نتایج جستجو برای عبارت :

نرسم از فردای بی عشقی

آقا !
تو که خوب می دانی.
شاید اهلِ شعار باشم
اما اهلِ دروغ نیستم .
من می خواهم تو» بشوم 
راست می گویم .
من اگر تو» نشوم ، هدر می روم 
و اگر تو» بشوم 
به آن چه برایش آفریده شده ام می رسم 
تو» شدن مگر هدف آفرینش نیست؟
***
به دنیا آمدم.
آمدم؟
آمدم؟
نه! به دنیا آورد مرا
تا برسم به تو 
به تو
به تو.

و چقدر غیر تو
دربرابرم سبز شدند
که من به تو نرسم
به تو نرسم
به تو نرسم .
***
من اهلِ ولایتِ تسلیمم .
بدون تسلیم 
زندگی ام نمی چرخد.
مرا که آفریدند 
یادم دادند
یادگرفتم بخشیدن چیزی که دوست داری از داشتن آن ارزشمندتر است. یاد گرفتم لبخند یک کودک بي سرپرست به تحسین دیگران به خاطر پوشیدن یک پالتوی شیک و جدید می ارزد. آموختم زندگی من می تواند کوتاه و پرمعنی باشد. آموختم که وقتی چیزی ناراحتم می کند بيانش کنم و سعی نکنم حدس زدن های خودم را جایگزین حقیقت کنم. یادگرفتم دلم خیلی غمگین می شود اگر به خاطر دیگری کاری انجام ندهم. می خواهم اینجا اعتراف کنم که خیلی ها از من بهترند. می خواهم اعتراف کنم خیلی وقتها تنب
داستان مذهبي
 
 
یهودی گفت: من امروز تو را رها نمی کنم و تا به مالم نرسم نمی گذارم از اینجا عبور کنی.
با همان لبخند زیبایش فرمود: من هم همین جا می مانم تا زمانی که تو اجازه دهی.
برخی از رهگذران بي اطلاع از ماجرا با سلامی از آنجا رد می شدند ولی وقتی عده ای از اصحاب باخبر شدند،
خواستند طلبکار را تنبيه کنند که چنین جسارتی به پیامبر مسلمین نموده ولی رسول خدا مانع از کارشان شده و آنها را از آنجا دور فرمود.
آفتاب داغ مدینه بر سر و روی رسول الله می تابيد
خیلیا به این اعتقاد دارن و واقعا درسته .کسی که نخواد بفهمه ، کسی که نخواد باور کنه و کسی که کلا اینجوری باشه رو نمیشه قانع کرد .به نظر من یه جوری انجماد مغزه ، این فرد مغز خودشو بسته و نمیخواد چیز جدیدی دریافت کنه .مخاطب خاصی ندارم ولی این روزا اینجور افرادی کم نیستن . کافیه یه نگاهی دور و بر خودمون بندازیم ، میدونه نباید توی خیابون آشغال بریزه ولی میریزه ، بهشم بگی بدش میاد ، الکی قیافه روشنفکری میگیره ولی نمیدونه روشنفکری چیه و چه جوری ، خودش
متن آهنگ میدونستم امو باند
میدونستم که دروغ بودن همه حرفات میدونستم خوبفکر اینکه تو نباشی یه لحظه کنارم منو میترسوندچقده زود همه حرفا و قول و قرارات از یادت رفتمن آرومم با خودم تنها تو این خونه تو خیالت تختمیدونستم اگه هرجایی باشی تو بي من حرفی از من نیستکنار تو چه باشم چه نباشم انگار منو یادت نیستمن هنوزم که هنوزه مثل قدیما عاشق تو هستم.نمیدونم گناهم چی بوده که تو قلبت زده شد از مندوست دارم ولی انگار دل تو با من نیست میدونم اگه رفتنی باشم ک
سلام
چیز هایی هست که نمی دانی!
نمی دانی که چند وقتیست چشم هایت تمام دنیای من شده. نمی دانی که هی پا به پا میکنم بگویم دوستت دارم تا خودم را خلاص کنم از این بلاتکلیفی عجیب و دردناک. نمی دانی از گریه چشم هایم تار و سیاه شده همانند شب های تو!
شب هایی که خدا خدا میکنم کسی کنارت نباشد،با کسی حرف نزنی و حتی به کسی فکر نکنی!
اما ازاد گذاشته ام. این عشقي که دارم را ازاد گذاشته ام. عشق باید ازاد باشد همانند پرنده!کوچ کند‌. برود. باز آید.
عشقي که من دارم بایدی
یکی از صفات خداوند، "عزیز" است؛ یعنی آنچنان بر مخلوقات رفعت و برتری ِ وجودی دارد که کسی را یارای آن نیست که بر ذات ایشان وقوف و آگاهی پیدا کند. آنچنان دارای مرتبه والایی است که هر کسی طمع در آن مراتب کند، جملگی بسوزد و نیست شود. 
تنها می توان به صفات خداوند ـ آنهم در حد وسع وجودی - آراسته شد و آن ها را شناخت، بدان معنا که هر کسی بنابر میزان پاکی نفس اش، به مرتبه ای از کمال صفاتی حق پی خواهد بود.
ن  نیز از این جهت، به صفت "عزیز" متصف می شوند چراکه
خداوندا، دلی دریا به من ده
در او عشقي نهنگ‌آسا به من ده
حریفان را بس آمد قطره‌ای چند
بگردان جام و، آن دریا به من ده
نگارا، نقشِ دیگر باید آرا ست
یکی آن کلکِ نقش‌آرا به من ده
زِ مجنونانِ دشتِ آشنایی،
من ام امروز، آن لیلا به من ده
به چشمِ آهوانِ دشتِ غُربت،
که سوزِ سینه‌یِ نی‌ها به من ده
تن‌آسایان بلای‌اش برنتابند
بلی من گفتم، آن بالا به من ده
چو با دریادلان اُفتی، قَدَح چیست؟
به جامِ آسمان دریا به من ده
گدایان همّتِ شاهانه دارند
تو
 
