نتایج جستجو برای عبارت :

انشاماجرای من موهام

رمان رویای بلند
دانلود رمان عاشقانه رویای بلند اثر مهسا صفری با فرمت های pdf ، اندروید، آیفون و جاوا نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
رمان رویای بلند دختری بنام گیسی است که دختره خودپسندیه ، این دختره خودپرست قصه ما مجبوره بخاطره دلایلی یک سال پیش ( جده ) مادربزرگش زندگی کنه ، مادربزرگی که تاکنون اونو ندیده و اتفاقاتی که واسه گیسیا در این مدت می گذرد داستانی ساخته است به اسمه رویای بلند ، رویای بلندقصه ی رازه ، قصه خنده ها و گریه ها ، قصه
امروز از هم گسستم اگه بال و پر شکستم و به پرتگاه غم رسیده گام های من
 
چو غرق خاطراتم و غریق بی نجاتم و بی خواب و زا به راهم و خراب حال من
 
 
می‌خوام قالی ببافم ، شاید تنهاییم پر شد ، حواسم پرت شد ، موهام سفید شد ، یه پولی هم اومد تو دستم
؟.؟؟؟؟؟.؟.؟.
+ داری با جوونیت چیکار میکنی؟ 
 -  بازی 
 
 
دیروز، برای من اتفاقات عجیبی افتاد. بعد از اون وقتی که بعد از یه روز خسته کننده اما جالب و بی‌نظیر انگیزه‌ای به خونه برگشتم، وقتی که داشتم یکی از کتابای آقای طاهرزاده رو می‌خوندم، یه دفعه زد به سرم! چرا درس نمی‌خونم!؟ چرا بی برنامه؟ چرا عین اجساد هیچ کاری نمی‌کنم! می‌تونم ادعا کنم من الان حیات ندارم! و این شد که یه دفعه در یک حرکت انتحاری، لباس‌هامو پوشیدم و به سمت آرایشگاه روانه شدم. ثانیه‌های انتظار برای رسیدن نوبتم، زل زده بودم به آینه
پنجشنبه هفته پیش رفتم آرایشگاه به این هدف که‌ موهامو یه حالتی بدم و بعد لایتشون کنم برای بار اول بصورت اصولی!
تو فاصله‌ای که منتظر بودم ارایشگر موی نفر قبل منو تموم کنه، مسئول سالن بردتم اونور که مشاوره رنگمم بگیرم. دختره که رنگ می‌کرد ازم پرسید چجوری میخوام، موهام که بلندی‌شون روی از استخون کتفم دو بند انگشت پایین تر بود رو نشون دادم بعد انگشتمو تا دو بند انگشت زیر شونه‌م نشون دادم گفتم میخوام قدشونو انقد کوتاه کنم و جلوی موهام که تا زیر
موهای من، کلفتی و ضخامت و پرپشتیش، سه برابر یه دختر سفیده. ما خاورمیانه ایا کلی مو داریم. اینو دو بار دو تا ارایشگر اثبات کردن به من دقیقا سه برابره. برای همین هیچوقت نمیتونم دم اسبی ببندم حتی اگه کوتاه هم باشه.
 
