نتایج جستجو برای عبارت :

عشق لیاقت میخواد

 
لياقت چیزی نیست که شما از توی شناسنامه یا چهره افراد بفهمید!لياقت چیزی نیست که انتهای یک راه طولانی مشخص شود !بلکه لياقت حاصل یک لحظهندیده گرفتن،بی احترامی،بی توجهی،فرد مقابل به شما ، به خاطر دیگران است ،در جواب تمام خوبی ها!خودتان را هدر آدم های بی لياقت زندگی نکنید . !
سرم خیلییییی درد میکنه.
سمیو میخوندم
فارما و بهداشتم باید بخونم.
فیزیوپات ایضا بارداری
نوزادان هم.
اه به اضافه اون روان خررر
خدایا
این ترم بایدددد معدلم خووووب شههههه
زیر چشمام گود افتاده اندازه چیییی.
سرم درد میکنه خیلییییی
عمیقا دلم ی تار ميخواد به اضافه علم به صدا در آوردنش.
دلم بوی جنگل و صدای رودخونه ميخواد.
دلم خنکی نزدیک آبشار ميخواد.
دلم بابونه ميخواد.گوزن مرال ميخواد
دلم دلش گرفت دیگه تو این قرنطینه.
این امتحانا تموم شن بر
عصبانی ام 
خیلی زیاد این قدر عصبانی ام که اگر ننویسم سرم منفجر می شه .
گرچه که الان هم اینقدر عصبانی ام که سرم داره از درد می ترکه
امروز مامانم قرار گذاشت بریم دیدن کربلایی ، نمی دونم این مامان من وقتی ميخواد کاری بکنه راحتی همه رو در نظر می گیره به جز ما برای اینکه صاحب خونه گفته تو این هفته بیاین که من دیگه اذیت نشم خونه رو مرتب کنم مامانم نکرده، برنامه رو کنسل کنه و ما هفت رفتیم خونشون که دیگه ۸ به جلسه ی روضه برسیم .
اما یهو دیدم بابا بی خ
چند روزه بشدت احساس تنهایی میکنم
چند روزه همش دلم ميخواد بزنم زیر گریه و دنبال بهانه م
ولی هی میگم الان ن الان ن و انقدر خودمو گول میزنم تا از ذهنم بره
اما نمیره و هی روهم تلنبار میشه
با خودم فکر میکنم چرا هیچ دوستی ندارم؟
و البته جوابش همون لحظه میاد ب ذهنم.چون خودم خواستم!
تنها دوستی ک چند هفته اخیر بشدت باهاش وقت گذروندم رو هم از دست دادم!
شایدم اونی ک دلم ميخواد داشتن ی دوست نیس
دلم خودمو ميخواد
زندگی خودمو ميخواد
دوست دارم اونجور ک میخوام
کلی اتفاقای بد میوفته تو خوابت که نمیتونی دردشو تحمل کنی
دلت ميخواد که همش یه خواب باشه و همین الان بیدار شی
وقتی که بیدار میشی اولین چیزی که با خودت میگی اینه: 
خدا رو شکر که فقط یه خواب بود»
دلم ميخواد این دنیا همین الان تموم شه
انگار خواب بدی که ازش بیدار میشم.
یه مطلب از اُشو خوندم که گفته بود ما آدمها بدبختیهامون جار میزنیم ولی وقتی خوشحالیم اون از همه پنهان میکنیم(حالا دقیقا این جمله اش نبود)؛چند روز دارم بهش فکر می کنم به اینکه من کدوم کار انجام میدم.من به اندازه کافی از هردو با دوستام و کسایی که حس نزدیکی بهشون دارم حرف میزنم  ولی وقت نوشتن بیشتر ازحسهای بدم نوشتم اما تازگی ها حس های خوبی دارم و دلم‌ميخواد جار بزنم بگم من حالم خیلی خوبه،بگم همه حس های خوب دنیا توی دل من مثل آب خروشان جریان دار
دلم گرفته دلم گرفته این همه چراغ توی این شهر هیچ
کدوم چشم هامو روشن نمیکنه این همه چشم توی این شهر هیچ کدوم دلمو
گرم نمی کنه این جا همه می دَوند که زنده بمونند هیچ کس نمی دَوه
که زندگی کنه این شهر همش شده زمین. دیگه آسمونی نداره توی این
شهر. من دلم آسمون ميخواد.
میبینم در حین قشنگی سخته اینکه یک نفر دیگه بشه تمام قلبت،
آخه با هر تی انگار دارن قلبت رو از جا در میارن، ضربانت تند میشه، اشکات سرازیر،
اصلا ضعیف میشی میدونی چون احساسی‌تر به زندگی فکر میکنی حالت وابسته میشه به ضربان قلبت، واسه همینه میگن عشق مراقبت ميخواد
دقیقا مثل یه بچه حساس میشی که فقط به محبت و مراقبت نیاز داره
