دانستنت و خودت را به ندانستن زدنت بد نقرهداغم میکند؛ و انگارِ همیشه، این را هم میدانستی و چه غم از این همه که حاشیهنشینتر از همیشه، مدتها حتی نامت، وردِ زبانم، بر زبانم نچرخیده و انگار نمیتواند که بچرخد اصلا و چه سرّیست را نمیدانم؛ خلافِ همیشهی تو.
دانلود آهنگ جدید کسرا زاهدی به نام زبانم لال
Download New Music Kasra Zahedi – Zabanam Lal
متن + دمو آهنگ – این آهنگ به زودی منتشر خواهد شد
دانلود آهنگ با کیفیت ۱۲۸ Download MP3 128kbps
دانلود آهنگ با کیفیت ۳۲۰ Download MP3 320kbps
متن آهنگ کسرا زاهدی زبانم لال
میگویند میروی با آخرین بارانزبانم لال .میگویند از دلم دل میکنی آسانزبانم لال .من گاهی با خودم در خلوتم آهسته میگویممبادا راست باشد حرف این و اونزبانم لال .میترسم از این راه از درد بی درمانتو میروی یک روز با آخری
متن ترانه حسین توکلی به نام عشق خوش آرایش
ماه ترین ماه جهانمنفس باش به جانمدر تب و تاب و هیجانمگرفته زبانمعاشق و دیوانه ی آنم که با تو بمانم .جان به لبم کردی بس که تو خونسردی رفتی که برگردی ماه شب منتویی آرامش آنکه شدم رامش عشق خوش آرایش تاب و تب منجان به لبم کردی بس که تو خونسردی رفتی که برگردی ماه شب منتویی آرامش آنکه شدم رامش عشق خوش آرایش تاب و تب منگشتم نبود مثل تو نگرد اصلا نیست تو از آسمان افتادی مث تو دلبر نیستگوهر تویی و الماسم کنارت
چرخزنان رقصکنان مستِ مستآن مه مسرور به جانم نشست گفت که پیراهن خود باز کنبازگشودم به جهانی که هست نیست بُدم هست شدم هستِ هستهست همه تاب و میانم شکست سال نو آواز نو کردم به جانزان دم نو بال نهانم برست آن همه انسان که بُدم هیچ شدبال برون شد ز دو بنبست دست مرگ تو مرگ من و مرگ جهانزندگی نوست برِ مرگ پست عارض چشمان توام، عرصه نیستغمزه کند گر فلک غمپرست شب سوی ما گیر نهان حلمیاساعت می باز به بزم الست
رازِ مگوی دل هر خُم توییبر لب حق شعر و تبسم توییفصل به جا ماندهی ننوشتهایمثنوی دفتر هفتم توییدرد دلم با تو غزل میشودصورت زیبای تکلم توییهمچو خدا بس که تو پیداتریگمشدهی دیدهی مردم توییبا تو غریبی به رضا کی رسدفصل غریبانه هشتم توییندبه به ندبه دل من گمشدهتا به لب جمعه ترنّم توییمریم عربلو
متن آهنگ یار تویی از مهران مدیری
یار مرا غار مرا عشق جگرخوار مرا یار تویی غار تویی خواجه نگهدار مرانوح تویی روح تویی فاتح و مفتوح تویی سینه مشروح تویی بر در اسرار مرانور تویی سور تویی دولت منصور تویی مرغ که طور تویی خسته به منقار مراقطره تویی بحر تویی لطف تویی قهر تویی قند تویی زهر تویی بیش میازار مرا
حجره خورشید تویی خانه ناهید تویی روضهٔ امید تویی راه ده ای یار مراروز تویی روزه تویی حاصل دریوزه تویی آب تویی کوزه تویی آب ده این با
بسم الله الرحمن الرحیم
یا فارس الحجاز ادرکنی الساعه العجل
بعد از قرنها حکومت شیعه ای بوجود آمده است
اگر ما شیعه امام زمان هستیم باید الگوی رفتاری ما مولایمان امام امیرالمومنین علی علیه الاف السلام باشد و بس.