بچه ها من توی این حدود سه سال، دو بار ارایشگاه رفتم و موهام رو کوتاه کردم.
امشب میخوام موهامو خودم کوتاه کنم با یوتیوب! ببینم چی درمیاد! اخه هر بار 45 دلار پولش میشه! 45 دلار! کلا یه دونه خط میبرن. ساده ترین مدل 45 دلاره. که همون trim کردن مو ه
وااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای.یکی جلومو بگیره وگرنه تا پس فردا ا می ذارم.زنگ زدم به همکلاسیم مشقارو پرسیدم،کارایی که توی این یه هفته توی مدرسه کردن رو پرسیدم.و در آخر نامبرده از کرده ی خود پشیمان گشت.اندازه ی تارای موهام،سوال ریاضی،فیزیک،شیمی و عربی باید حل کنم.دهنم.ای خدا.خوب شد جای فردا امروز برگشتم تهران وگرنه بعید می دونم فردا بتونم کلش رو تموم کنم،چه برسه به اینکه ق
بابایی ببین که دست و پامو بسته زجربابایی ببین خسته شدم از دست زجربابایی سنان معجرمو ید و رفتبابایی الان موی منو کشید و رفتاز گوش، گوشواره‌م افتادهبالا سرم انگار مغیره ایستادهکبود شده یاس پرپر توروی دختر تو ، مثل مادر تووای باباکبود شده زیر چشم ترمخیلی کرده ورم ، درد میگیره سرموای بابا"بابا بگو سر به سرم نذارناشک من یتیمو در نیارن"@seyedrezanarimaniتا حالا غمی تو قلب من نمونده بودتا حالا کسی حُرمتم‌و نشده بودتا حالا چشام تازیونه ندیده بودت
ایستاده و نشسته و لمیده و یا در کافه های سده بیستم میلادی،"خرد در تاریخ بشر نقشی بسیار مشکوک بازی کرده1".
همچون تخته سنگی رها شده از دستان سیزیف میغلطی و میغلطی و میغلطی و مهر تأییدی بر این دور باطل خواهی زد.کدام شکاکِ عصیانگری بر این حقیقتِ ناحقیقتِ ارسطویی چون خدایان لرزه بر پیکره این هستی خواهد انداخت؟
تو چون ققنوس از نو متولد خواهی شد.
***
امشب بعد مدتها رفتم بیرون که البته دوستم از کرج اومده بود (حدود سه هفته ای بود که از خونه بیرون نرفته ب
چند روز پیش رفتم دفتر سوپروایزر فکس بفرستم دیدم سوپر(خانم شهردار) خیلی کلافه و عصبانیه . من هیچی نگفتم خودش گفت موهام که هست ،شستمشون تمیزه، زیر مقنعه هی عقب و جلو میشه دارم دیوونه میشم(خانوما میدونن یعنی چی). گفتم چرا نبستی ؟ گفت کوتاهه. همون موقع یکی از خدمه ها اومد و من یهو یه فکری به ذهنم رسید وقتی رفت بهش گفتم میخوای موهاتو رو سرت ببافم دیگه ت نخوره؟ گفت کوتاهه ها. گفتم من میتونم . سریع درو بستیم و مقنعشو درآورد. منم از جلو سرش براش ب
سلام مـوى سپیدم خوش آمدی به سـرم 
رسیده‌ای که بگویی چقدر خون‌جگرم
تو را در آینه دیدم شناختم اما 
مرا در آینه دیدی؟ چه آمده به سرم
خبر برای من آورده‌ای که پیر شدی 
خبر برای تو آورده‌ام که با خبرم
به هر دری که زدم بسته بود باور کن
نوشته‌اند به پیشانیم که در به‌ درم
بهار بود و به بهمن کشید و رفت که رفت
از آن به بعد کمی تیر می‌کشد کمرم
"علی فرزانه موحد"
+ تو یه تصمیم شک دارم، نمیدونم چی درسته و چی غلط، شما تو این شرایط چکار می‌کنید که به راه‌حل ب
صبح ها که میرم سعادت آباد سرکار، پشت چراغ قرمز به ماشین های کناری نگاه میکنم گاهی دخترهایی جوون هستن پشت ماشین های چند میلیاردی، به چشم هاشون نگاه میکنم (نه برای ادبی شدن متن! واقعا به چشم هاشون نگاه میکنم) به شکل آرایش کردنشون ، ابروها، روسری شون، رنگ و مدل موهاشون، برای اینکه ببینم این دخترها چه شکلی ان. معمولا دخترهای ظریف و خوشگلی هستن که سرشون پایینه و با موبایلشون کار میکنن. به این فکر میکنم الان کجا میرن ، پشت تلفنشون کیه، اصلا پسری هس
سلام صبح اولین روز پاییزی تون بخیر. 
ما پاییز رو با مریضی شروع کردیم. ولی دارم تلاش میکنم خیلی زود خوب بشیم. شنبه ظهر آلنی زنگ زد که من حالم خوب نیست و میرم خونه منم بعد از ظهر جلسه مهم داشتم و برای جلسه فرداش هم کلی کارم مونده بود بهش گفتم استراحت کن تا من بیام سریع برات سوپ بپزم که خوب بشی خودش می‌گفت سرماخوردگیه و قرص هم خورده بود و می‌گفت ضعف بدنم رو بیشتر کرده. تا کارام رو جمع و جور کنم ساعت نزدیک هشت بود از شرکت زدم بیرون سر راه یه شیر گرفت
یه دختر کنکوری هستم چکار کنم برای بدحجاب شدن و آرایش کردن وسوسه نشم ؟
سلام به همه ی دوستان
من دختری ۱۸ساله هستم؛ امروزم که
کنکور داشتم؛ خدا را شکر کنکورم رو خوب دادم و خوش حال هستم. ( ان شاء الله
که همه ی کنکوری ها خوب داده باشن ) .
