گسترش ضرب المثل آب در کوزه ما تشنه لبان می گردیم

مثل نویسی آب در کوزه و ما تشنه لبان مي گرديم
سُفالگری ساختن ظروف با گل است و به ظرف ساخته شده از این طریق سفال مي‌گویند. از مشهورترین سفالینه‌ها مي‌توان به کوزه و پیاله سفالین اشاره کرد. پیش از رواج شیشه سفالینه‌ها رایج‌ترین مظروفات بشر بودند. مرغوب‌ترین خاک در صنعت سفالگری خاک رس مي‌باشد
که به دلیل وجود مقادیر بالای آهن در آن، به رنگ سرخ است. سفالگری از نخستین صنایع بشر مي‌باشد. خاستگاه آن را گر چه به درستی آشکار نیست ولی از روی یافته‌�

بسم الله الرحمن الرحیم
1.
شیشه عسل را گرفتم زیر شیر آب و تا نیمه اش که آب شد، شروع کردم با چنگال هم زدن تا شربت گوارایی برای مادر درست کنم، امّا وقتی طبق معمول هميشه، آب را نزدیک بینی ام آوردم تا بویش کنم، یک هو تمام دل و روده ام بهم ریخت. گفتم لابد به خاطر حساسیت بالای هميشگی من است که این طور به نظرم رسیده، برای همين شیشه را بردم تا باقی خانواده نظرشان را بگویند .
مادر: اَه این چیه . بریزش دور، اصلاً شربت نخواستم./ بابای گل: اوه اوه . چی کارش کر�

ریشه ضرب المثل های ایرانی
مقدمه
در این مقاله به بررسی و ریشه یابی معروف ترین ضرب المثل های فارسی را مدنظر داشته‌ایم و بدین لحاظ از منابع مختلفی سود جسته ایم. با کلیک بر روی هر کدام از ضرب المثل ها، صفحات جدیدی باز خواهد شد و شأن روایت هر کدام از آن مثل ها گاه کوتاه و گاه به تفضیل تقدیم مي گردد. در بخش دوم نیز بیش از هزار ضرب المثل بی هیچ توضیحی تقدیم مي گردد. در بخش دوم نیز بیش از هزار ضرب المثل بی هیچ توضیحی تقدیم مي گردد. در بخش سوم به بیان ضرب ا

امروزه با توجه به کمبود آب و همچنین نا مناسب بودن کیفیت آب در ایران، بیشتر مردم بار دیگر همانند قدیم آب را در داخل کوزه های سفالی ریخته و از آن استفاده مي کنند. مردمان قدیم نیز که هميشه که آب آشاميدنی خود را در کوزه ها و خمره های سفالی نگه داری مي کردند بی آنکه بدانند که نگه داری آب در ظروف سفالی چه مزیت هایی دارد. در ادامه خواص نوشیدن آب در کوزه سفالی و معایب آن را به شما توضیح خواهیم داد.دستگاه تصفیه آب هم همينطور است.
آیا نگه داری آب در کوزه آب

ضرب المثل برای پانتوميم
اگه هوسه ، یه بار بسه 
حساب به دینار ، بخشش به خروار 
دختر گدا ، این همه ادا
نه آب داره ، نه نون داره ، یه متر و نیم زبون داره
واسه همه ننه س ، واسه ما زن بابا
آمدم ثواب کنم، کباب شدم
آفتابه خرج لحیمه
ادامه .

کاربرد ضرب المثل اگر خیلی باسوادی برو خط پیشانی خودت را بخوان:
در مورد افرادی به کار مي رود که به دیگران پند و اندرز بیهوده مي دهند. 
داستان ضرب المثل اگر خیلی باسوادی برو خط پیشانی خودت را بخوان:
روزی مرد نادانی به همراه الاغش که خورجین سنگینی بر پشتش بسته بود به قصد فروش کالایش به طرف شهر دیگری حرکت کرد.
ادامه مطلب

تشنه را عطش نمي کشد، فکر آب مي کشد مراجمعه‌های سرد و بی‌طلوع، این سراب مي کشد مرابس که ندبه خوانده نای من، صبح خسته از صدای منبس که چشم باز مانده‌ام، حرف خواب مي‌کشد مراعاشقیّ قطره‌ای چو من، آن هم عشقِ روی مهر و ماهمن کجا و عشق او کجا، افتاب مي کشد مراهرناه و هر خطای من، ثبت شد ميان یک کتابچون شنیده‌ام که خوانده‌ای، این کتاب مي‌کشد مراهر قنوت و هر دعای عهد، خالصانه محض روی توگوئیا حساب کرده‌ای! این حساب مي‌کشد مراوعده‌های داده‌ی تو را�

