نتایج جستجو برای عبارت :

خانم 40 ساله هستم به یک دوست بالای 30 نیاز دارم

به نام او
خیلی خوب خوبه زندگی. ادم می تونی کلی کار باحال کنه. این ترم که حل تمرین مبانی بودم بچه ها ی ورودی که از اردو با هم اشنا شده بودیم هی می پرسیدن چه فایده ای داره این کار. اولاش چرت و پرت می گفتم ولی کمی بعد
مهم ترین فایده اش اشنا شدن با افراد جدید بود. اخه من از روابط انسانی خیلی خوشم میاد. کلا ادم ها را خیلی دوست دارم. دوست دارم بقیه را دوست داشته باشم. کلی ادم مختلف را بشناسم و دوست داشته باشم.
این مبانی باعث اشنا شدن با مجید وقاری شد.
زنج
شب را تا صبح منتظرش ماندم . منتظر تا بیدار شود از خواب غمگینش. او شبیه يک دختر بچه ی کوچک لجباز می‌خوابد. وقتی می‌خوابد ، بیشتر شبیه اسمش می شود . معصومانه و گرم. دوست دارم ، دوست داشتم همواره شادی را بهش هدیه میدادم .لبخند که بزند، انگار که من همه ی عمر خوشبخت بوده ام. منتظرش ماندم تا بیدار شود . تا بگوید بیا و دست هایش را برایم باز کند . مادر ، تو چقدر بی نهایت هستی . و من چه سنگدل نابینای کودنی هستم . من تورا میخواهم . تویی که گم کرده ام آغوشش را . ه
با عرض سلام
 بنده يک مشکلی دارم، اونم اینکه من پدر يک دختر حدودا چهار ساله هستم؛ 
خیلی ایشون رو دوست دارم، اما شخصیتم شدیدا آروم و درونگرا و ساکته و نمیتونم خیلی احساسم رو بروز بدم و در زمینه بازی و سرگرم کردن بچه ها واقعا بی استعدادم، چند وقتیه که احساس ميکنم دخترم از وقت گذروندن با من خوشش نمیاد و از اینکه من ببوسمش بیذاره، احساس ميکنم به نظرش یه موجود حوصله سر بر و نچسب هستم.
و این موضوع واقعا منو ناراحت ميکنه، از شما خواهشمندم که منو راهن
ادم های زیادی هستند که بسیار دوستم دارند
ادم های زیادی هستند که دوستم دارند
ادم های زیادی هستند که از من بدشون که نه، فقط خوششون نمی آید
ادم های زیادی هستند که بسیار دوستشان دارم
ادم های زیادی هستند که دوستشان دارم
ادم های زیادی هستند که حسی بهشون ندارم
تا به حال نسبت به هیچ کس حس تنفر نداشته ام
 فقط نسبت به بعضی که لایق دوست داشتن نیستند حسی ندارم
مگرنه من آن پیرمرد عطار که همیشه کتاب حافظ دستش هست با آن عینک ته استکانی را از صمیم قلب دوست دا
سلام دختری هستم 20 ساله و مجرد یه خواهر بزرگتر دارم  ک شوهرش بهم نطر داره برام پیامکای عاشقانه میفرسته من بلاکش کردم از همجا و جوابشونو هیچوقت ندادم باهاشون خیلی سرد برخورد ميکنم ولی دس برنمیداره میترسم ب خواهرمم بگم زندگیشون بهم بریزه اخه یه دختر ۷ ساله هم دارن چيکار کنم کمکم کنید
وقتی به دنیا اومدم توی بیمارستان زردی داشتم و خونم عوض شد و تا سال ها عوارض مثل جوش های عفونی . همون موقع تولد شکل جمجمه ای سرم بود که توی شش ماهگی عمل کرده ام و هنوز جایی عمل جراحی روی سرم هست و بهمین خاطر سر درد دارم زیاد . توی همون ماه اول مشخص شد که عفونتی توی سر غضروف لگن های هر دو تا پام هست با درمان يکی ش خوب شد اما اون يکی نه خوب نشد .  از سال 84 تا 89 هفت بار عمل کرده ام روی پای چپم اما بهتر نشد بلکه بدتر هم شد و زانوی چپ م ایراد پیدا کرد !!!! و
زمستون رو دوست دارم، برف بارون سرما، زود تاريک شدن هوا، لباس های زمستونی اینا همه از مورد علاقه های من هستند. اما چند سالیه که دی ماه بدترین ماه ساله، دوست دارم روز تولدم واقعا خوشحال باشم اما نیستم. همه هم درگیر امتحانات. اصلا انگار دی مدقع خوبی برای به دنیا اومدن نیست باید از همه عذر خواهی کرد و گفت ببخشید مهم نیست شما به کارتون برسین 
من خود را دوست دارم، روی خود کار می‌کنم و خودسازی می‌کنم تا بتوانم با تمامیت و سرشار بودن خود به تو نزديک شوم. من از خود مراقبت می‌کنم تا تو مجبور نباشی این کار را برای من انجام دهی. با سرشار بودن است که می‌توانم به خاطر تو خود، هدایا، محبت و تلاشم را بخشش کنم. من تنها کسی هستم که عهده‌دار خود و در نهایت مسئول خود و سلامت خود هستم. از این رو من به عنوان مباشرِ بزرگ‌ترین موهبتی که به من ارزانی شده است، یعنی زندگی‌ام، باید مراقبِ سلامت جسم، آ
عجب روزهایی هستند این روزها! این روزها، روزهای خوبی نیستند. نمی‌دانم چه‌ام شده. این روزها را دوست ندارم. مدام به همه می‌پرم و چند ساعت بعدش دوباره از همان آدم‌ها معذرت‌خواهی می‌کنم. نگران‌تر از قبل هستم. عصبی‌تر از قبل هستم. فکر می‌کنم بیشتر مشکلاتی که جهان و جهانیان درگیرش هستند، يک‌ سرش مربوط به آدم‌های دوروبرم باشد. باز خودم را از بقیه مردم سوا کرده‌ام و فکر می‌کنم هنوز جزء پاک‌ترین‌ها هستم. می‌دانم اشتباه می‌کنم. می‌دانم که می
سلام
دختری هستم مجرد و ۲۷ ساله که به زودی وارد ۲۸ سالگی میشم. مشکلم در مورد ازدواج و انتخابه. در مورد خودم بخوام بگم این که دختری هستم از یه خونواده ی خوب و با وضع مالی مناسب و کلا خونواده ی بی حاشیه که تو فامیل هم به درستکاری شناخته میشیم. 
خودم تحصیلات ارشد دارم و شاغلم. تو زندگیم همیشه اهل تلاش بودم و به لحاظ تحصیلی همیشه جز نفرات برتر. در کنار درس علایق خودم رو دارم هنر و مهارتی رو دنبال ميکنم و سعی کردم تک بعدی زندگی نکنم، سعی ميکنم به ظاهرم
اوکک سوووو 
اگه گفتید چ روزیههه امروززززززز^_^(ناموسا از رو عنوان بفهمید دیه@_@)
من صد روز کامل ک نه ولی هشتاد روز تقریبی اینجاا بوودممم چون یه 20 روز اول گشاد بیدم نیومدم کلا @_@
 