من حجابم کامله و چادر سر میکنم؛ و
بدون آرایش هستم. نمی خوام از خودم تعریف کنم؛ فقط می خوام در این باره مثل
یک خواهر یا برادر راهنماییم کنید لطفا .
من همیشه برای رضای خدا آرایش نمی کنم
و چادر سر میکنم و نمی ذارم یه تار
دانلود آهنگ جدید امیر یگانه به نام دریا
دانلود آهنگ جدید و زیبای امیر یگانه به نام دریا
Amir Yeganeh – Darya
 | دانلود با دو کیفیت ۳۲۰ و ۱۲۸ |
دانلود آهنگ جدید امیر یگانه به نام دریا
0
دانلود آهنگ جدید امیر یگانه به نام دریا
متن آهنگ دریا امیر یگانه
دریا دوره از اینجا چقد دریا رو میخواد دلم
بیخبر ما تو هم بارون بوی تو داره باز بو تو میاره باد
بارون ببره کاش
چشم از عشق رفت با موی بازش تو باد ناپدید شد
رفت موهام سفید شد راضی به بازی سازی شدم که با دل هم
رمان آن سالها
دانلود رمان عاشقانه آن سالها جلد اول و دوم اثر صدف با فرمت های pdf ، اندروید، آیفون و جاوا نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
رمان آن سالها مهناز دختری خوش اقبال است و زندگی عادی خود را دارد ، او شیفته دوست و هم بازی دوران کودکی خود ، بیژن شده و البته بیژن هم نسبت به او بی رغبت نیست ، اما حکایت از روزی شروع میشود که خانواده ی شاهین فر مهناز را برای پسر بزرگشان ، بهرام ، خواستگاری میکنند …
و اما در جلد دوم
مهناز پس از خروج از ایرا
اول: می‌دونی چه حسیه؟ اون لحظه که تو چشمات نگاه می‌کنه و می‌گه ببین من به غیر از قلبم، مغزمم عاشقت شده»؟ می‌دونی چقدر عزیزه این جمله؟ این کلمات؟ که چقدر می‌شه چسبید به چندتا کلمه و تموم ذهنت پر شه از یه جمله. از یه لحنی که آشناست. یه صدایی که می‌خوای بوسش کنی و نمی‌تونی. که کاش می‌تونستم برای همیشه نگهت دارم همینجا. همینجایی که بغلت کردم و یهو برمی‌گردی پیشونیمو می‌بوسی. همینجایی که چشمات قشنگترینه. همینجا. که کاش نری و دور نشی ازم. کاش ب
شنبه‌ای که گذشت رفتم موهامو زدم.حدود ۱۰ سانت دیگه میخواست برسه تا کمرم.رفتم آرایشگاه همه میگفتن چرا داری میزنی.اما نمیدونن که شستنش،خشک کردنش،شونه کردنش اونم وقتایی که عجله داری و همون موقع قانون مورفی هم داره جلو چشمت رژه میره چقد عذاب آوره.ولی خب من بیشتر بخاطر ریزشش زدم.هر بار شونه میزدم کلی مو به شونه میچسبید میدیدم حرص میخوردم.اصلا این حرص خوردن باعث تسریع ریزش موهام شد. -_-
حالا بابام میگه حالا که موهاشو زده یه روز میبرم به صاحبکارم نش
بسم الله
اینروزا همه دارن دنبال کوله پشتی سبک و کوچیک میگردن برای پیاده روی اربعین و من باز تو فکر کوله سنگینی هستم که هی داره سنگین و سنگین تر میشه و زمان به وقت رفتن نزدیک تر .
یه جور غریبی ترس و وحشت از این بار کج و سنگین و از بانگ الرحیل که تو عالم پیچیده داره وجودم رو میخوره .
موهای سفید سرم زیاد شده و چیزی به رد کردن یه سال دیگه از عمرم و وارد ایستگاه جدید شدن نمونده .ساعت شنی داره دونه های آخر شن امسال رو هم برام مع میشمره و ساعت شنی عمر
بله عرض مینُمودم، شیخ ما امروز بد جور depressed شده بودندی
فلذا به گنجینه فیلم خود مراجعه نُموده و فیلمکی را از آن بیرون آوردیم
Troy نام این فیلم است
محصول سال 2004 امریکا
حدودا 200 دقیقه هیجان، خشونت و عشق!
فیلم قشنگی هست. من فیلم بین نیستم و میتوانم تعداد فیلم هایی که دیده ام را با انگشتان دستم شمارش کنم. این فیلم را قبلا به طور اتفاقی دانلود کرده بودم، اما اولین بار بود که می دیدمش.
دوست دارم آشیل باشم: قوی، شجاع، مطمئن؛ در عین حال میخواهم برای ارزش ه
وقتی دوسِت داشته باشم؛هندزفریمو باهات شریک میشم و هر آهنگی تو دوس داری وگوش میدیم. کاری که واسه هیچکس انجام نمیدم.اجازه میدم تمامِ وسایلمو زیر و رو کنی و هرکدومو دوس داشته باشی واسه خودت برداری.
همه ی حرفایی که روی برگه باطله هام مینویسم و میدم بخونی بعدشم همشونو خط خطی میکنیم که کسِ دیگه ای نخوندشون.
دفترچه ی کوچولومو که هیچکس از نوشته های داخلش خبر نداره رو باهم پر میکنیم.
همه ی بستنیا و کاکائو ها و تخمه آفتابگردونامو میدم به تو اگه دوس داش
از نظر روحی روانی احتیاج دارم به صورت غیر منتظره یه وبلاگ قدیمی دهه ی هشتاد پیدا کنم و همه ی پستاش واسم جالب باشه و تا صبح مشغول خوندنش بشم.
 