پس عشق یا هر تعهد قلبی مراقبت ميخواد
#سپیده_امیری
دلم ميخواد ، نميخواد. نمیدونم.
حس میکنم بین فاصله ی بین دو تا دنیا زندگی میکنم.
برزخ عجیبیه.
بیشتر از همه به خودم نزدییکم و از همیشه از خودم دورترم.
حس میکنم دلم ميخواد یک دریا غم سر بکشم .
ادامه داره و من نمیدونم بعدش چی میشه.
ولی من همش میخوام بدونم بعدش چی میشه،تهش چی میشه.
من میخوام همه چیو بدونم،تا خیالم راحت باشه.خودخواهیه نه؟
دلم تنگ شده
برای آهنگ های قدیمیم.
انگار هم میخوام این باشم و هم میخوام از هیچی دل نکنم.
هوالمحبوب
امروز 4شنبه 3.مردادماه .97
الان ساعت 11:10 شبه . وای آرزومه دیگه این پایان نامه تموم بشه به زندگی عادی برگردم . وای اون قده دلم ميخواد که نگو . کلیییییی .
از فکرشم تو دلم قند آب می کنند . دلم ميخواد زودی بگذره این روزهای آخری ،خیالم راحت بشه و تامام !
حسین رفته روی تخت دراز کشیده منم این جا پای لپ تاپ آهنگ :
دیوونه جان بابک جهان بخش گذاشتم . به خودم قول داده بودم یه چند صفحه دیگه از پایان نامه بنویسم ولی اصلا حس ش نیست . داشتم رمان دالان بهشت می
سلبریتی های بی لياقت!!!
امروز که از دانشگاه اومدم خونه بدون اینکه لباسامو عوض کنم پریدم رو تختمروز خیلی خسته کننده ای بود
گوشیمو دراوردم و رفتم تو اینستاگرام با انبوهی از پست های شمع های تسلیت از طرف سلبریتی های ایرانی و معروف شدم.
پیگیری کردم ببینم برای چی همچین پست هایی گذاشتناهان.فهمیدم تو شرق تهران چند قلاده سگ رو زنده زنده سوزوندن
بخاطر همین همه سلبریتی ها شمع روشن کردن!!!!!!
یهو این فکر اومد تو ذهنم که واقعا چرا؟؟؟؟؟؟
چند وقت پ
این روزا دچار یه رخوت عمیییییق شدم
حس انجام هیچ کاری رو ندارم
خسته‌م
تا قبل از این تنهایی اذیتم میکرد
الآن فکر به اینکه خب این نگاه کردن‌های پ و ا از سر چی میتونه باشه؟؟
اگه از علاقه باشه کافی نیست!
بعد بهشون لعنت میفرستی که خب چرا هیچ حرفی نمیزنن؟؟ چرا لال شدن؟؟
چرا حداقل تکلیف منو روشن نمیکنن!
میدونم
زده به سرم
یه حسی بهم میگه باید برم روانشناس.
و یه حس قوی تری میگه من اختلال دو قطبی گرفتم.
خسته‌م
خسته از همه چیز
دلم میخواست الآن شمال
بسم الله
هر چی جمعه به ساعتهای پایانیش نزدیک میشه اون شعله کوچیک امید تو دلم رو به افول میره و خاموش میشه . انگار خیلی کودکانه از پس قایم باشک تو دعای ندبه و اون کجاست کجاست گفتنام منتظر یه معجزه بودم که این هفته دیگه جواب میده ولی حیف که فرج بازی نیست که با دو تا صدا زدن خبری بشه.
تو این ساعتا دنبال یه مرحم میگردم برای دل سوخته ام و مدتهاست هیچی جای دعا رو برام نمیگیره . ميخواد آل یاسین باشه و ميخواد سمات باشه با اون لحن قدیمی و اون جملات شگفت
بیشتر از دو ماه از زمانی که آخرین مطلب رو نوشتم گذشته، خب اتفاق خاص که متحولمون کنه که نیوفتاده ولی نوشتن همون روزمرگی ها هم دل و دماغ ميخواد و البته انگیزه. خب درسته اینجا حکم یه دفتر خاطرات رو برای من داره اما همچین بدم هم نمیومد چندتا بازدید کننده‌ داشته باشه که برای نوشتن بهم انگیزه بدهند.
بگذریم
صبح امروز اولین چیزی که توجه ام رو جلب کرد برگ جریمه ای بود که تا 28 آبان مهلت داشت و با وجود اینکه همسر چند دفعه تذکر داده بود من فراموش کردم پرد
متن آهنگ جاده از سامان جلیلیقلبا تورو میخوام تویی دنیام مثه قبلاقبلا تو هم میگفتی با منه قلبت الانا اصلامن دلم ميخواد بزنیم به جادهبریم لب دریا با پای پیادهدلم ميخواد بارون بشوره غمامونخیره شی به چشمام بدون اراده

