزي باعث میشه که نعمت های خدا به زندگیتون ورود کنه؟ 
همینطور که از عنوان این مطلب پیداس اکثر انسان ها و افرادی که در کنارمون هستن بیشتر از اینکه به داشته هاشون و نعماتی که در کنارشون هست فکر کنن و از بابتش خوشحال باشن بیشتر به نداشته هاشون دامن میزنن که باعث میشه رو
اول از همه سلام به همه 
میخوام بنویسم برای کسایی که میخوان ترک کنن ولی مثل خودم میترسن از عوارض ترک تریاک و شیره و متادون و ترامادول متاسفانه اگه تصمیم به ترک جدی نگيریم هرگز نمیتونیم ترکش کنیم
من یه جون ۲۴ ساله هستم که نزدیک ۵ ۶ ساله حتی یادم نمیاد چندساله دقیقا که معتاد به مرفین شدم ، مثل همه ی کسایی که اولش فکر نمیکردن معتاد بشن منم همینطور بودم برای تفریح و مهمتر از همه مسائل جنسی و سرخوشی اینکارو میکردم یه روز فهمیدم بهش وابسته شدم و اگه
شاید تا قبل از این یکشنبه، تیر برام یادآور حمله به کوی دانشگاه در سال 78 بود.اما از این به بعد " تیر" برام معنای متفاوتی داره.
تقریبا از زمانی که دوم راهنمایی بودم دوست داشتم معلم هندسه بشم توي همون مقطع.درسته که درسم خوب بود ولی عامل اصلی‌ش شاید معلم جذاب و باحال هندسه مون بود.
[با وجوداین که خیلی سال گذشته و هزاران کیلومتر اونطرف تره اما هنوز رابطه م رو باهاش حفظ کردم]
البته از نقش معلم هندسه اول راهنمایی هم نمیتونم راحت بگذرم.علی صنایعی هم
بعضی ها بد سختی میکشن یعنی از زمین و زمان میخورن دوست و آشنا براشون میزنن یکی از آسمون میخورن و یکی از زمین .همین آدما ممکنه که گوشت تلخ بشن از ترس دوباره خوردن زمین بد بین بشن به زمین و زمان فحش  بدن که چرا اینطوریه همیشه بد ترین موقعیت رو در نظر میگرن که اگه اون شد براش آمادگی داشته باشن بگن میدونستیم و براش الان آماده ایم .ولی اگه اون اتفاق خوبه براشون بیفته بازم بهش بد بینن حس میکنن میخوان گولشون بزنن وقتی اتفاق خوبه میفته فلج میشن نمیدو
از وسط خیابون رد می‌شدم که صدای آهنگ میخ شد توي سرم، درد شد توي دلم، داغ شد روی سینه‌ام، نفسام انگار سخت بالا می‌اومد، تند تند پلک می‌زدم بلکه اشکام نریزه ولی نمی‌شد، آدم مگه چقدر میتونه به روی خودش نیاره؟چقدر میتونه تحمل کنه؟ 
آدم‌ یه جاهایی کم میاره، میشه عین یه ظرف لب‌ریز که با یه تلنگر سر میره، با یه اخم بغض میکنه، داد میکشه ، گریه میکنه. اصلا چرا حواسمون به دل آدم‌ها نیست؟ چرا وقتی میریم به اونهایی که میمونن فکر نمی‌کنیم؟ 
رفتن و د
سلام خدا سلام فرشته ها سلام به همه مخلوقات خدا سلام به دوستان نزدیک خدا
دوباره وبلاگ یک ثانیه آزگار رو بروز میکنم قربه الی الله
اینم خودش یه حرکت میتونه باشه
چی همه تغییر که ازش بی خبرین اگه براتون بگم کلی شاخ در ميارين
گرفتاری های عجیب و غریب و اتفاقات عجیب و غریب و قصه های عجیب و غریب نمیدونم از آخرین پستم چقدر میگذره اما تو همین مدت خیلی اتفاقات خوب و بد رخ داده زیاد کنجکاو نشین لطفا که قول دادم سکرت باشه اما عوضش یک ایده هایی زده تو کلم ک