هووو هووو تبريک ب من تبريک ب تو تبريک ب شما تبريک ب همههه^_^
برید حالشو ببرید صد روز از وجود پر گهر من استفاده کردید حالا برا بعضیا چه بیشتر چ کمتر خخخ^_^
امم نمد چالش کی بود قبلا ولی فک کنم اسمش دوس دارم بود خوب من الان میخام بگم @_@موشکلیه@_@
 
اوماسویون دوست دارم^_^      اوما
برای اماده سازی فضای مصاحبه ابتدا سه کودک که به ترتیب هفت و نه و هشت ساله بودند را به اتاق هایشان بردم تا آنها با تمرکز تمام جواب سوالهایم را بدهند.
شهراد هفت ساله
مهراد نه ساله
و فراز هشت ساله کودکان مورد آزمون من  دراین کار تجربی بودند.
ابتدا از مهراد (کودک نه ساله) پرسیدم: در مراسم عزاداری امام حسین چه حسی داری؟
و او پاسخ داد: لباس مشکی میپوشم و برای امام حسین که شهیدشد درکنار مردم شهر عزاداری ميکنم. حس خوبی دارم چون خانم معلمم میگه هرکسی برا
حاج قاسم ها زنده اند . آه! مرگ خونین من! عزیز من! زیبای من! کجایی؟ مشتاق دیدارت هستم. وقتی بوسه انفجار تو، تمام وجود مرا در خود محو می‌کند، دود می‌کند و می‌سوزاند. چقدر این لحظه را دوست دارم. آه. چقدر این منظره زیباست. چقدر این لحظه را دوست دارم. در راه عشق جان دادن خیلی زیباست. خدایا! ۳۰ سال برای این لحظه تلاش کردم. برای این لحظه با تمام رقبای عشق در افتاده‌ام. زخم‌ها برداشته‌ام، واسطه‌ها فرستاده‌ام. چقدر این منظره زیباست! چقدر این لحظه ر
سلام:)
الان بیش از ۳ ساله که اینجا میام و دوستای خوبی پیدا کردم واقعا!
البته هیچوقت وب فعالی نداشتم ولی زیاد سر میزنم اصولا.
الان میخوام يکم از خودم بگم براتون.
و بعد شما بگین کدوم ویژگی منو یادتون میاره؟!
 