از نظر روحی روانی احتیاج دارم چند تا آهنگ دیگه مثل souvenir سلینا گومز  پیدا کنم که به گروه خونیم بخوره و  تا آخر قرنطینه روشون قفلی بزنم، و بعدها بگم ایام قرنطینه اینا بودن که سرپا نگهم داشتن. 
 
از نظر روحی روانی احتیاج دارم شا یه آهنگ تو سبک رگاتون بخونه تو مایه های آهنگ la tortura، یا راک بخونه یا نمیدونم
خوشحال و  خرسند نه از اینکه دیروز روز ِ بوسه بود و اصلا به من چه ؟، بلکه از اینکه دیگه شبها تنها نیستم که تا خود طلوع خیره بشم به پنجره تا آرامشی که فرار کرده از خونه‌ام  با اولین پرتو نور بریزه تو وجودم و بعد آروم چشمامو ببندم و بخوابم، خوشحال از اینکه دیگه خواب شب اومده تو تاریکی و روز شده زمانی برای تلاش بی وقفه » و خوشحال از اینکه داریم پا به پای هم کار می‌کنیم و پایان نامه رو پیش می‌بریم و  با شعار ِ تو دلم :" که من تا شهریور دفاع میکنم ! " خ
خوشحال و  خرسند نه از اینکه دیروز روز ِ بوسه بود و اصلا به من چه ؟، بلکه از اینکه دیگه شبها تنها نیستم که تا خود طلوع خیره بشم به پنجره تا آرامشی که فرار کرده از خونه‌ام  با اولین پرتو نور بریزه تو وجودم و بعد آروم چشمامو ببندم و بخوابم، خوشحال از اینکه دیگه خواب شب اومده تو تاریکی و روز شده زمانی برای تلاش بی وقفه » و خوشحال از اینکه داریم پا به پای هم کار می‌کنیم و پایان نامه رو پیش می‌بریم و  با شعار ِ تو دلم :" که من تا شهریور دفاع میکنم ! " خ
خمیازه ای میکشم و سر جام پلک میخورم،موهامو از تو بینی و دهنم در میارم و رو کمرم میخوابم.همینطور که چشمامو میمالم آروم سر جام میشینم،باز خمیازه گله گشادی میکشم،در حین بلند شدن دستامو میکشم بیرون.خم میشمو گوشیمو برمیدارم،قبل از هر چیزی یه آهنگ پلی میکنم و اول اینستا و بعد تلگرام رو چک میکنم
طبق معمول پاچه های شلوارم اومده تا زانوهام بالا و موهام شده جنگل آمازون
مامان بزرگ:میخواستی خیر سرت غذا درست کنی؟همه دنیارو آب میبره کدبانو مارو خواب
چپ
دستم به نوشتن نمیره. توی این بیست و چند روز حتی یک بار هم سعی نکردم بنویسم. تمام رمقم رو سر و سامون دادن به خونه و حال خونواده گرفته و حالا برگشتم سر درس و امتحانم. روزهای خوبم بود. مسافرت خوب بود. اسب سواری خوب بود. شب رو تو خونه روستایی گذروندن و صبح رو وسط جنگل پر از مه بالای یه کوه بلند بیدار شدن خوب بود. از سرما زیر لحاف خزیدن خوب بود. نوازش کردن اسب ها خوب بود. سر رو شونه بابا گذاشتن خوب بود. شمسِ باباجی رو گرفتن خوب بود. بندر و پیش آیدا موندن خ
این چه اسمیه؟ یا پیغمبر این چه ایموجی مزخرفیه؟!!! اگه بلاگ بدونه کشخان یعنی چی می بنده در اینجا رو ولی همچنان فحش محبوبمه. (هرچند فراموشش کرده بودم و الان دلم خواست برم برای دکتری متون بخونم (ایموجی چشم قلبی))
 