مولایمان با اینکه جامعه تردش کرد و همسرش را کشتند و خانه نشینش کردند
جامعه را ترک نکرد و تمام تلاشش اصلاح و کمک بود،حتی به قاتل همسرش،
امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه الاف السلام
به هیچ وجه نگفت دیگرکاری به این مردم ندارم ، به من ار
من باشم
دلم تنگ باشد
تو باشی
غروب باشد
باران هم که ببارد
اشتباهی سلامت می دهم
ببخش بانو جان
دلم تنگِ کربلاست
اشتباهی بر زبانم
وقتی چشمم به گنبدتان افتاد
السلام علیک یا اباعبدالله آمد.
صلی الله علیک یا فاطمه المعصومه س
الهی! در سایه ولایت محمد و آل محمد نشسته ایم: صلّ علی محمد و آ ل محمّد و اسمَع دعائی إذا دَعوتُک و اسمَع ندائی اذا نادَیتُکَ و أقبل عَلَیّ إذا ناجیتُک.»
اللهم صلّ علی محمّد و آل محمد الهی! فرمودی ادعونی!»؛ دریافتم پیش از آ نکه بخوانمت، تو خوانده ای مرا! حال عجیبی است! تو به دنبال منی یا من به دنبال تو! طالب کیست؟ مطلوب کیست؟
الهی! بشنو! قل
حرفی نمیزنم؛
سرم را به دیوار میکوبم
رد ناخن هایم غذاب میدهد پوست دستانمرا
گلویم از تشنگی چنگ میزند
زبانم از فرط سخن لال مانده.
پاهایم از متراژ خیابان ها سست شده.
دستانم گرمایی ندارد
اما چشمانم.
چشمانم؛
به خندیدنت.
به آغوشت.
به باد میان گیسوانت.
بعد از رفتنت؛
عادت ندارد.
چشمانم،به نبودنت عادت
ندارد.
#احمد_بیگی
#احمدبیگی
#هیسطنی
دارم کتاب جنس دوم رو میخونم و این فکر ولم نمیکنه که چقدر تحریف شده؟چقدر سانسور شده؟نمیتونم هم انگلیسیش رو بخونم،چون زبانم اونقدر خوب نیست.خود همین ترجمه ش هم اونقدر قلنبه سلنبه نوشته شده که روزی یکی دو صفحه بیشتر نمیتونستم بخونم.الان که جلوتر رفته ام و به قسمت های زیستی رسیدم فهمش راحتتره.کاش یکی بود که هم فرانسه ش رو و هم ترجمه ی فارسیش رو خونده بود و می گفت که چقدر فرق میکنند.
برای اولین بار شنیدم که استغفار با توبه فرق داره!
چقدر این روزها غرق لذتم از یادگرفتن الحمدلله
فرمودند: استغفاریعنی لحظه ای که ازش گذشتیم رو به خدا می سپاریم تا او با تمام ایمائش خلأهاش رو پر کنه! اینکه پیامبر هم استغفار می کردند بخاطر این بوده که به هرحال انسان بودن محدودیت داره.
و توبه طرح و برنامه برای آینده ست. که انسان در حال با نیم نگاهی به گذشتهو در نظر داشتن آینده بتونه بهتر عمل کنه!
من که زبانم الکن است از توضیح کامل جزئیات زیاا
بسم الله الرحمن الرحیم
خدایا! زبانم از شکرگزاری ناتوان است که لایق دانستی و در جمع مدافعین ناموس اهل بیت قرار دادی .
پدر و مادر عزیزم! زبانم از تشکر و سپاس شما نیز قاصر است و حضورم در این سرزمین و دفاع از مواضع شیعه را مرهون تربیت اسلامی و اهل بیتی شما میدانم .
پدر و مادرم! در این راه جز عاقبت به خیری نیست؛ پس همانطور که از جدّ بزرگوارمان امام حسین (علیه السلام) آموخته ایم جان و مال و عزیزانمان فدای اسلام.
خدا گواه است که در صحنه نبرد کوچکترین
خدای من
در هرثانیه ای که می گذرد
بی شمار نعمت بر من ارزانی میکنی
تپش قلب،دم و بازدم
دیدن،شنیدن،لمس کردن
نبض زدن ها،پلک زدن،فکرکردن
و.