خب من عاشق عکاسی ام! الان حدودا ۴ ساله نیمه حرفه ای عکاسی ميکنم و هدفم هیچوقت کار در آتلیه نبوده و نیست! من دوست دارم عکاسی رو آزادانه ادامه بدم
سفر رفتن رو دوست دارم. و خب عکاسی در سفر واقعا روح من رو سرزنده ميکنه
از کتاب و کتاب خوندن لذت م
کمتر از شصت روز دیگه وارد دهه دوم زندگیم میشم و این خیلی خیلی وحشتناکه !! حس ميکنم توی این بیست سال زندگیم هیچ کاری رو درست و حسابی انجام ندادم ٬ یا بهتر بگم من دقیقا چيکار کردم ؟؟ داره بیست سالم میشه اما انگار یه دختر بچه ی پنج شیش سالم که منتظرم يکی بیاد بهم بگه چی درسته چی غلط ٬ چيکار کنم چيکار نکنم ٬ همش منتظر اینم يکی بیاد و بهم بگه هی تو دختر بیا این راه رو بگیر برو تا تهش ٬ ولی کسی نیست !! راه چیه ؟ هدف چیه ؟ زندگی چیه ؟ من دارم بزرگ میشم ٬ دار
سلام
امروز میخواهم مطلبی جدید بنویسم
من در کارگروه کودک و نوجوان چه فعالیت هایی دارم؟
در این چند سال اخیر که در مدرسه قرانی مشغول گذراندن دوره های تدبر در قران زیر نظر اساتید عزیزی همچون خانم ادیب واقای اخوت و خانم کوچک زاده و آقای لسانی و خانم برومند بودم همزمان دوره های رشد احنماعی انسان "1نا 4 " را در همان مکان به نام مدرسه اهل بیت ع زیر نظر اساتید عزیز چون خانم ادیب وخانم برومند وخانم شهید زاده و استاد اخوت گذراندم
توفیق شد که بنوانم همزما
از نظر تئوری ، Revlon Youth FX Fill + Blur Concealer باید کاملاً برای من کار کند. این ماده صاف کننده مایع زیر چشم برای پوست های بالغ است و خوب ، من 42 ساله هستم ، يک عمل خط خوب ، دایره های زیر چشم قاتل ، پوست خشک ، و من معمولاً به عنوان جهنم خسته شده ام.
خریدن اپليکیشن اسفنجی يک ظروف سرباز یا مسافر ناخوشایند است که باید استفاده کند! کانسیلر در اسفنج گیر می کند و هیچ راه آسانی برای تمیز کردن آن وجود ندارد. اوه ، و بعد وقتی کلاه را دوباره روشن کردم ، همه چیز در داخل قر
چند روز پیش رفتم دفتر سوپروایزر فکس بفرستم دیدم سوپر(خانم شهردار) خیلی کلافه و عصبانیه . من هیچی نگفتم خودش گفت موهام که هست ،شستمشون تمیزه، زیر مقنعه هی عقب و جلو میشه دارم دیوونه میشم(خانوما میدونن یعنی چی). گفتم چرا نبستی ؟ گفت کوتاهه. همون موقع يکی از خدمه ها اومد و من یهو یه فکری به ذهنم رسید وقتی رفت بهش گفتم میخوای موهاتو رو سرت ببافم دیگه ت نخوره؟ گفت کوتاهه ها. گفتم من میتونم . سریع درو بستیم و مقنعشو درآورد. منم از جلو سرش براش ب
دوست دارم در جمع باشم.دوست دارم در تمام این جمع‌ها باشم.دوست دارم که دوست‌هایی داشته باشم و تنها نباشم.
تلاش می کنم.تلاش می کنم و باز هم تلاش می کنم.
در نهایت روزی موفق خواهم شد.روزی مثل این‌ها می شوم و در آن روز من تنها کسی خواهم بود که می‌دانم رنگم اینجا ناشناخته‌ست.
 