ادامه مطلب
 
مراد بیک: نسیم بیک داره از ما جدا میشه، امروز تا غروب اختیار هرکس دست خودش، هرکس ميخواد همراش بره بره من کاری ندارم.
کوهستون پیر و جوون سرش نمیشه، این کار زحمت و خستگیِ زیاد داره، پوست خر ميخواد و قوه قاطر. میخواید که بمونید؟ کار خطرناکه، با جون سر و کار داریم، زهره شیر ميخواد و جرأت مرد، دارین که بمونید؟ نترسید و بمونین اگرم یه وقت دیدید کم کم خوف برتون داشته و از صدای گلوله می ترسین، راهش آسونه، توبه. توبه که خرج نداره.
کلیپ کدخدای دِه»
بسم الله الرحمن الرحیم
 
​​​​یافارس الحجاز ادرکنی الساعه العجل
دلایل زیادی دارد
ولی یکی از دلایل این است که 
پیامبر با ازدواج عایشه و حفصه اثبات کرد که ازدیاد نسلش و جانشین پس از او به امر خداوند است و جز خدیجه هیچ کس لياقت ندارد که لایق فرزندان و نوادگان و جانشینان پیامبر باشد،
به دلیل حسادت و بغض و کینه به پیامبر ایراد گرفتند ، پیامبر هم در سوره کوثر این امر را گوشزد کرد که همه ابتر هستند
و هم با ازدواج با دختر ابابکر و عمر اثبات کرد که تن
تو اونقدر خدای خوبی هستی، که دلم ميخواد مدام بغلم کنی،میدونی خدا بغل تو با تموم بغل های دنیا فرق میکنه، تو آرومم میکنی و ته قلبم، درست همون قسمتی که مدام احساس تنهایی میکنه رو پرش میکنی، تو نمیزاری نبات تنها بشه، میون همه ی آدما، تو تنها پناه امنی هستی که هر وقت دوست داشته باشم میتونم صدات کنم و تو با آغوش باز پذیرای تمام اشک ها و دردام بشی، تو چه خدای صبوری هستی، چقدر بی اندازه مهربونی، خدایا دلم ميخواد به اندازه تمام سال هایی که ندیدمت، بغل
نمیدونم کی ممکنه وارد زندگیم شی
نمیدونم کی قراره با ارامش برای خودم داشته باشمت
حتی نمیدونم میتونم داشته باشمت یا نه
نمیدونم که ایا هیچوقت منو در آغوش میکشی ؟
یا هیچوقت منو همونجوری که هستم دوست خواهی داشت ؟
اما میدونی. خوب میدونم که تو میخوای من حالم خوب باشه
میخوای ناراحت نباشم
میخوای اسیب نبینم
حتی اگر هیچوقت نبینیم تا اینارو بهم بگی 
من اینارو میدونم
خواهرم میگه بلخره ی روز میای
میگه هرموقه لياقت داشتنتو داشتم میای
اما من مطمن نیستم ک
بعضی موقعا واقعا سیر میشم.از اطرافم.از آدمای اطرافم.
بعضی موقعا دلم ميخواد چمدونمو بگیرم دستمو.
دستشو بکشم بالا و آروم آروم
توی سالن انتظار فرودگاه بکشونم.
بعدش پروازم اعلام شه و من سوار هواپیمام
بشمیه جای جدید.یه حس جدیدشایدم با یه آدم جدید
از بچگی عاشق پرواز بودمولی خب در حد آرزو موند.
کسی چ میدونهشایدم عملی شه

