نتایج جستجو برای عبارت :

خب چجوری بگو دیگه

.من دارم ناپدید میشم. دارم عقلمو از دست میدم. دارم ذوب میشم. دارم از بین میرم. میدونم. من . من ديگه نمیدونم چجوري باید قوی باشم. چجوري باید تصور خوبی ک بقیه دارن ازمو حفظ کنم. تلاشم بی فایدس. من جسمم اینجاس اما روحم جای ديگه ایه یه جایی ک خودمم نمیدونم کجاس.ی وقتایی ب اتفاقایی ک هرروز میوفته فک میکنم و unreal unreal unreal. توقعتو از ادما بیار پایین. از خودت. بیار پایین توقعتو. ول کن. ب درگ که هیچی پرفکت نیست. خب نیست. اگه پرفکت بود همه چی شاید بی معناتر میشد.
1. سلااااااااام. چرا ديگه روزی هزارتا پست نمیذارم و اسکل بازیامو از سر نمی گیرم؟ دلیلش واضحه. ديگه ری ری نیست و قرارم نیست باشه. 
2. از 8 رفتم کتابخونه و تا الان 9 ساعت درس خوندم. حقیقتاً الان فقط کشش وکب زبان دارم ولاغیر :/ ملت چجوري روزی 17 ساعت میخونن؟ یه حسی بهم میگه قبل از کتابخونه هم یه ساعت باید بخونم :// درسته؟ ://
3. ولی بنظرم امروز خیلی خوب بود. اگه مشکل شصت بار مستراح رفتنم حل شه ديگه همه چی خوبه :| والا به خدا یه دیقه میشینم یهو میگیره :| مثانه م
* بعد از کلی درد کشیدن می‌تونم بگم که خوب شدنه حالمو فقط در تموم شدن این رابطه می‌بینیم!
* به جرعت می‌تونم بگم که پشیمونم ازینکه برگشتنش رو قبول کردم!
* قرار بود با برگشتنش حال اونو خوب کنیم قرار نبود همه چی بدتر بشه
* البته شاید هم اون بین تمام درگیریهاش، که من هنوزم نمی‌دونم دقیقا چی هستن، این بدتر شدن رو حس نمی‌کنه و من واقعا نمی‌دونم اینو چجوري بهش بفهمونم⁦‍♀️⁩
* و خیلی چیزای ديگه که تو مغزم گره خوردنو نمی‌دونم چجوري از هم بازشون ک
متن آهنگ بهنام بانی دل نکن
نه نرو دیوونم نکن نرو داغونم نکن نرو عشق تو هنوز تو دلمهنه نگو اینجور بهتره داره رنگم می پره داری تنهام می ذاری مثل همهدل نکن آخه دلم به مو بنده بری ديگه لبام نمیخنده مگه آدم از عشقش انقد ساده رد میشهآروم آروم اومدی به دلم نشستی تو منو مثل همه شکستی تو مگه کسی که انقد عاشق بوده بد میشه.
چجوري میتونی انقد عوض شی آخه دلت بگو خسته شد از چی منی که با همه خوب و بدت ساختمچجوري دلت میاد بری ساده بگی که مثل تو واسم زیاده منو کی
ای فولدر، ای هایی هستن که برای پوشه های ویندوز طراحی میشن، توی این پست میخوام بهتون بگم که این ای های چجوري ساخته میشه و یا این که اگه حال و حوصله طراحی شو ندارین چجوري از توی اینترنت پیداشون کنین.
پ ن: این پست اموزش ساخت ای فولدر برای پوشه های فیلم و سریال‌ـه ولی با خلاقیت خودتون میتونین از این روش برای ساخت ای برای موضوعات ديگه هم استفاده کنین.
ادامه مطلب
دانلود آهنگ میثم ابراهیمی عشق جذاب { دو کیفیت 320 و 128 }
امشب ترانه میثم ابراهیمی بنام عشق جذاب را از جاز موزیک دانلود کنید و گوش دهید
Exclusive Song: Meysam Ebrahimi | Eshgh Jazab With Text And Direct Links In jazzmusic
متن آهنگ میثم ابراهیمی عشق جذاب
کار و زندگی نمیذاره واسه آدم چشات نفسه که همینجوری میره براتیه شهرو دیوونه میکنی با اون عطر تنت میلرزه شهر موقع راه رفتنت راه رفتنتآخه چقد نفسی تو میمیرم بی تو ديگه چجوري بگم بهت که بشه حالیتوآخه چقد نفسی تو میمیرم بی تو ديگه چجوري ب
سلام فاخته هستم
فاخته قُمری زاده اصل
اینجام تا یه روزی بشم قُمری
قُمری قُمری زاده اصل
خیلی وقته که قصد داشتم یه وبلاگ بزنم
و امشب بین کلی بلاتکلیفی و فکر،دست به کار شدم
حالا چرا فاخته رو خودمم نمیدونم:|
حالا شاید بعدن گفتم:|
هنوز خیلی کار با اینجا رو بلد نیستم:|