 
 
بعد از این مدت ؛ دلم خواست اینجا بنویسم ؛ البته یکی دو بار دیگه هم دلم خواست اینجا بنویسم ولی الان یادم نمیاد چرا ننوشتم . البته یدونه هم تو پیش نویس ها مونده .
چند شب پیش اینکه چطوری نیکولا " نیکولا"  شد ؛ رو خوندم از وبلاگش . بعد دیدم شاید واقعا باید چند بار رفت و محو شد و  از نو جوونه زد .
حالا اینا مهم نیست . همین که الان دلم خواسته اینجا بنویسم و دریابم تا بعد ؛ بالاخره یه چیزی می شه . چون این دقیقا همون چیزیه که دارم تمرینش می کنم . در حال زن
بعد از ترمیم دندان (پر کردن دندان) گاهی
پیش می آید که دندان ها حساس می شوند. درد چشمگیر بعد از ترمیم، البته شایع
نیست ولی روز اول ممکن است درجه هایی از درد توسط فرد تجربه شود. حساسیت
بعد از ترمیم دندان ممکن است چند روز تا چند هفته ادامه داشته باشد.
ادامه حساسیت و آزاردهنده بودند آن بعد از
سپری شدن این مدت، بيانگر این است که مداخله درمانی بيشتری مورد نیاز است.
این مداخله می تواند از تعویض ترمیم با یک ترمیم دیگر یا اجرای کف بندی تا
عصب کشی آن دن
اصلا همه‌ی بدبختی من از همان جا شروع شد که یکی انگار نگران من شده بود. "تو حیفی." این جمله را چند بار شنیده باشم خوب است؟ همه‌ی بدبختی‌ام از آنجایی شروع شد که عاشق یکی از همین نگران‌ها شدم.
_و عشق. بعضی چیزها هست که تا تجربه‌شان نکردی خیلی راحت می‌توانی بدونشان زندگی کنی اما به محض اینکه مزه‌اش را چشیدی. نه. زندگی بدونشان دیگر ممکن نیست. مثل لذت بعضی مزه‌ها، مثل حس خوب تمام کردن یک کتاب جذاب، مثل مستی مشروب، مثل حسی که مت‌آمفتامین به آدم می
کارگردان: حسین سهیلی زاده | ژانر: اجتماعی، درام | سال تولید: ۱۳۹۷ | تاریخ انتشار: سال ۱۳۹۸
پخش از شبکه نمایش خانگی | تعداد قسمت ها: ۲۶ اپیزود | کیفیت ویدئو: WEB-DL
فرمت: MP4 | حجم: متفاوت با هر کیفیت | تهیه کننده: ایرج محمدی
خلاصه داستان : 
مانکن روایتگر عشقي گدازان است. این سریال که برای انتشار در شبکه نمایش خانگی آماده شده است درباره عاشق و معشوقیت که برای دوام عشقشان باید رنج های بسیاری را تحمل کنند. ای نسریال داستانی جذاب داشته که در آن عشقي شاعرانه د
بسم الله
بعد از مدت ها دوباره برگشتم و در این گوشه تنهایی دلخواه و دلبندم می نویسم. هیچ وقت هیچ جا خوبي و دنجی اینجا را ندارد. خوبي اعظم اش این که تقریبا هیچ کسی از خانواده نمی خواند وبلاگ من را به حمد الله در روزگاری که در اینستاگرام توسط اهالی فامیل بزرگ و کوچک احاطه شده ام.
آری می نویسم برای اینکه برای خودم بماند.
چند هفته ای هست که در حال فشار بيشتر هستم بر روی خودم. حالا نه اینکه قبلش هم فشار نبوده باشد ولی قبلش این قدر نبود و خودم حواسم به خ
عزیزکم.
نمیدانم الان که میخواهم برایت بنویسم، روزی میشود که تو اینها را بخوانی یا نه اما.من برای دل خودم که تو از همین حالا جایی بزرگ در آن داری مینویسم
امروز سخت بر من میگذرد و فرداي پاسخ دادن به تو سخت تر، اما بدان که من برای بزرگ تر شدن تو ، هر انچه که باید باشد را از همین اول زندگی ام خواستم، برایت ارامش خواستم، برایت رفاه خواستم ، برات ایمان خواستم .  که یکروز شرمنده ارامش جاودانی که برای تو خواستم نباشم، و تو مقدس ترین بهانه ی خوانسن ه
تمامِ راه
فکر اتصال اندیشه ی آب به آینه بودم.
صحبتِ تو
نشناختنِ سر از پا بود،
من فکرِ فرداي هنوز نیامده بودم!
قرار بود لباس های زمستانی ام
دست های تو باشند؛
باران زد و باد ریخت بر سرم خاکِ حنجره ها را،
قرار عاشقانه ی آب و آینه را،
من بهم زده بودم!چقدر به سنگ ها اعتماد هست؟
آیا هست؟!
کِنار هم، من هفت - سنگ را چیده بودم!
 