سلام
یک ضرب المثل چند روز بود تو ذهنم بود گفتم یکم حساب کتاب کنم ببینم آیا قطره قطره دریا مي شود یا نه!
اول باید یه دریا انتخاب کنم که من در اینجا به جای دریا یه دریاچه انتخاب مي کنم!
دریاچه خزر
حجم تقریبی دریاچه خزر: ٧٨٢٠٠ کیلومتر مکعب
حجم تقریبی یک قطره آب: یک دهم ميلی لیتر
سرعت پرشدن دریاچه (فرضی): ٢قطره بر ثانیه
درحال محاسبه .
نتیجه:
تعداد قطره های مورد نیاز:  ٧.٨٢ × ١٠ به توان ١٦
مدت زمان لازم:  ١.٢٣٩٨٥٢٨ × ١٠ به توان ١٣ سال
عمر زمين (چیزی که دا

ميخای پیرو زهیر باشی مثل عابس و بویر باشیوقتی عمری نوکری کردی  ميخوای عاقبت بخیر باشی عاقبت بخیری –یعنی-فاطمه برات دعا کنهعاقبت بخیری –یعنی-تو رو وقف روضه ها کنهعاقبت بخیری –یعنی-روزی تو کربلا کنهعاقبت بخیر عاشق عاقبتت بخیر نوکرپای محبت زهرا پای ولایت حیدرميخای از بدی جدا باشیهرشب زائر خدا باشیرفتی کربلاحالا ميخایمثل کربلائیا باشیکربلایی بودن یعنی -هميشه حسین باهات باشهکربلایی بودن یعنی-اشک روضه تو چشات باشهکربلایی بودن یعنی-همه روز

بسم الله الرّحمن الرّحیم  
 
و اینگونه فرمود که هرکس حسین(ع) را زیارت کند گویا خدا را در عرش زیارت کرده است .
سرّ تقرب خاک بلا را باید در نماز ظهر عاشورای حسین ابن علی (ع) جستجو کرد.
نمازی که با هر سجده اش کذّابان زمان را به دوزخ ابدیشان کشاند و مستغنیان صحرای خون را در تاریکی ندیدن ها و نشنیدن هایشان غرق نمود .
واین تیرها ، تیر بلا نیست که در مقابل قرائت حسین (ع) خاشعانه در قلوب همراهانش مأوا ميکند، این همان صلای لبیک آسمان به خونهای جاری متق�

 و خدا فریاد تشنه ی زمين را شنید                                 مهری کیانوش راد، اهواز  98        
سال ها رمين از بی آبی رنج مي برد ، رودها خشکیدند، ریزگردها در فضای برهوت خوزستان به جولان در آمدند و زمين 
فراموش کرد؛ طعم آب را و مردم یادشان رفت؛ مسیر آب را  .
 کسانی که باید به فکر زمين و مردم باشند ؛ هر دو را فراموش کردند.
خوزستان فراموش شد.
خوزستانی که زخم جنگ را بر پیکر خود داشت و بالاتر از قهرمانی که کریمانه از خود گذشت تا ایران حفظ شود ؛فراموش شد.

شاید ضرب المثل پسته بی مغز چو لب واکند رسوا شود را شنیده اید…
این ضرب المثل را وقتی به کار ميبرند که آدم نادان در برابر دانایان نظری دهد
یا نادان با سخن گفتن ناآگاهانه اش در برابر دانایان خود را انگشت نما و رسوا کند
 
 
هر که گردد پاک طینت محرم دلها شود
هر که در خون صاف گردد قابل مينا شود
 
از دهان گل شنیدم بر سر بازار گفت
هر که با ناکس نشیند عاقبت رسوا شود
 
گوهر خود را مزن بر سنگ هر ناقابلی
صبر کن گوهر شناس قابلی پیدا شود
 
این زبان را چون کلیدی

ای پری رو ز چه رو روی نشانم ندهی / مویی از طره گیسوی نشانم ندهی
دلم از هجر رخت سوخت خدا را ز چه رو / جلوه ای زان رخ دلجوی نشانم ندهی
شد کمان قامت من همچو خم ابرویت / خمي از طاق دو ابروی نشانم ندهی
تشنه جرعه ای از جام وصالم ای دوست / قطره ای زان مي مينوی نشانم ندهی
مانده ام در ره پر پیچ و خم کوی وصال / یک نشان از سر آن کوی نشانم ندهی
راه بسیار بود سوی تو ای دوست ولی / ز چه یک سوی به آن سوی نشانم ندهی
شاعر ناشناس»