نعمت های بیشماری که از شمردن آن ناتوانم
و من چقدر بی تفاوت می گذرم
ومدام از نداشته هایم پیش تو گله وشکایت
می کنم
خدایا برای ناشکری ها و کم طاقتی هایم
برای فراموش کاری ها و بی توجهی هایم
مرا ببخش
خداوندا
به دل نگیر اگر گاهی
زبانم از شکرت باز می ایستد
کم می آورد
در برابر بزرگی ات
ای مهربانترین مهربان ها
بهترین ه
عجیبه که تا حالا از فیزیوپات و شروعش چیزی ننوشتم:)
بچه ها از ۳۰ شهریور رسما فیزیوپات شدم و دو بارم رفتم بیمارستان شرح حال گرفتم^__^
مریض ها تا حالا که همکاری خوبی داشتند. با یکیشونم که یه خانوم ۳۶ ساله مبتلا به لوپوس بود دوست شدم . خیلی حالش بد بود! و جالبه ۴ تا بچه هم داشت و نوه هم داره. از روستاهای اطراف بود بنده خدا:( . اصلا ۳۶ بهش نمیومد. فکر میکردم ۴۵-۵۰ باشه.
کورس سمیولوژی نظری هم امروز تموم شد و چند روز دیگه امتحانشو داریم:) بعدشم قلب شروع م
احساس عجیبی است. وجودم گُر می گیرد و سلول هایم برای فریاد زدن التماس می کنند. حرارت درونم آنقدر بالا می رود که لباس های چند لایه ام -از صدقه سری سرمایی بودن. و مهم نیست تابستان است یا زمستان- روی تنم سنگینی می کنند. دست هایم مانند سرب سنگین می شوند و زبانم تکان نمی خورد. مسیر هزاران برابر طولانی تر به نظر می رسد و دیدَم آنقدر تار است که می ترسم قدمی بردارم. احساس عجیبی است. راستش را بخواهید، فراموشم شده بود که چقدر آزاردهنده است. کجای این عدالت اس
تو خسته، لب فروبسته، شکسته
به سمت کشوری سرسبز میری
تو پشت مرزهایی که غریبهان-
میمونی یا که میری یا میمیری!
کسی چشمانتظار اومدن نیست-
نه لبخندی، نه رویایی، نه جایی
نه راه پیش، نه راه پس- خدایا!
یه کاری کن، یه کاری کن، کجایی؟!
گوشواره ترانه:
تویی و غربت این کمپها و
صدای بیصدای نسل ما و
تویی و کولهباری از چرا» و
تویی و خاطرات تلخ ما و .
***
بند دوم ترانه:
نه تقدیری، نه تفسیری، نه جرمی
قرار ما نبود اینجوری باشه
چه میفهمی تو حال
بسم الله الرحمن الرحیممیوه اگر زودتر از موعد به دستت برسد کال و نارس است و بابت طعم ناپخته ای که دارد دلت را می زند و تو با وجود همه خوشمزگی هایش قدر و ارزش آن را نخواهی دانست. هر چیزی زمانی دارد، وقتش که برسد، می رسد و شیرینی اش خوب به جسمت می نشیند. باید وقتش رسیده باشد .کتاب ها برای من همیشه همین طورند. با همه کتاب هایم این را بارها چشیده ام، تا زمانشان نرسد مزه شان زیر زبانم کال است و روی دور کند یک جایی مزه کردن شان متوقف می شود.نفس عمییییق
اخوی، والا مقام ،بزرگ، امنیت ملی، صاحب نظر، اقتضای زمانه ، مصلحت اندیش، قربان تصدقت وقتی به خاطر افزایش قیمت بنزین تمام سیستم های ارتباطی را قطع میکنی و اینترنت حتی در حد ارسال ایمیل و ارتباطات کاری هم مجاز نمیگذاری. فکر نمیکنی خدایی نکرده زبانم لال آن عده که گرداننده چرخ اقتصادی اند، یا نوجوانی اند که خوره اینترنت و بازی اند یا آن زن و مرد سن و سال داری که تازه یاد گرفته اند به بچه و نوه خود پیغام بفرستند هم حکم میکنی که بیا با من دشم