بیا این دل واسه تو هر جا میخوای بردار برودلم انتخابشو کرده فقط میخواد توروآی عشق جذابم چند ساله بی تابمکه بهم یه آره بگی شبا بیای به خوابمنم بارونو یه ساحل آرومو خنده های از ته دل باشهتو چقد خوبی چرا انقده محبوبی میخوام بگم عاشقتم الان جاشهرویایی ترین روزامو با تو دارم عشقم نفس از ته دل دوست دارم
خدایا،
بنده خوبی نبودم، نیستم ولی سعی ميکنم باشم.
یه بغضی ته گلوم جا خوش کرده و قصد ترکیدن نداره و چقدررر من این بغض که جواب زحماتم هست را دوست دارم.
هروقت نمازی خوندم تنها دعام این بود که خدایاا مبادا مامان و بابام از طرف ما سر افکنده بشن، خدایا باعث غرورشون باشیم نه سرافکندگی و خجالت.
 
و امروز دقیقا این دعا رو برآورده کردی.
بابت برق چشماشون، خنده هاشون و همه حال خوبشون محکم بوست ميکنم و ازت سپاسگزارم*_* 
 
خداجونم 
مرسی که چشم پوشیدی، پرده ب
راوی : خواهر شهید
آخرین خداحافظی او را کاملا به یاد دارم. هیچوقت اینگونه نبود.‌ حال و هوایی داشت برای خودش.
قبل از عملیات والفجر مقدماتی، با موتور آمد منزل و گفت: 《 دارم میرم.دعا کن که برنگردم!》
نگرانی من را دید ، ادامه داد:《 هنوز این جماعت يک دست نشده اند . نمیدانم چرا اینگونه اند؟! من از این دنیا هیچ چیزی نمیخواهم.حتی يک وجب از خاکش را‌.
دوست دارم انتقام سیلی حضرت زهرا (س) را بگیرم. دوست دارم اگر لایق شدم و در امتحانات خدا نمره قبولی گرفتم ، بد
متن آهنگ حمید عسکری بنام رفت دلم
 
امون از اون چشمای بی همتا ببین چه کارایی دستم داد
عاشق شدم رفت دلم از دست یه لحظه که چشمم به تو افتاد
امون از اون موهای صافت دل منو میبره دریا
امون از اون احساسی که دارم شبیهش نیست تو همه دنیا
دوست دارم آی دوست دارم تو رو دوست داشتن شده کارم
چشمای سیاه تو منو داره ميکشه آره من دوست دارم به همین دلم خوشه
من میترسم که یه روزی تو بری از دستم
کار از این حرفا گذشته بدجوری وابسته ام
چشمامو بخاطر تو رو همه بستم همه ی هس
طبق پژوهشی که داشتم از دو کودک 10 ساله و 6 ساله، نظر کودک ده ساله درباره خدا این بود که:
خدا مثل خورشیده ، من خدا رو دوست دارم، خدا خیلی قوی هست، اتفاق های خوبی برام میاره. نظرش در مورد شیطان : شیطان خیلی بده، گولم میزنه، از شیطان بدم میاد.
نظر کودک 6 ساله درمورد خدا :
 میگه خدا مثله نمازه ، خدا مثل انسانه، خدا خوبه.
نظرش در مورد شیطان :
انسان بدیه ، شیطان مثل ه.
 
