نتایج جستجو برای عبارت :

تضمین برگشتن به خانه جلد بودن نیست

چندین سال پیش، دوستی، سوالی رو در لابلای کامنتها از من ( و ظاهرا از چند وبلاگنویس دیگر) پرسید و پیشنهاد کرد که در پاسخ به این سوال پستی رو بگذارم. سوال او این بود: اگر قرار باشه هفت روز رو با ذکر تاریخ به عنوان هفت روز با ارزش و به یادماندنی زندگی خودتون و هفت روز رو با ذکر تاریخ به عنوان ترین روزهای زندگی خودتون انتخاب کنید اون هفت روز کدام روزها هستند؟!
خبر ندارم که دیگر دوستان وبلاگنویس در پاسخ به این سوال او پستی رو منتشر کردند یا خیر اما
تنهایی سفر کردن وقتی شروع می شود که آدم بفهمد برای خوشحال بودن و خوش گذراندن به کس دیگه ای احتیاج ندارد. بداند نیازی نيست برای داشتن یک حس خوب، دست به دامان کس دیگری شود.
آدم اول باید بتواند از بودن با خودش لذت ببرد. خودش را دوست بدارد. گاهی با خودش بخندد. و طلسم تنهایی که نمی‌شود را بشکند.!
یکی از روزهای پاییزی که تحت فشار بی‌حوصلگی زیاد و روزمرگی‌های کسل کننده بودم، تصمیم گرفتم بدون همراه داشتن هیچکس و فقط همراه خدایم یک سفر کوتاه و ن
 گاهی 
 به عقب برگشتن بد نيست.
 گاهی
 قدیم تر ها، انگار زنده تر بوده ای.
 گاهی
 باید خوب های گذشته و حال را در هم آمیخت؛
 شاید
 در آینده
 عاقبتت
 ح  س ی ن ی باشد.
 +بعضی ها
 با رفتن شان
 نه یک آدم
 که
 یک جامعه را بیدار می کنند.
داشتم فکر میکردم که اگر از من بپرسندتا به حال عاشق شده ای؟»چه جوابی باید بدهم. و از آن جایی که به قول خانم هاما مردها همه مثل هم ایم»پس روند عاشق شدنمان هم مثل هم است ولی اما چگونه؟یادم می آید من هم شبیه نود درصد پسرها،از اولین دختری که خوشم آمد بود. داخل پرانتز این را هم بگویم که آن ده درصد هم نداشته اند وگرنه عاشقش می شدند. لابد می پرسید پس دخترهای فامیل چه می شوند؟باید بگویم که نه تنها ما مردها،بلکه تمام آدم ها از چ
فکر کنم افسردگی مزمن گرفتم
خیییلی گریه کردم این چند وقت
روحیه ام اصلا برای وب نویسی مناسب نيست
شاید برگشتن به همون راضیه ی بدون وبلاگ گزینه ی خوبی باشه
همه تون رو دوست دارم رفقا
هیچ وقت فراموشتون نمی کنم
ممنون که کنارم بودید
و احتمالا خداحافظ
❤❤❤
انگار اینجا هم در قرنطینه بوده
به هرحال بعد از نزدیک 60روز رفتم تا حلما را ببینم
انقدر دلم تنگ شده بود که بیماری و این ها نمیتوانست کنترلم کند 
با دستکش و ماسک و اسنپ از در خانه به در خانه شان رفتم 
وقتی با ذوق به طرفم دوید با صدای بلند به جای سلام گفتم:وایسا 
و جای سلام گفت:کاش کرونا نبود میتونستیم همدیگه رو بغل کنیم
تو شاید ندانی اما بگذار بگویم حلما با قد 1متری اش انگیزه زندگی من است 
دست هایم را ضدعفونی کردم، لباس هایم را عوض کردم و بی طاقت د
بسم‌الله الرحمن‌الرحیم
 