چجوري عکس بذارم تو صفحه اصلی و اون بغل :|
حالا اینا هیچی ،چجوري دوست پیدا کنم:|
نمیدونم پست اول باید چجوري باشه:|
ولی فقط همینو میخوام که روز به روز بتونم به تغییرات دلخواهم نزدیک بشم
ماچ
من چجوري قربون مامانی که ساعت۱۱شب زنگ میزنه میگه تو تلگرام خوندم امشب ساعت ۱۲ونیم تا ۳ونیم یه سری امواج میاد،گوشیت رو خاموش کن و از خودت دور بذار که چیزیت نشه،نشم؟
اون لحظه فقط یه لبخند شیرین زدم و تو دلم قربون صدقش رفتم،بهش گفتم نه مامان خودتو نگران نکن،اینا شایعه است:)
آخه چجوري برای بابایی که زنگ میزنه میگه میخوام برات گوشت بخرم بیارم، از اونجا گوشت نخر چون قصابی آشنا نیست ممکنه گوشت بد بهت بده، نمیرم؟
چطوری دوری داداشی رو که میذاره از و
دانلود اهنگ چجوري از تو دست بکشم بدون تو نفس بکشم
دانلود آهنگ امام رضا از حامد زمانی - رسانه نوا چجوري از تو دست بکشم بدون تو نفس بکشم تویی که تنها آقا دل سوز منی آرزومه دوباره بیام تو حرمت بدم یه سلام بهونه ی اشکای هر روز منی بی تو می میرم آقام یه فقیرم .
دانلود آهنگ کبوترم هوایی شد + متن + MP3 - آپ موزیک ♬♫پنجره فولاد تو دوای هر چی درده♬♫ کسی ندیدم اینجا که نا امید برگرده ♬♫چجوري از تو دست بکشم بدون تو نفس بکشم♬♫ تویی که تنها آقا دل سوز منی آ
این صابونی اضافه هارو توی حموم دیدید. 
بعضیاشون ديگه اوقدر کوچیک میشن که انگار به آدم میگن : تورو خدا ديگه ولم کن ، ديگه نمی تونم .
نمبیدنم چرا آدم اینقدر بهشون وابستس .
اصلا نمی شه ولشون کرد . 
معمولانم عاقبتشون اینه که میفتن تو سوراخ فاضلاب حموم .بعدشم آدم با کنجکاوی میره توی سوراخرو نگاه میکنه ، که نکنه هنوز اونجا باشن .
.
اون موقع ها مردا برمیداشتنشون به جای خمیر ریش باهاشون اصلاح میکردن . مرد بودنا اونا
.
خلاصه نجاتشون کاری نداره . حالا چج
الان رفتم سرچ کردم خرگوش کیوت.
جونگ کوک آورد
ديگه خرگوش ها هم جلو هانی بانی آرمیا کم آوردن
ولی واقعا.اگه یه بنده خدایی که اصلا نمیدونه کی پاپ رو چجوري مینویسن ، پاشه بیاد بنویسه خرگوش کیوت بعد یهو ببینه عکس از یه پسر میاد.
با خودش چه فکری میکنه؟
حالا اگه آی کیو 148 هم سرچ کنید.
نامجون رو میاره✌
این است قدرت آرمیون
کل گوگل رو به دست گرفتن
الان رفتم سرچ کردم خرگوش کیوت.
جونگ کوک آورد
ديگه خرگوش ها هم جلو هانی بانی آرمیا کم آوردن
ولی واقعا.اگه یه بنده خدایی که اصلا نمیدونه کی پاپ رو چجوري مینویسن ، پاشه بیاد بنویسه خرگوش کیوت بعد یهو ببینه عکس از یه پسر میاد.
با خودش چه فکری میکنه؟
حالا اگه آی کیو 148 هم سرچ کنید.
نامجون رو میاره✌
این است قدرت آرمیون
کل گوگل رو به دست گرفتن
یه روز یکی بهم گفت هیچوقت بعد از ساعت 2 شب تصمیم نگیر، فقط بخوابپرسیدم چرا؟گفت که به نظر من یه هورمونی بعد ساعت 2 تو بدنت ترشح میشه که باعث میشه یه تصمیمی بگیری یا یه کاری بکنی که هیچوقت ساعت 7 صبح نمیکنی، بهت جیگر میده تا دیوونه بازی دربیاری، کاری که میکنه اینه که بهت جرئت اینو میده که به یه نفر بگی چقدر دوستش داری یا چقدر دلت براش تنگ شده.با خودم گفتم پس من هر شب قبل از ساعت 2 میخوابم که هیچوقت درگیر این هورمون نشم.سالها از اون روز گذشت، ساعت
سلام
من این روزها رو مدی هستم که چیزی خوشحالم نمی کنه، یا بهتره بگم خیلی سخت خوشحال میشم.
الان یه پیام دریافت کردم از همون دوستی که گل را دریافت کرده بود. گفت که مسافرت بوده و خودش دریافت نکرده. همکارارش در شرکت دریافت کردن و عکس گل را براش فرستادن.
حتی نپرسیدم کجایی. فقط گفتم مسافرت خوبی داشته باشید. همین.
 