سخته اینجا نوشتن چون با خودم عهد کرده بودم که تن ندم به چیزی که به زور ازم می خوان، اما الان به نوشتن احتیاج دارم. به مصرف کردن کلمات تلنبار شده از شنبه تا حالا!
 
امروز برای اشک های دو تا آدم شونه شدم! (چرا انقد علامت تعجب می ذاری سعا؟) امر
میگه:زندگی هنوز قشنگیاشو داره.
زل میزنم تو چشماش و بهش میگم:چند ساعت جلوی آینه با خودت تمرین کردی تا بتونی اینو بگی؟
سرشو میندازه پایین و زل میزنه به دستاش که از ترس اینکه من لرزششونو ببینم،مشت کرده بودش
چشم هامو به آسمون میسپرم تا بازم مثل هر شب
رفتن خورشیدشو تماشا کنم
-کاش برای دیدن طلوعش هم انقدر اشتیاق داشتی.
دستمو دراز میکنم و با اشاره به غروب ازش میخوام باهام هم سو بشه.
چشمامو میبندمبغضمو قورت میدم و میگم: امشب دوباره دردامو قورت
*وی قصد ترور کردن چالش هارا دارد :ا*
تو فکرم سی روز سی جمله هم برم ::::ا
این چالشو اول تو وب یومیکو چان دیدم بعد تو وب آیلی سنپای :ا
 
 
 
 
راست دست یا چپ دست؟-1
راست دست "—"
اصا دست راستم نباشه اصا فلجم :ا
 
2-نقاشی تون در چ حده؟
افتضاح :ا
 
3-اسمتونو دوس دارین؟
هوم.آره J
اسم تکیه :|~
 
4-شیرینی یا فست فود؟
شیرینی *----*
 
5-دوس دارین که قد همسر ایندتون تقریبا چندسانت باشه؟ (سانت بگینااا)
فضول :ا به تو چه =-= ولی خب.با 167 مشکلی ندارم :ا
 
7-عمو یا دایی؟
دایی :ا
 
8-خ
دارم توییتر را پایین و بالا می کنم که توییت اش را میخوانم عمل اش موفقیت آمیز نبوده است میروم توی صفحه اش ، نمی شناسمش موهای ریخته شده اش یعنی شیمی درمانی را شروع کرده است .خودم را نگاه میکنم که مدت ها نشسته است توییت ها را میخواند .فقط در مورد بیماری اش ننوشته است تحلیل های فوتبالی ، تحلیل در رابطه با مسائل روز و نه تحلیل های مبتذل ، تحلیل هایی که درباره ی فردوسی پور و میثاقی نوشته بود حتی برای منی که اگر یک شبکه فوتبال داشته باشد و یک شبکه کلاه
وقتی از برند شخصی حرف میزنم، از چه چیزی حرف میزنم؟ 
یه مثالی می زنم که قشنگ اهمیت برند شخصی رو درک کنین:
 
من این ترم مدیریت بازاریابی دارم. استاد جلسه اول اومد سر کلاس و به همه گفت خودتون رو معرفی کنید. بچه های کلاس که همه ورودی 98 (و همه هم آقا) بودند، یه اسم و فامیل می گفتن و تمام. منم صرفا به گفتن اسم و فامیل اکتفا کردم و همرنگ جماعت شدم.
معرفی ها که تموم شد، استادمون گفت:
الان با این معرفی هایی که کردین، کدوم یکی از همکلاسی هاتون توی ذهنتون مون

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها

Alive دبستان دخترانه غیردولتی ســــرمشـــــق جهان وبلاگ https://hamiranmetallurgy.com/ مد و فشن طلاق, مهریه, حضانت, نفقه دانلود کتاب های دانشگاهی pdf گوزن بیستمین پرسش مهر رئیس جمهور فرزدق