/.///-/
دانلود آهنگ آرون افشار جانم باش
هم اکنون شنونده موزیک جدید و فوق العاده ی * جانم باش * با صدای زیبای هنرمند محبوب و مشهور , آرون افشار باشید.
دانلود آهنگ آرون افشار به همراه متن, پخش آنلاین و بهترین کیفیت (کیفیت اصلی) از رسانه مدیاک
Download new song by Aron Afshar called Janam Bash With online playback , text and the best quality in mediac
 
متن ترانه آرون افشار به نام جانم باش
جانم باشنوشدارو بعد مرگ فایده نداره جانم باشرخ نمایان کن و این ماه شب تابانم باشجانم باشداد از دلبيقرارت شدم ای ف
هر روز صبح ک بيدار میشم 
اولش ارامشه محضه ادم کیف میکنههههه و ی هوای خنک دلنشین و همه ی اینا حاصل پنجره ی بزرگ و باز اتاق جانمه ک بيشتر ازهر جایی دوستش دارم .
یکم که میگذره تقریبا میشه کمی حس کرد ک میخواد روشن بشه 
کمی بعد حول و هوش ساعتای ۵ و ۱۰ دقیقه هر روز یک دوچرخه رد میشه که جیر جیر صدا میده اوایل برام یجوری بود ولی الان اگه هر روز صداشو نشنوم انگار نگرانش میشم با لباسش فهمیدم ک یکی از کارکنان شهرداریه و چند وقت پیش اتفاقی دیدم ک داشت چمن ه
آلبرکامو در افسانۀ سیزیف نوشت:هیچ عشقي اصیل نیست،مگر آن عشقي که استثنایی و کوتاه مدت باشد.»
وقتی اولین بار این جمله را خواندم گنجشکک ِ دردانۀ تو بودم، بالهایم را جمع کرده بودم و چمباتمه زده بودم وسط قلبت. وقتی برای اولین بار تمام ِ یک قلب ِ عزیز را به تصرف درآورده بودم، با دیدن ِ کلمۀ کوتاه مدت» لجم گرفت. این نویسنده های دوزاری اصلا کی باشند که بخواهند برای ِمالکیت ِ ارزشمند ِ من مدت تعیین کنند؟ همان لحظه مداد را برداشتم و کلمۀ مشمئزکنندۀ
 