ديگه از اون روزهای کنجکاوی من گذشته. هر جایی باشه. داخل یا خارج. ديگه برای من خیلی چیزها مهم نیستند.
 
من الان باید خوشحال باشم ولی نیستم. ف
اینکه بری توی جمعی و مدام بشنوی که از مادرت میپرسن این دختر شماست .واااای ماشالاااا . چه خانومی . چند سالشه و .
بله درست حدس زدید ماجرا ، ماجرای خاستگاریه .
واقعا برام نهایت زجره.
اما 
من ساکت و آروم یه گوشه نشستم حتی گوشیم رو هم درنیووردم تا باهاش مشغول بشم .
تو کل این مدت به گلای قالی زل زده بودم و به این فکر می‌کردم این آدما چجوري هنوز اینجور روابط براشون جذابه.
اینکه بخوان لباس و طلا و مسافرت رفتناشون رو به رخ هم بکشن .
و سعی کنن تو زن
این چند روز، کیوان و صابر و مهدی زنگ زدن و پیام دادن. بعدِ ۲ یا ۳سال! سه تا از درس‌خون‌ترین و باهوش‌ترین شاگردها که توی نخبگی و موفقیتشون شکی نداشتم. دوتاشون سه رقمی شدن و یکی همون مهندسی مکانیکی که دوست داشته قبول شده. خیلی خوشحال بودن. مهدی با لحنی که مثل قبل، سرعتی و بچه‌گونه نبود گفت آقا ربیعی! انگار همین دیروز بود.کلاس نهم بودم.حالم خوب نبود.بهم گفتی بعدا به این روزا میخندی. بعد هی نصیحت کردی وقتی میری دانشگاه چجوري باش و چجوري نباش.
مستاصل حیرون سرگردون گم شده و ازین قبیل کلمات می‌تونه منو توصیف کنه این روزا 