نوروز ۹۸ با سید مصطفی عقد بستم که تا همیشه کنار هم بمانیم، چه روزهای شیرینی بود، خانواده‌هایمان نشستند، حرف زدند، عقد خواندیم، آقای سراب نشین گفت آزمایش خون ما به هم نمیخورد، کلی استرس کشیدیم سر همین مساله، رفتیم اصفهان تست دادیم، جوابش آمد که مشکلی وجود ندارد، چقدر خوشحال شدیم، رفتیم عقد دائم کردیم، شروع کردیم به خرید جهاز و راست و ریس کردن کارهای عروسی. پنج مرداد رفتیم مشهد با قطار، هتل حوزه، خیلی خوش گذشت، خ
من شعر های روزبه بمانی خیلی تحت تاثیرم قرار میده و به خصوص این شعرِ بالا , که برداشت من ازش اینه که چقد زیبا تفاوت عادت و عشق رو بیان می کنه.من به نظرم وقتی شناختی از خودمون نداریم شاید بخوایم دیگران رو متقاعد کنیم که لطفا منو دوست داشته باشین و این شاید اغازِ تبدیل شدن به ادمی هست که هیچوقت نيستیم و شاید یه ادمی که برای یکی با تلاش جدابه.بعد محبوریم و خواستمون اینه تمام شرایط و لحظات رو کنترل کنیم که شاید اون خود طبیعیمون ظاهر نشه.شاید همیشه م
دلم برای نوشتن، خواندن و خوانده شدن تنگ شده انگار!
پ.ن.۱ دلم برگشتن و از نو شروع کردن می خواد، ولی چون منتظر شروعی متفاوت هستم؛ این امر کماکان به پشت ِ گوش ِ مبارک  انداخته میشه، جوری که شاید هیچ وقت برگشتنی در کار نباشه! 
پ.ن.۲ امتحان پست قبل که اونطور مسرورانه در موردش نوشته بودم؟ یک سوال داشت، اون رو هم اشتباه جواب دادم!! :/ :))
بسم الله الرحمن الرحیم
بعد از حدود سه چهارسال، باز برمیگردیم به شبهای تنهایی و صدای تق تق کیبورد که حرفای نگفته رو بی اختیار روی صفحه ی اینجا حک میکنه.
احساسم از برگشتن توصیف ناپذیره.
باشد که فرصت نوشتن و خلوت کردن بیشتر از اینها فراهم شود.
پنج‌شنبه، با هواپیمای ساعت ۲۱:۵۵ اهواز-تهران. چیزی از سفر هوایی نمی‌دانست و ناگهان یک ساعت بعد تو را دید و چنگ زد به سینه بلوزت. شاید هم به بازوی آن. فردا در قطار بودیم به سمت قم. کنارم نشسته بودی و برایم داستان کوتاه می‌خواندی روان و دلچسب. من اما آشفته خواندم و پر از غلط غلوط. انگار الفبای فارسی هم فراموشم شده بود! همه چیز دلنشین بود. قطار، سفر یک روزه به قم و تو روی صندلی کنارم.   دارم دائم تغییر میکنم. سوپ شیر می‌خورم، بوی سیر حالم را بهم نم
توی اتاق تبریز دانشجویی ما، دو تا ،ری را بودند که نوبتی از توی ضبط صوت توشیبای قدیمی وارد اتاق می شدند و میان خرت و پرت ها و کتاب ها سرک می کشیدند.یکی ری رای نیما بود که باصدای زخم آجین شاملو خوانده می شد.یکی هم ری رای سیدعلی صالحی که توی صدای خسرو شکیبایی خانه داشت و باور نمی کرد که حال همه ی ما خوب باشد. من این یکی را دوست تر داشتم.
عکسش هم روی جلد کاست بود که ابروهای کمانی داشت و چشم های درشت شیطان. دانشجویی که به آخر رسید هم این دو تا باز گاهی
توی اتاق تبریز دانشجویی ما، دو تا ،ری را بودند که نوبتی از توی ضبط صوت توشیبای قدیمی وارد اتاق می شدند و میان خرت و پرت ها و کتاب ها سرک می کشیدند.یکی ری رای نیما بود که باصدای زخم آجین شاملو خوانده می شد.یکی هم ری رای سیدعلی صالحی که توی صدای خسرو شکیبایی خانه داشت و باور نمی کرد که حال همه ی ما خوب باشد. من این یکی را دوست تر داشتم.
عکسش هم روی جلد کاست بود که ابروهای کمانی داشت و چشم های درشت شیطان. دانشجویی که به آخر رسید هم این دو تا باز گاهی
گویند عارفی قصد حج کرد. 
فرزندش از او پرسید: پدر کجا می خواهی بروی؟ 
پدر گفت: به خانه خدایم.
پسر به تصور آن که هر کس به خانه خدا می رود، او را هم می بیند! پرسید: پدر! چرا مرا با خود نمی بری؟ 
گفت: مناسب تو نيست
پسر گریه سر داد. پدر را رقت دست داد و او را با خود برد.
هنگام طواف پسر پرسید: پس خدای ما کجاست؟ 
پدر گفت: خدا در آسمان است. 
پسر بیفتاد و بمرد! 
پدر وحشت زده فریاد برآورد: آه ! پسرم چه شد؟ آه فرزندم کجا رفت؟ 
از گوشه خانه صدایی شنید که می گفت: تو ب
من وقتی در کلاس دوم بودم یک دوست دیوانه ای داشتمی که توی مدرسه به آن پروفسور
می گفتند ولی آن در مدرسه همیشه جواب معلمان را میداد من یادم است که در کلاس دوم یکی از بچه ها خورشید ویکی از بچه ها مآه بود و آن دوستم ماه شد خلاصه این داستانی بود که من آن را خیلی دوست داشتم واز آن دوستم ممنونم که هالا بهترین دوست من صدراست و تا الآن که کلاس پنجم هستم دوست عزیز من است و آن الان بیمار است دعا کنید خوب بشود 
 