 
ای ساربان، ای کاروانلیلای من کجا می بریبا بردن لیلای منجان و دل مرا می بری
 
ای ساربان کجا می رویلیلای من چرا می بریدر بستنِ پیمان ماتنها گواه ما شد خداتا این جهان، بر پا بود
 
این عشق ما بماند بجاای ساربان کجا می رویلیلای من چرا می بریتمامی دینم، به دنیای فانیشراره عشقي، که شد زندگانیبه یاد یاری، خوشا قطره اشکیبه سوز عشقي، خوشا زندگانیهمیشه خدایا، محبت دلهابه دلها بماند، بسان دل ما
 
که لیلی و مجنون فسانه شودحکایت ما جاودانه شودتو اکنو
گاااااااااااد مرسیییییییییییی
پنلممممممم درست شدددددددد
کسایی ک میخان ثبت نام کنن و تو این چند روز نتونستن بخاطر نفرستادن کد بيان.از امروز اعلام میکنم ک درس شدع همه چی^-^
فایتینگگگگگگگگگگگگگ
 
 
پنلممممممممممممممم^3^
پونیو در پوست خود نمیگنجد.
 
از عشقي ک اک شو برام قرض داد خیلییییییییییییییییییییییی ممنونم.خیلی خیلی زیاد.درسته پنلم درس شد.ولی هیچوقت محبتشو یادم نمیرع.مرشی عشق اونی^3^
اونی ب فداتتتتتتت
دانلود داستان رضا عشقي نودهشتیا
دانلود داستان رضا عشقي نودهشتیا
مقدمه:
من از آن روز که در بند توام، آزادم
پادشاهم که به دست تو اسیر افتادم.
همه غم های جهان هیچ اثر نمی‌کند،
از بس که به دیدار عزیزت شادم!
خرّم آن روز که جان می‌رود اندر طلبت،
تا بيایند عزیزان به مبارک بادم
 
من که در هیچ مقامی نزدم خیمه‌ی انس،
پیش تو رخت بيفکندم و دل بنهادم؛
دانی از دولت وصلت چه طلب دارم؟ هیچ!
یاد تو مصلحت خیش ببُرد از یادم…*سعدی*
خلاصه: داستان، از کودکی تا جوانی
 گویند:
 عشق آنچه که در دل داری،
 در تو پدیدار می شود.
 من
 اگر به تو مانند شوم.
 الله اکبر
 الله اکبر
 الله اکبر
 .
 .
 .
 چگونه
 می شود
 ذره ای شبيه تو شد.
 تو ای که
 شمر را
 روی سینه ات
 شفاعت می کردی،
 اگر می خواست.
 اگر می خواست.
 اگر می خواست.
 ح س ی ن جان
 این چه عشقي ست
 که
 حتی ذرّه ای
 مرا شبيه یارانت هم نکرد.
 خدا کند
 که هوس نباشد.‌‌.‌.
با من بگو از عشقای( اولین )آخرین معشوق!که برای رسوایی دنبال بهونم…!با بوسه ی آروم خوابم رو یدی…تو شدی تعبير رویای شبونممن تو نگاهِ تو دنیامو میبينم؛ فرداي شیرینم نازنین من
چشمای تو افسانه نیست که تموم خواب و خیالم بود!تقدیر من عشق تو شد که همیشه فکر محالم بود…
شب های تنهایی هم رنگ گیسوته!آغوشتو وا کن بانوی مهتابي…دلواپسی هامو با خنده ای کم کن…که تویی پایان تردید و بي تابي
 