این جمله رو چقد دوس دارم!!!اصلا انگار ميخواد از درون بیدارت کنه!!!
بر سر خود بزنید که چرا پرواز نمیکنید.
       
خدمت به امام رضا(ع) لياقت می‌خواهد .
کاروان خُدام و پرچم متبرک بارگاه امام رضا(ع) دیروز سه شنبه میهمان شهرستان بوئین‌زهرا بودند. در همه شهرها و مکان‌هایی که کاروان عشق» میهمان شهرستان بود، همه آمده بودند؛ اِلّا برخی مسئولان که صلاح ندانستند از کاروان امام رضا(ع) استقبال کنند!
امسال نیز همچون سال گذشته این رویداد فرهنگی شاهد حواشی خاصی بود که ناراحتی مردم و همچنین خادمین امام رئوف را سبب ساز شد. سال گذشته در چنین روزهایی که قرار بود کاروا
یکی از رنج هایی که مکرر در مکرر تجربه میکنم اینه که پر از شوق گفتنم و کسی اشتیاقی برای شنیدم نشون نمیده حتی چند بار شده زنگ زدم به دوستی که اندک امیدی بهش داشتم بعد دست آخر که کلی حرف زده و نزاشته من حرفامو بزنم گفته چقد حرف میزنی و قطع کرده!!
این در حالیه که از بچگی معروف بودم به کم حرفی.
خلاصه که هیچ موجودی در اطرافم زیست نمیکنه که مشتاقم باشه.انقدم بی خیال نمیتونم باشم که بگم من همینم که هستم،لابد ی شاخ و دمی دارم دیگه!ندارم؟!.
با اینکه همسر
 
از اینکه آدمها فکر میکنن من قوی و مستقلم متنفرم . من انقدر از نظر روحی داغون و متلاشی ام که گاهی چند دقیقه به یه نقطه خیره میشم و فکر میکنم چطور میتونم به این نکبت پایان بدم بعد به خودم میام و فکر میکنم من ترسوتر از این حرفام و بهتره بجای فکرای بیخود یه حرکتی برای زندگیم بکنم ، اما پنج دقیقه بعد دوباره مایوس میشم و دلم ميخواد بزنم زیر گریه . حالا نمیفهمم چرا با این روحیه‌ی نابود ، همیشه درحال خندیدنم و همه فکر میکنم من زندگی به هیچجام نیست . من
فوتبالی نیستم 
فوتبال نمیبینم
تا اخر عمرمم شاید استادیوم نرم 
اما دیروز با دیدن عها تو استادیوم 
با وجود اون حصار جدا کننده ! 
با وجود زن های چادری گشت ارشادی بینشون ، یه جایی از قلبم آروم شد.
+تو این دنیا زن بودن سخته ، اما تو ایران زن بودن جنم ميخواد، جربزه ميخواد
+رفته بودم پاسپورت بگیرم ، آقاهه زارت برگه رو داد بهم گفت اون پایینشم با شوهرت میری دفترخونه امضا میکنه ، بعد بیار.
هیچی نگفتم ، اون پایینش رو هم از قصد پر کردم با اسم و ف
خدایا شاکرم بخاطر نعمتی که به ما داده ای خود می دانی که مدت هاست در تمنایش، تشنه ام. الحمدلله رب العالمین.


لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ   (ابراهیم / 7)
 شکر فقط به این نیست که بگویی
الحمدلله رب العالمین و زبانت گویای سپاسی باشد که از این نعمت الهی برده
ای. این هم لازم است و عالی. اما عالی تر، این است که قلبت، سپاسگذار منعمی
باشد که تو را لایق که نه، می آزماید که آیا، لياقت ادامه پیدا کردن این نعمت را داری یا نه.
چه اینکه خیلی بخشش ها خد
 
من ی دختر فراریم :) 
از خانواده:) 
دوستم میگه من پیش شما ی چیزی پیش خانواده ی چیز 
میگم من که تماما یا مجازیم یا فیلم و کتاب اصن سعی میکنم حرفی رد و بدل نشه!!
چرا اینقدررر بینمون اصطکاکه منو نمیفهمن
دارم عذاب میکشم :((
دارم روز شماری میکنم برای ٤روز درهفته رفتن ب خوابگاه ، شده پناهگاهم انگار 
له له میزنم کلاسا زود شرو شه من برم از اینجا
من اینجا اسیرم .ی اسیر بدون انتخاب هه!
مینویسم که یادم بیاد چقدر دارم اذیت میشم که ب دختر ٢١ سالم اجازه بدم
همیشه دلم میخواست وقتی خانومِ خونه شدم ، خونمون شبیه خونه ی مادربزرگا باشه! پر از دَبّه های ترشی و خُمره های سرکه و ظرفای بزرگ مربا و نیزه های شربت و گلاب و عرق نعنا! تاقارای ماست و دوغ و مجمعه های پهن شده ی نعنا خشک و سبزی خشک و آلبالو خشکه . یه عالمه کوزه های سفالی که آب خنک توش واسه تابستونا مثل آب رو آتیش باشه . سمنو پزون داشته باشم . نذری شله زرد داشته باشم . بوی روغن کرمونشاهی سر هر ناهار و شام پیچیده باشه توی آشپزخونم و یه سماور همیشه رو
بنظر من آدما نباید قبل ازدواج عاشق بشن چون توی رابطه عاشقانه همیشه ی نفر بیشتر باید تلاش کنه و از خود گذشتگی کنه تا اون ارتباط پایدار بشه مثلا مث خرید ماشین.طرف عاشق یه ماشینی مث پژو میره و یک پژو معمولی میخره و چون عاشقشه هر روز یک جاش عوض میکنه تا دقیقا بشه همون چیزی که خودش ميخواد مثلا یه روز رنگش عوض میکنه یه روز رینگش عوض میکنه و.حالا به جای اون ماشین یه ادم تصور کنید ک هروز باید یه چیزیش عوض کنه تا بشه همونی ک عاشقش ميخواد یه روز پوششش ی
 
درست وقتی که حبیب ابن مظاهر و عابس ابن ابی شبیب 
میگن حاضرن شمشیر بزنن و جون بدن حتا برا امامشون.
 
ـ
از وقتی این سه خطو خوندم یه چیزی تو وجودم پوزخند میزنه.
چقدر حاضری ابرو بدی؟
چقدر حاضری جون بدی؟
واقعا چقدر پای کاری؟تا کجا؟
ـ
برا ورودیای جدید از معلمی نوشته بودم
که سینه چاکی ميخواد
که دغدغه مندی ميخواد
که این مسیر عشق، عاشقی ميخواد
 
برا بابا خوندم گف بنویس عاشقی جون و مال و ابرو حراج کردنه.
از وقتی این سه خطو خوندم 
میگم
چقدر عاشقی واقعا
وارد اولین روز بیست و دو سالگی شدم در حالی که ۲۱امین سال تا آخرین لحظه تلخ بود و سعی کرد انتقامش رو ازم بگیره
دعوا. بحث‌ فحش تحقیر نفرت
اینا چیزای تکراری خونه‌ی ما هستن
و من حالم از این فضا به هم میخوره
واقعا از بابام بدم میاد
از ترسو بودن خودم بدم میاد از مامان بدم میاد از همه بدم میاد دلم ميخواد برم زیر پتو. خودم رو از همه قایم کنم. مطمئنم هیچکس یادش نمیفته نیستم.
معده‌م درد میکنه. یه بغض توی گلوم نشسته. و کلی غم به دل دارم. من از

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها

android2020 معرفی بهترین مراکز خدماتی ، درمانی ، تفریحی shabani75shhh تبریزیها Amir نوآموزان سیستم مدیریت کیفیت eshraghico server1224 تکنولوژی