نظر من اینه که نظر هر کودکی ممکنه تحت تاثیر عوامل مختلفی باشه، مثل تربیت خانواده، دو
عشق من
ﺍﺯ ﻣﻦ ﻧﺮﺱ ﻘﺪﺭ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ
ﺍﻨﺠﺎ ﺩﺭ ﻗﻠﺐ ﻣﻦ ﺣﺪ ﻭ ﻣﺮﺯی ﺑﺮﺍی ﺣﻀﻮﺭ ﺗﻮ ﻧﺴﺖ
ﺧﻮﺍﺳﺘﻨﺖ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪنی ﻧﺴﺖ
ﺧﻮﺍستنی ﺗﺮ ﻣﺸﻮی ﻫﺮ ﻟﺤﻈﻪ
ﺗﻮ ﺗﺮﺍﺭ نمی ﺷﻮی ، ﺍﻦ ﻣﻨﻢ ﻪ ﺩﻟﺒﺴﺘﻪ ﺗﺮ ﻣ ﺷﻮﻡ
جملات کوتاه در مورد دوست داشتن
من از عهد آدم تو را دوست دارماز آغاز عالم تو را دوست دارم
چه شب‌ها من و آسمان تا دم صبحسرودیم نم‌نم، تو را دوست دارم
نه خطی، نه خالی! نه خواب و خیالیمن ای حس مبهم تو را دوست دارم
سلامی صمیمی‌تر از غ
دانلود آهنگ علی بهراد دوست دارم | کیفیت عالی
ترانه جدید و زیبای بنام دوست دارم با صدای علی بهراد از رسانه جاز موزيک
Exclusive Song: Ali Behrad | Dooset Daram With Text And Direct Links In jazzmusic.blog.ir
متن آهنگ علی بهراد دوست دارم
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
نمیدونی چقد تو دل من آشوبه
برات نمیدونی دلم چجوری ميکوبه براتنمیدونی چه احساسی دارم ♬♫♪داره میره دلم واسه ی خندیدن ♬♫♪
تو داره میره دلم واسه ی کم دیدن تو ♬♫♪نمیدونی چقد بی قرارم نمیدونی چه حسی به تو دارمکاش الان بودی باز
میزان کالری ها در رژیم غذایی لاغری مقدار کالری موجود در يک غذا در واقع مقدار انرژی است
که در آن غذا ذخیره شده است. بدنتان کالری های دریافتی از غذا را صرف راه رفتن، فکر کردن، نفس کشیدن و دیگر عملکردهای مهم می کند. يک فرد معمولی برای تثبیت وزن خود روزانه حدودا 2000 کالری نياز دارد. با این حال مقدار کالری مخصوص يک فرد در طول روز به مواردی مانند سن، جنسیت و سطح فعالیت بدنی بستگی دارد. آقایان به صورت کلی نسبت به خانم ها کالری بیشتری نياز دارند و افراد
دانلود اهنگ جلو همه بگو به من خیلی دوست دارم عشق دلم (مهراد جم) با لینک مستقیم : مهراد جم شمال دانلود آهنگ جدید مهراد جم به نام شمال آهنگ با لینک مستقیم و متن آهنگ . همه آهنگ ریميکس آلبوم . جلو همه بگو به من ، خیلی دوست دارم عشق دلم
 دانلود آهنگ جدید مهراد جم شمال بشنوید و لذت ببرید / دانلود آهنگ شنیدنی و زیبای مهراد جم به نام شمال به . جلو همه بگو! به من خیلی دوست دارم، عشقِ دلَم…
 دانلود آهنگ جدید مهراد جم به نام شمال Download New Music Mehraad Jam . کنن به
هنوز هفدهم است.چند دقیقه وقت دارم تا بنویسم
قبلا(مثلا دو سه سال پیش) فکر ميکردم روزی که ساله بشوم يکی از همان مهمانی های بزرگ خواهم گرفت.دوست هایم تا نیمه شب می مانند خانه.رایتل يکی از آن سیمکارت های لاکچری بهم خواهد داد و می توانم در همه بانک های دنیا حساب باز کنم.این رویا هی روز به روز کمرنگ تر شد تا امروز صبح که بیدار شدم و تا چند دقیقه حتی یادم نیامد که امروز میتواند چه روز خاصی باشد.
واقعیت  من این است که دارم زندگیش ميکنم.بوی آدامس اکشن
قلم را، دفترم را دوست دارم
واین طبع ترم را دوست دارم
چقدر اینکه برایت، در زیارت
غزل می آورم را دوست دارم
يکی از این سحرها شاعرم کرد
سحرهای حرم را دوست دارم
سحرها در شبستان گوهرشاد
نماز مادرم را دوست دارم
شاعر: زهرا بشری موحد
ادامه مطلب

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها

نکسوس دانلود medicine موزیک خارجی به همراه متن و لینک دانلود گروه طنز تیک بهشتانه های یک فیلسوف آموزش دیجیتال مارکتینگ کتابخانه عمومی امام حسین (ع) دنیای خنده و سرگرمی بهترین تشک خواب یک فنجان چای گرم