اگه یه روز پاشدم و دیدم که از شدت ناراحتی از خودم دق کردم اصلا تعجب نمی‌کنم .بعضی وقتا تو یه کاری داری می‌دونی هم که چجوري باید انجامش بدی ولی دلت نمی‌خواد انجامش بدی. هرروز من همینه و کلافه تر از هر وقتی ام . ديگه داره به مرز آزار و اذیت می‌رسونه منو جوری که ديگه از خودم بدم می‌اد که انجامش نمی‌دم . :) من نمی‌دونم تو این برهه ی زمانی از زندگیم این چیزا عادیه ؟ طبی
راستش.
نمد چجوري بگم.
انقد توی دلم نگهش داشتم ک ديگه نمیتونم.
من.
آم
فک کنم خیلی خیلی عاشقت شدم(ಥ _ ಥ)(ಥ _ ಥ)(ಥ _ ಥ) (پیوف:/)
از همون وقتی که بهم گفتی پیری(گاااااااااااااد:/)
از همون وقتی که قیافه زشتتو دیدم(‍♀️‍♀️)
از همون وقتی که فهمیدم حسمون دوطرفه س(زرشک:/)
از همون وقتی که پروفتو .قالبتو.به خاطر من.منی که برات جون میدم عوض کردی.(ಥ _ ಥ)(خو ج ح بود بایدم میکردی:/)
خلاصه اینکه.
خیلی میخوامت لعنتی جذاب کیوت دوس داشتنی(ಥ _ ಥ)(ಥ _ ಥ)(ಥ _ ಥ) (لع
براش  سوال شده بود.
این که چطور همه توی مشهد با امام رضا (ع) حرف می زنند و همه هم می فهمند که امام به حرفهاشون گوش می کنه.
کسی نمی گه الان امام رضا (ع) سرش شلوغه و وقت نداره به حرفهای من گوش کنه
کسی نوبت نمی گیره با امام رضا (ع) حرف بزنه.
اصن چجوري امام رضا (ع) در یک لحظه با هزار نفر حرف میزنه؟!.
شب میشه.
خواب می بینه توی مشهده و جلوی هر زائر یه امام رضا نشسته:)
ديگه سوالای ذهنش تموم میشه:)
بازم حسش کردم.
مرگ رو.
برای من نبود.اما برای کسی بود ک باهاش زندگی کرده بودم.
همون حس سرد و بی رحم.
هرموقع یه مرگ اتفاق میفته٬یادم میاد ب فوت مادر٬خاله ها٬.
چرا؟
چرا انقدر زیاد؟
ای کاش میشد فقط یه بار ديگه داشته باشمشون.
دلم تنگه و نمیدونم چجوري تحمل کردم.
یجوری شده ک انگار هیچوقت نبودن.عشقشون توی قلبم هست و کمبودشون.
اما یادم‌ نمیاد خیلی ک بودنشون چ شکلی بوده.
طبق معمول تنهایی اشک میریزم.
طبق معمول هیچکس نیست ک بشنوه.
ما تنها به دنیا میایم و
تهران ؛ روز های سخت ۹۸ 
وسط فشار همه جانبه ی زندگیمم . جوری که امید به آینده ندارم 
مدام با خودم تکرار میکنم . سحر ندارد این شبِ تار .
دقیقا همونی شدم که یه عمر با غرور میگفتم من هیچوقت اینجوری نمیشم 
همه ی کارها پیچیدن تو هم . 
خدا میدونه تو این یه ساله چند شبو گریه کردم ساعتها .
خدا میدونه کلمه به کلمه ی حرفای اطرافیانم چجوري درد میشه یکی یکی به قلبم شلیک میشه 
خدا میدونه چقد حالم بده 
خدا میدونه من درونم چی میگذره 
خدا میدوته چقد برام سخت
 
نظرت راجع به فرشته ها چیه؟
_فرشته یه کسیه که خیلی مهربونه و بزرگه و بال داره دورسرش دایره داره نورانی هم هست مثلا وقتی که یه گدایی رو میبینیم بهمون میگه که برو بهش پول بده و کمکش کن.
خدارو چجوري میبینی؟
_خدا تو اسموناس همیشم به ما نگاه میکنه و حواسش هست!
خدارو وقتی نمازو قران میخونیم میتونیم حسش کنیم معلممون هم گفته وقتی ک قران میخونیم چشامون هم نورانی میشه.
بنظرت خدا وجود داره؟
_اره;چون اون خیلی دوره از ما نمیتونیم ببینیمش.(خداهمون هواست)
پ
من خیلی همیشه تو خیابون حواسم جمعه.
امروز ی خانم چادری زابلی چسبید بهم ی لحظه احساس کردم ه ! 
از تو کیفم موبایلم رو گذاشتم تو جیب جلوی شلوارم.
دوباره جای ديگه ای خودش رو چسبوند بهم ک سرش داد زدم اون طرف تر راه برو.
هیچی.
رفتم تو مغازه شیر بخرم ؛ در کیفم رو باز کردم ، تو کیفم دو تا کیسه فریزر خالی داشتم و دو تا کارت بانکی ، که زنیکه ی احمق به کاهدون زده بود و کیسه ها و یه کارتم رو برده بود :))))
اونم کدوم کارت! کارتی که تهش ۱۰ هزارتومن بود که حتی
روزی روزگاری دختر کوچولوی بود که نظر بقیه براش زیای مهم بود زیادی مهم.
-اگه اینشکلی لباس بپوشم مردم با خودشون چی فکر میکنن ؟چقدر بی خیاله , مامانش اون رو چطوری بزرگ کرده که اینشکلی شده؟
-اگه زیادی لبخند بزنم مخصوصا اگه دندونام پیدا باشه چی میگن ؟ حتما میگن دیوونه شده,فقط ی چهر بی حالت بگیر این بهترین حالته.
-چجوري با بقیه سر صحبت رو باز کنم ؟با ی لحن جدی و سرد خودمو معرفی کنم ؟یا خیلی محبت آمیز و گرم ؟ یا.
فکر کردن به همه اینا خیلی سخت بود ولی ا
از وقتی خبر ازدواج اون دختر 10 ساله با پسر 22 ساله رو شنیدم و اخبار رو دنبال کردم ، در نهایت این خبر اعلام شد که اون عقد باطل شد ، قوه قضائیه اون عقد رو باطل اعلام کرده ، دوستانی که در جریان هستن میتونن بهم بگن که مگه همچین چیزی ممکنه ؟؟؟
 