ما روزی عاشقانه برمي‌گرديم
بر دردِ فراق چاره‌گر مي‌گرديم
از پا نفتاده ایم و، تا سر داریم،
در گردِ جهان به دردِ سر مي‌گرديم
خندان ما را دوباره خواهی دیدن
هرچند که با دیده‌یِ تر مي‌گرديم
خاکسترِ ما، اگر که انبوه کنند،
ما در دلِ آن توده شرر مي‌گرديم
گر طالعِ ما غروبِ غمگینی داشت،
این بار سپیده‌یِ سحر مي‌گرديم
چون نوبتِ پروازِ عقابان برسد،
ما سوختگان صاحبِ پَر مي‌گرديم
نایافتنی نیست کلیدِ دلِ تو
نایافته ایم؟ بیشتر مي‌گرديم
از ر�

من مخالف ضرب المثل های زبانمان نیستم ولی برای مثال در مقدمه این مطلب بگم:
اول یه سوزن به خودت بزن بعد یه جوالدوز به دیگری بزن
یا دیگ به دیگ ميگه روت سیاه
و از این دست.
این ضرب المثل ها به ایجاد تنفر و تمسخر نیز کمک مي کنند و جای افتخار ندارند:
سوسکه بچه اش از دیوار بالا ميرفت،مي گفت قربون دست و پای بلوریت
 
از گذاشتن تصویر به دلیل ایجاد تهوع معذورم.
 
نفرت و کثیفی انسان ها در جایی به اوج مي رسد که سوسک فاضلابی و کثیف را با هم نوع خود و انسان مقایس

نوحه سقای حسین ابن علی
 گردیده روان ای شیعیان

سقای حسین ابن علی گردیده روان، ای شیعیان
تا که رساند آبی به لب تشنه‌لبان، ای شیعیان
از تیغ بیداد و جفا، غرق به خون در کرببلا
دیده‌ی زینب از بهر برادر به در است، منتظر است
خیمه به خیمه مضطرب و آسیمه سر است، خون جگر است
از تیغ بیداد و جفا، غرق به خون در کرببلا
تا که فتاده‌ست زین به زمين آن کوی وفا، اوج صفا
زین بار بلا گشته به پا اندوه و عزا، در دوسرا
از تیغ بیداد و جفا، غرق به خون در کرببلا
شعر از: است

آورده اند که مردی پارسا بود و بازرگانی که روغن گوسفند و شهد فروختی با او همسایگی داشت ، و هر روز قدری از بضاعت خویش برای قُوت (غذا ) زاهد فرستادی ، زاهد چیزی به کاربردی باقی را در سبویی(کوزه ای) کردی و در ظرفی بنهادی ، آخر سبو(کوزه ) پر شد ، روزی در آن مي نگریست اندیشید که اگر این شهد و روغن به ده درهم بتوانم فروخت و آن را پنج گوسفند خرم ، هر پنج بزایند و از نتایج ایشان رمه ها (گله گوسفند)پیدا آید ، و مرا استظهاری (پشت گرمي) باشد ، و  زنی از خاندان بز�

کشتن عاشق به جرم عاشقی دشوار نیست / هر که عاشق شد برایش سر سپردن عار نیست
ميثم تمار را نازم که که ميگفت این سخن / سرفرازی بهر عاشق جز فراز دار نیست
قابلیت باید انسان را که گردد سرفراز / ورنه هرسر لایق ایثار راه یار نیست
مهر آل الله را با سیم و زر نتوان خرید / کار عشق است و کار درهم و دینار نیست
گفت شاه تشنه کامان روز عاشورا چنین / سر به راه دوست دادن بهر من دشوار نیست
تشنه ام من تشنه آزادی وآزادگی / ورنه در من ذره ای از تشنگی آثار نیست
مکتب ما را شعار�

بازنویسی ضرب المثل آفتاب پشت ابر نمي ماند
گسترش ضرب المثل آفتاب پشت ابر نمي ماند
آسمان مي تواند پر از آب باشد. اما بیشتر مواقع ما نمي توانیم این آب را ببینیم. قطرات آب کوچک تر از آنی هستد که دیده شوند. آنها به گازی به نام بخار آب تبدیل شده اند. همان طور که بخار آب در آسمان بالاتر مي رود، هوا خنک تر مي شود. هوای خنک تر باعث مي شود قطرات آب شروع به چسبیدن به چیزهایی مانند ذرات گرد و غبار، یخ یا نمک کنند.
مقدمه آفتاب پشت ابر نمي ماند:
یک روز از لابه �

  " زبانحال امام بر بالینِ برادر "
.
بر صورتِ تو بوسه زده خاکِ بیابانعاشق شده بر چشمِ سیاهت نُکِ پیکان
.
زیبا شده با خونِ جبین صورتِ ماهَتپنهان مشو در پشتِ غبار ای مهِ تابان
.
خارج شدی از نهرِ فرات با لبِ تشنهشرمنده شده ناله کند رودِ خروشان
.
افتادن بی دستِ تو از اسب به صورتسوزد دل و جانم شده ام زار و پریشان
.
آید به مشام بویِ پدر ، عطرِ گلِ یاسحیدر به فغان آمد و مادر شده مهمان
.
چشمانِ تورا پاک کند دخترِ طاهاگو بوسه زده شیرِ خدا بر لبِ عطشان
.
سقایِ

قران کریم گفته است: انا لموسعون یعنی ما گستراننده ی آسمان هستیم، این عبارت با وضوحی غیرقابل انکار به گسترش هميشگی آسمانها اشاره دارد.
خبرگزاری دیلی ميل: دانشمندان ناسا کشف کردند که جهان احتمالا تا ابد گسترش مي یابد 
Scientists have discovered that the universe will probably continue to expand forever.
 
 https://goo.gl/XaF7b4

یه ضرب المثل هست که ميگه " از ترس اعدام خودکشی کرد". این ضرب المثل شده حال من تو این روزا. شدم شبیه یه آدمي که توی هوای سرد پائیزی تو یه خیابون شلوغ قدم ميزنه. دورش هم پره از آدم هایی که از سرمای هوا سرشون کشیدن تو گریان و بی توجه به بقیه فقط کف پیاده رو نگاه مي کنن. تو همين حال دو تا آدم گردن کلفت با لباس ها مشکلی کنارش ظاهر ميشن و آروم بهش ميگن " لطفا با ما تشریف بیارید". تقلی و سر و صدای اون آدم کاری از پیش نمي بره جز اینکه برای چند لحظه جمعیت سیال پ�

ساختن ورواج دادن بعضی ضرب المثل ها بدون شک کاردشمنان مکتب اسلام وتشیع است.
ساختن فرد افسانه ای به نام ملانصرالدین وسخیف ترین کارها رابه اونسبت دادن درواقع نوک تیز پیکان خشم دشمنان به طرف ت وملاها یی است که یک عمررواج دهنده کلام گهربارقرآن واهل البیت  علیهم السلام بوده اندهمان بزرگوارانی که درواقع مردان علم درميدان عمل بوده وهستند
بعضی نادانسته تکرارمي کنند علی مانده وحوضش - حوض کوثررابه تمسخرگرفتن است وحال آنکه قطعا بهشتیان درقی

گسترش ضرب المثل آب ریخته جمع شدنی نیست انشاء سال ۹۸
آب ماده ای فراوان در کره زمين است. به شکل های مختلفی همچون دریا ، باران ، رودخانه و… دیده مي‌شود. آب در چرخه خود ، مرتباً از حالتی به حالت دیگر تبدیل مي‌شود، اما از بین نمي‌رود. هر گونه حیات محتاج آب مي‌باشد. انسان ها از آب آشاميدنی استفاده مي‌کنند، یعنی آبی که کیفیت آن مناسب سوخت و ساز بدن باشد.
هر مولکول آب دارای یک ناحیه مثبت و یک ناحیه منفی است که این دو ناحیه در دو طرف مولکول آب واقع شده