بازم سلام
از اونجایی که در نبودم یه اتفاقایی افتاده و طی اشتباهی(نمیدونم کی ولی مهم نی)فرم پاک شده تصمیم بر این شد که
_هرکی خواست بیوگرافی بنویسه خودش با هر روش و شیوه خلاقانه ای به ذهنش میرسه یه بیوگرافی از خودش تنظیم کنه و به پی ویم بفرسه بعد مشخص شدن اعضایی که میمونن رو وب رمز گذاشته میشه و فقط اعضا رمز رو خواهند داشت و اون موقع بیو هارو پست میکنیم^~^
برین ببینم چیکار ميکنين
متداول ترین راه انتشار پروکسی به همین صورته که با کلیک کردن روش توي تلگرام اونو باز کنی
ولی خب روش اضافه کردن دستی هم هست که اونم داخل نظرات خیلی توضیح دادم
شما باید آدرس یکی از Server های پروکسی را کپی کنید و جایی مثل نوت پد یا مرورگر گوشی بچسبونید
وارد تنظیمات تلگرام - قسمت داده ها و ذخیره سازی - تنظیمات پروکسی بشین و و از پایین صفحه افزودن پروکسی را انتخاب کنید
صفحه ای باز میشه که از بالا MTProto رو انتخاب ميکنين و طبق عکس زیر درگاه و رمز را از داخل
 چطور میشه یک درس ثبت نامی رو حذف کرد راهش به این شکل هست که وارد سایت میشین داخل نوار بالا سمت راست اسمتون تصویر یه نامه رو میبینینروی همون میزنین و یک درخواست رو ایجاد ميکنينعنوان رو بزنین حذف سر فصل مثلا تفسیر قرانانتخاب نوع درخواست رو هم بزنید بهبود و اصلاح فرآیندو متن درخواستتون رو بنویسید و بفرستیدبعد از چند ساعت به درخواستتون جواب میدن
خوب من یه تصمیم گرفتم میخوام بیان رو خوب کنم 
عین قدیماش بشه 
بیان مریض شده افسردس خیلییییی افسرده دیگ طاغت ندارم ببینم نوشتن بای خدافظ
پس باید دست به دست هم بدیم تا بیان رو دوباره خوب کنیم 
اينجارو دیگ جهنم نکنیم برای خودمون باش؟؟؟
سعی کنیم توش شاد باشیم
چن تا قانون داره بیان از این به بعد
۱_اينجا تیمارستان نیس پس حرف های فیکتون رو برید به روانشناس بزنید
۲_اگه اومدی و دل چن نفر رو برای خودت کردی حق نداری ول کنی و بری
۳_ورود انرژی منفی ممنوع 
۱.گول حرفایی که دیگران میزنن و شما رو به هوس میندازن نخورید،مثلا اگه هر چقدر از یه افزودنی به مواد اصلی ماکارونی تعریف کردن شما استفاده نکنید. مخصوصا اگه دفعه اول باشه و گرسنه باشید.اینا رو در حالی می‌نویسم که به پشت دراز کشیدم،توي دماغم دو تا دستمال گذاشتم و نفسم مثل اژدها آتشین شده،دهن و معده‌ام هر دو سرویس شد :((
۲. به اصرار بچه‌ها نشستیم سریال مانکن رو دیدیم.آقا چرا قیمه‌ها رو ریختین تو ماستا!! این ایده داستان پردازیه آخه؟؟فروتن و امیرح

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها

فروشگاه موبایل A2 عسل اصل درمان احتمال اینکه خودم باشم مهدی یاور 313 ویراستاران آموزش مقدماتی آردوینو سایت مرجع دانلود پایان نامه - تحقیق - پروژه دانلود کتاب آمار و احتمالات مهندسی نادر نعمت الهی مشاوره خانواده به زبان ساده انسان و محیط