دانلود آهنگ جدید حسین توکلی عشق خوش آرایش
Download New Music Hosein Tavakoli – Eshghe Khosh Arayesh
پخش بزودی – دمو آهنگ اضافه شد
حسین توکلی عشق خوش آرایش
ماه ترین ماه جهانم نفس باش به جانم
در تب و تاب و هیجانم گرفته زبانم
عاشق و دیوانه ی آنم که با تو بمانم
جان به لبم کردی بس که تو خونسردی
رفتی که برگردی ماه شب من
تویی آرامش آن که شدم رامش
عشق خوش آرایش تاب و تب من
پخش زیبای این ترانه اختصاصی از لینک بالا منتشر شد
فدای عُمر(رض) باد جانُ تنم ، به عشق عُمر(رض) زندگی میکنمسَرم خاک پای عُمر(رض)جان بُود ، نشان ولایش به سَر میزنماز آن دم که تسلیم طاها شدی ، مُراد رسول(ص) مصفا شدیدعای محمد(ص) تو هستی ثمر ، به تکبیر ایمان محلا شدیبه شمشیر بُران به دستور حق ، جهان را تو دادی به عزت سبباگر برگ زرین بجوید کسی ، تو دادی به تاریخ زرین ورقز فیض محمد(ص) تویی بهرور ، به دستور قرآن تو بستی کمرکه تخم فساد از زمین برکنی ، کنی کفرُ و ظلمت تو زیر و زبرمزین خلافت به نام عمر(رض) ،
از سری روزهای امتحانی که گذشت یکیش همراه با گریه خنده داشت :دی !میگی چطور ؟! ما با همه ی بچه های کلاس هماهنگ کردیم باهم امتحان بدیم ! هیچی همه باهم افتادیم هرجوریم حساب کردیم دیدیم به ده هم نمیرسیم .
*امروز قرارِ ی سرو سامونی به کارای عقب افتادم بدم ، یکم بیشتر به خودم برسم و کلی کتاب بخونم .
*بیشتر از همه دلم زبانم رو خواست .
*دلم ی کیک خیس +ی چای داغ +ساحلی +ی دوست
ترکیب خوبی بود دیگه !
دانلود آهنگ آرون افشار مادر
هم اکنون شنونده موزیک جدید و فوق العاده ی * مادر * با صدای زیبای هنرمند محبوب و مشهور , آرون افشار باشید.
دانلود آهنگ آرون افشار به همراه متن, پخش آنلاین و بهترین کیفیت (کیفیت اصلی) از رسانه مدیاک
Download new song by Aron Afshar called Madar With online playback , text and the best quality in mediac
متن اهنگ آرون افشار به نام مادر
مادرم حرفی بزن که تشنه لالایی ام من که جان میدم برایت همدم تنهایی اممن همیشه کودکم آغوش تو جای من است من اگر خوبم دعایت پشت دنیای من
دانلود آهنگ جدید مهراد ام به نام دریا تویی در داداموزیک
Download New Song By Mehrad M Called Darya Toee On DaDaMusic
320
دانلود آهنگ مهراد ام - دریا تویی با کیفیت 320
دانلود 320
128
دانلود آهنگ مهراد ام - دریا تویی با کیفیت 128
دانلود 128
متن آهنگ مهراد ام به نام دریا تویی
این وقتا شده اماونیکه ، باید باتو به غم و غصه بخندمتو آمال منی حاضرم این باربا کل جهان شرط ببندممی رقصم و شادم به هوایتجانم به فدایترحمی کن و بنگر کهدل و دیده چگونهافتاده به پایتاز عالم و آدم سری ،طوری
بارها و بارها
در هنگامه افول خورشید
ولو به وقتِ شفق ،
او را می شنیدم .
خنده هایش را ، رویا هایش را
و بیشتر از همه ، درد و فغان هایش را
آنگونه که می توانم بگویم پروندهیِ زندگی اش از زیر دست من گذشته .