گر خواهی نشوی رسوا، هم‌رنگ جماعت شو.»‌فیلم شکلات اساس و پایهٔ فیلم‌نامه‌ش روی همين ضرب‌المثل شکل گرفته، اما مي‌خواهد ضد این ضرب‌المثل باشد.شهر کوچکی با اهالی مذهبی، شهرداری که تأکید دارد مردم هر یکشنبه کلیسا بروند و دعا بخوانند؛ دو غریبه وارد شهر مي‌شوند.اعتقادات غریبه‌ها با اهالی در تضاد است و همين نکته موتور متحرک فیلم به جلوست.نبردی اعتقادی و از روی لجبازی بین شهردار و غریبهٔ تازه‌وارد شکل مي‌گیرد. ‌
شهردار کنترل مردم را به‌و

دانلود آهنگ محسن چاوشی عباس
 
متن آهنگ عباس محسن چاوشی
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
پرسید ز من دست نحیفم خود برکنم از نزد شما…تا دستی شوم از آن کسی که ؛بی دست چو دستان خدا بود!من دست بدادم و بگفتم خود پر بکش از ما و سلامم بر او برسانبوس دو دستش دستی که از ایشان به جدا بوداز هر طرفش نیزه رسیده است؛ دست در تن عباس چکیده است
من تشنه ی دیدار تو هستم؛ عباس بیا از تو بعید استخود قابلتان هیچ ندارد؛ دستان نحیف و لاغر اماخود هیچ جز این دست نباشد؛ ای کاش که آن ن

یک جوان از عالمي پرسید: من جوان هستم و نميتوانم خود را از نگاه به نامحرم منع کنم، چاره ام چیست؟عالم نیز کوزه ای پر از شیر به او داد و به او توصیه کرد کوزه را سالم به جایی ببرد و هیچ چیز از کوزه بیرون نریزدو از شخصی درخواست کرد او را همراهی کند واگر شیر را ریخت جلوی همه مردم او را کتک بزند!جوان کوزه را سالم به مقصد رساند و چیزی بیرون نریخت.عالم از او پرسید: چند دختر سر راهت دیدی؟جوان جواب داد:هیچ، فقط به فکر آن بودم که شیر را نریزم که مبادا در جلوی �

 
بار کج به منزل نمي رسد
در زمان های قدیم پسر جوانو بازیگوش در روستا زندگی مي کرد که از قضا دستش کج بود و ی مي کرد و سر اطرافیان خود را کلا ميذاشت اما هر چه قدر ی مي کرد و حق دیگران را مي خورد نه خانه خوبی داشت و نه غذا درست حسابی برای خوردن داشت و هميشه بدهکار بود و از نظر مالی مشکل داشت روزی کیسه ای زر و سکه ید بود از دست سربازان در حال فرار بود بعد از دویدن زیاد و تنگی نفس و رهایی از دست سرباز ها گوشه ای دنج ایستاد تا نفسی بکشد و دوباره ب

دانلود مداحی بذار تشنه بمونم با نوای حاج مهدی رسولی
شب هفتم محرم 98 - هیئت ثارالله زنجان
متن مداحی:
بذار تشنه بمونم
بذار آب ببندن
بذار وقتی ميبینن تلظی مو بخندن
دنیا شمشیر بشه من از پدر نمي بُرم
اون آبی که تو براش رو بزنی نمي خورم
من حنجرم رو ميدم که تو رو نزنی
اصلا سرم رو ميدم که تو رو نزنی
بدم المظلوم یا ابالمظلوم
ميخوام مرد نبرد شم
ميخوام مثل عمو شم
ميخوام تا که منم با سه شعبه روبرو شم
باید مثل مادرت برا امام سپر بشم
باید مثل داداشم پیشمرگ پدر

پاورپوینت کتاب مدیریت و طرز اجرای مسابقات تألیف دکتر هاشم کوزه چیان
دید کلی :پاورپوینت کتاب مدیریت و طرز اجرای مسابقات تألیف دکتر هاشم کوزه چیان در 223 اسلاید زیبا و قابل ویرایش با فرمت pptx

توضیحات کامل :پاورپوینت کتاب مدیریت و طرز اجرای مسابقات تألیف دکتر هاشم کوزه چیان در 223 اسلاید زیبا و قابل ویرایش با فرمت pptx
 
فهرست مطالب
فصل اول: نحوة‌ اجرای‌ مسابقه‌های‌ ورزشی‌ در مدارس‌، دانشگاهها، کارخانه‌ها، ارگانهای‌ دولتی‌، مؤسسات‌ خصوصی‌