 
دوستت دارم
بيست و چهارم زیبایمان مبارک عشق ابدی من
"بـرای احـیای روابـط خـود؛ تـلاش کنیـد!!!"عشق مثل خیلی چیزهای دیگه میزان و اندازه داره، با تکرار اشتباهات از درجات عشق کم نکنیم.! بي‌توجهی و بي‌اهمیت بودن به خواسته‌های همدم‌مان، موجب ایجاد فرصت سواستفاده برای دیگران است! احترام به شوهر و حفظ غرور او، تعریف از توانایی‌های او و تامین نیازهای جنسی او امتیازات عشقي شما را افزون می‌کند. همچنین توجه به ظاهر و احساسات زن، تاکید بر دوست داشتن او، ایجاد امنیت همه جانبه بعنوان تکیه‌گاه مطمئن،
حال و روز خوبي ندارم اما هر آنچه که تجربه می کنم را پذیرفته ام. لااقل می خواهم خودم اینجوری فکر کنم.
گوشه گیر شده ام. البته گوشه گیر بوده ام و خیلی حال و حوصلۀ گپ و گفت با بقیه را نداشته ام و ندارم.
از مهمانی ها و جمع های دوستانه فراری شده ام.
ادامه مطلب
چه زیبایی، چه زیبایی، دوشنبه،
بهشت روی دنیایی، دوشنبه.
منور گشته ای از مهر دلها،
صفای پاک دلهایی، دوشنبه.
تویی گهوارة ارمان دلها،
برای طفل فرداي دوشنبه.
بنا سازیم زیر هر بنایش
سمرقند و بخارای دوشنبه.
شکفته در دلم گلهای ارمان،
دلم دارد تمنّای دوشنبه.
برای ملّت والامقامم
سرایم شعر والای دوشنبه.
بخواند بلبلی شعر ترم را،
که دارد بوی گلهای دوشنبه
ناگهان چشمم خورد به عدد عمر سایت آن گوشه. دیدم سیصد و خرده‌ای روز پیش رفته‌ام پیش دوستانم، پرسیده‌ام به نظرشان بهتر نیست کوچ کنم و به یک خانه‌ی جدید بروم؟ بهتر نیست بروم یک زندگی تازه را توی یک وبلاگ جدید شروع کنم؟ من از آن آدم‌های خوشبختی‌ام که بهترین دوستان عالم را دارد که هر مزخرفی هم بگویم، اول بهم می‌گویند که ایده‌ام مزخرف است، بعد کمکم می‌کنند بهترش کنم و بعد قدم‌به‌قدم در طول انجامش همراهم می‌شوند. پس اینجا متولد شد. قرار بود ا
به نظر یک جمله ساده کلیشه ای که حالا برای من شده سخترین جمله ی دنیا چون نباید بيشتر از این گفت
فقط همین اگر خدا بخواهد به معنای واقعی کلمه یعنی بدون تردید و احساسات یک چیز نامعلوم ,اشفته
فکر و دغدغه اضافه کن , شرمنده
شاید قریب به همه نوشته ها از اول این را نوشتم و ماند که اشتباه بود و یا میخواستم به نوعی دیگر بسطش بدم و حرف ان حیله گر قسم خورده را گوش کنم
که اما حسی محکمتر از اول میگفت که حتی یک قدم هم به این شیوه راه خدا نیست این شیوه خودش هست !
ا
درباره کتاب قله‌ها و دره‌ها
قله‌ها و دره‌ها همان فرازها و فرودهای زندگی و کار همه انسان‌ها است. در داستان قله‌ها و دره‌ها، کشف خواهید کرد که چگونه می‌توانید، زودتر از دره بيرون بيایید، مدتی طولانی‌تر در قله بمانید، قله‌هایی زیاد و دره‌هایی کم داشته باشید. کتاب حاضر به شما می‌آموزد که چگونه اشتباهاتی که در موقعیت‌های خوب انجام می‌دهید، فرداي بد زندگی‌تان را می‌سازند.
دانلود کتاب قله ها و دره ها
به سریسو گفته بودم وقتی علوم‌پایه تموم شد، میام و ازش می‌نویسم که یادم بمونه چطور گذشت. چون نیاز دارم اول از پسش بربيام تا شجاعتش رو پیدا کنم که ازش حرف بزنم. ولی دلم می‌خواد همین حالا هم ترم 3 رو بنویسم. ترم عجیبي بود؛ واقعا عجیب. تقریبا هر روزش رو با خودم گفتم چه خوب کردم که از اون کارها اومدم بيرون. فقط مشغله‌ی فکریشون کافی بود که دیگه نکشم و کم بيارم. خلاصه بخوام بگم از 8آبان تا 8بهمن امتحان داشتم. (و درواقع دارم کماکان!) و مفصل‌تر این‌که:
1.

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها

دفتر روانشناسی زهرا حجتی زاده اموزش رایگان ایلوستریتور فارسی لینوکس لوله و اتصالات ساختمان درب هوشمند دانلود رایگان برنامه های اندرویدی مگستان خوروبیابانک نجات آب کشاورزی کسب روبل با سرمایه گذاری | Kasb Ruble خنده ها