و من رییس یک دفتر بیمه که کارش پیش من گیر بود ،
چه چیزی را میخواست بیمه کند ؟!
- شنیده شدنش را -
شنیدم حرف هایش را
گاه به راه حلی زبانم گشوده شد و گاه فقط شنیدم !
چون خودش انتخاب کرده بود .
و حال من مانده ام ، خسته و آزرده و زنگار بسته .
خسته
سینا سرلک به نام فاتحه خوان من تویی
متن آهنگ سینا سرلک به نام فاتحه خوان من تویی
آمده ام که تا به خود گوش کشان کشانمتبی دل و بی خودت کنم در دل و جان نشانمتآمده ام که تا تو را جلوه دهم در این سراهمچو دعای عاشقان فوق فلک رسانمت
جان و روان من تویی فاتحه خوان من توییفاتحه شو تو یک سری تا که به دل بخوانمتصید منی شکار من گر چه ز دام جسته ایجانب دام باز رو ور نروی برانمت
زخم پذیر و پیش رو چون سپر شجاعتیگوش به غیر زه مده تا چو کمان خمانمتاز حد خاک تا بشر چ
به وقت شام.
بنا به تعاریف و توصیفات بطنیة دوستان ترس داشتم که ببینمش.
هم منتظر صحنه های مشمئز کننده
هم نگران تلخی های سنگین.
اما او حاتمیکیا بود.
مرد مرز های میلیمتری.
فرق است بین حماسه تا خشونت.
و چه زیبا این حماسه را به تصویر کشید.
داستان جالبی
شخصیت پردازی حاتمیکیایی.
جوان تراز انقلابی.
تنها مشکلکی که درَش دیدم ترسی بود که اواسط فیلم زیاد از حد در دل کاپیتان علی بود.
اما زیبایی فیلم رشد او بود.
بچه تخس اول فیلم.
جوان شجاع آخر.
94 هم دارد به تـــَــه می رسد و جای ِ خالی ِ تو پنج ساله می شود. اگر بخواهم از حالمان برایت بگویم، باید بنویسم؛ اشکِ دیدگانِ مادر تمامی ندارد. شده مثل کودکی بی تاب. بهانه پشتِ بهانه. دلتنگت که می شود کفشهای مشکی ات را از کمد در می آورد و شروع می کند به تمیز کردنشان. لباسهایت را بارها و بارها مرتب می کند و هربار به من می گوید بویِ تنِ تو در این لباسها جا مانده.
اما پدر! درست مثل آن روزهایی که پزشک از ماندنت قطعِ امید کرده بود و او به تنهایی غمِ این خ
وقتی دبستان یا راهنمایی بودم (دقیق یادم نیست)، به واسطه ی یکی از رفقا و او نیز با واسطه از یکی از بستگانش شعری برای من آورد که گويا منسوب بود به شاه نعمت الله ولی. از کتابی با چاپ سنگی. یادم است که شعر را از او گرفتم و برای خودم نسخه ای تهیه کردم. ویژگی این شعر آن بود که شاه نعمت الله تمامی حوادث پس از خود را به صورت شعر درآورده بود. می گفتند هر چه تا حالا در این شعر آمده اتفاق افتاده. حتی انقلاب را پیش بینی کرده بود. حتی زعامت سیدی که گويا آقای خام
امروز تولد دخمل کوچولو کیوتمه*-*
پارک چهیونگ کوچولو یا همون رزی*^*
تولد بچم موبارک*-*
خب بعد اینکه این پست رو دیدید برید توی صفحه اصلی پست پارسال رو پین کردم
یادش به خیر
این پست رو قبل کلاس زبانم گذاشتم
خیلی زوق داشتم دومین پست وبم بود
با اینکه کمتر از ۲۰ تا دنبال کننده داشتم اما برای همونا پست میزاشتم دو سه نفر هم کامنت میدادن و من خر ذوق میشدم و فکر میکردم چقدر مهمم
هعی یادش به خیر همین موقع ها بود که با اونی راضیه دوست شدم
اونی راضیه جونم سالگ
درباره این سایت