من کاری ندارم که اون کودک همسری هست و هزار داستان پشتشه ، اینا نه ، مگه میشه عقدی صورت بگیره بعد قوه قضائیه بگه باطله؟ اگه اینطوری باشه پس اگه  مثلا دوست دختر یه پسره ، در غیاب پسره میره با یکی ديگه ازدواج میکنه
از ساعت شیش اینطورا تقریبا بیدارم. یه خورده دیر شد اما بعدش که نشستم پای کار نفهمیدم چطور ظهر شد. بیشتر زبان خوندم درس جدید و البته کتابمم خوندم الان دوباره میخوام برم سراغش.
دلم میخواد همیشه اینجوری باشم. اینجوری که نمیفهمم زمان چجوري میگذره انگار غرق میشم توش. ديگه زمان و مکان از معنا خالی میشه. من میمونمو نوشته ها. فرقی نمیکنه که چی میخونم. انگار ديگه منتظر چیزی نیستی. شناوری و کار میکنیو غرق میشی و لذت میبری. خودتیو خودتیو کتابها جمله ها
اومدم اینجا دیدم همه جا رو خاک گرفته. بعد عمری دارم گردگیری می‌کنم. اتاقمم خاک برداشته. درست مثل اینجا و این یعنی که این آدمی که منم یهو خاموش می‌شه. نه که فکر کنی فقط مغزش خاموش بشه ها. کلا خاموش می‌شه. مغز و جسم و خیال و رویا و همه چی. 
مامان جورمو می‌کشه. تو تمام بالا پایینا. نه که فکر کنی تصدقم بره ها. نهایتن بهم می‌گه بس کن. یا صبح می‌گه پاشو نون گرم کردم. یا مثلا دسر درست می‌کنه. حرف نمی‌زنه. محبت کلامی تو دست و بالش نیس ولی خب کلا جور خونه
یکی بیاد منو بیدار کنه !
بیاد و بگه همه چی خوابه !
تو خوابی نسیم 
بیدار شو !
چشماتو باز کن که همه چی شوخیه
چشماتو باز کن که وقت بیداریه !
باز کن و خودِ واقعیتو ببین؛نگاه کن خودتو :)
نگاه کن چقد قشنگی :)
نگاه کن که چقده همه چی قشنگه
باز کن چشماتو دختر !
ديگه همه چی تموم شده، ديگه این طوفان از سرت گذشته :)
پاشو این روحِ خاک گرفتتو بت و یه نفس راحت بکش :)
پاشو دختر جانم
پاشو که ديگه تنها نیستی نسیم
ديگه اون حسای تنهایی و بیهودگی تموم شده نسیم
ديگه میتو
می خواستم در مورد یه ویژگی خودم بنویسم. من کسی ام که چیزایی رو که میدونه رخ میدن رو دور می بینه چه برسه به چیزایی که  شاید احتمالشو بده رخ بدن یا اصن ندونه چیزی درموردشون. برای این که یکم ملموس تر کنم ببینید وقتی اول راه نمایی بودم و بعد از کلی بالا پایین سمپاد قبول شده بودم اون موقه میدونستم که دوباره باید برای دبیرستان آزمون بدم ولی اینم میدونستم که ديگه نه در اون سطح و نکنه قبول نشم و اینا و هر وقت مدرسمون که ۱۰۰ متر بالاتر از دبیرستانمون بو
متن آهنگ مازیار فلاحی به نام عشقم

عشقم عمرم نمیدونیچجوري دلم میره واسه صداتنفسم نفسم میرهواسه ی خنده ی روی لباتتو بگو به دلم نیستی باز تو اتاق به موهات گل سر بزنمعشقمو دادمو پس نمیگیرم ازت بیا دیوونه بگردمردم و جون دادم از ته قلبمو هیچی نخواستم ازت منقهوه و فالتو عطر رو شالتو این دلو دیوونه کردهاشکای چشممو نقشه ی عشقمو دادی به دستای سردتیک شهر از این چشمان تو دیوانه . با چشم ترمن از همه آواره تر درمانده تر دیوانه ترباران پاییزی بزن بر درد

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها

فروشگاه اینترنتی پازل صالح انجم شعاع دانلود خلاصه کتاب های دانشگاهی سی و یک نما "روزهای آقایِ عینکی " مشهد2رپ لوله کشی گاز در ملارد shemna diary دعا و مناجات گرماتاب رستوران