 
 
تمام عصر بارون می‌بارید. پرده رو جمع کردم و پنجره رو باز گذاشتم. هوای اتاق خنک شده بود. ترکیب بوی چمن و برگ بارون خورده، اپیزود how emotions are made و آفتاب که کم کم غروب می‌کرد توی اون لحظه احتمالا تمام چیزی بود که از زندگی می‌خواستم.
هوا تاریک شده بود که با صدای در خونه و برگشتن بابا بیدار شدم. ۱۸:۱۸. باید متنی که میم فرستاده بود رو تصحیح می‌کردم. ذهنم دنبال زندگی میگشت. زندگی واقعی. صبح زود. دویدن. درخت‌های پاییز. طبیعت. کاری که براش حس زنده بودن داش
باید این را قبول کرد که هیچ خانه ای کامل، بزرگ و یا بدون عیب نيست! شما نمی توانید انتظار داشته باشید که همه چیز در یک خانه به حالت ایده آل خود باشد، به خصوص اگر در خانه اجاره ای اسکان دارید. شاید نتوان هر خانه ای را با تغییراتی بزرگ و عظیم تبدیل به یک خانه ایده آل کرد، ولی می توان با تغییراتی در دکوراسیون منزل و لوازم تزئینی، آن را بهبود بخشید
ادامه مطلب
طراحی حیاط منزل ایرانی، بهار دلنشین این 10 خانه!
بادی نيست/ می نشینم لب حوض: گردش ماهی ها ، روشنی ، من ، گل ، آب./ پاکی خوشه زیست./ مادرم ریحان می چیند./ نان و ریحان و پنیر ، آسمانی بی ابر ، اطلسی هایی تر./ رستگاری نزدیک : لای گل های حیاط./ به راستی حیاط در خانه های ایرانی به لطافت و دلنشینی همین شعر سهراب است. حیاط هایی که از دیرباز جز جداناشدنی خانه های ما بوده اند، خاطرات کودکی مان در خانه پدربزرگ را ساخته اند و امروز با هر ترفندی حتی اندازه یک ترا
ویروس کرونا فقط با قرنطینه خانگی و ماندن در خانه از بین می رود. این را کارشناسان از همان روز اول گفته‌اند و هنوز هم توصیه می‌کنند. اما در قرنطینه ماندن با بچه‌ها کار ساده‌ای نيست. خیلی از بچه‌ها بعد از دو سه روز حوصله‌شان سر می‌رود و از خانه ماندن خسته می‌شود؟ چطور می‌توان بچه‌ها را در خانه سرگرم کرد؟ با چه روشهایی می توان بچه ها را در خانه نگه داشت؟ اگر شما هم نگران این موضوع هستید شاید این ۱۰ روش به کارتان بیاید.
ادامه مطلب
 
قبل از آغاز به کار بازسازی ساختمان، افراد ساکن در آن خانه برای شروع یک تغییر تلاش می کنند از قبل مصالح ساختمانی خود را انتخاب کنند و بعد بازسازی خانه را آغاز کنند. با پیدا کردن چند عکس در شبکه های مجازی و یا جستجو در گوگل می توان بهترین نمونه های مصالح ساختمانی در بازسازی خانه را دید و حتی از قیمت آن ها اطلاع پیدا کرد و یا در فرشگاه هایی که مصالح ساختمانی را به فروش می رسانند می توان ایده های جالبی را برای بازسازی خانه پیدا کرد.  کفپوش در بازس
تا مدت‌ها پیش اعتقاد محکمی داشتم که اگر آدمیزاد قدم در مسیری بگذارد و بعد از گذشت مدتی متوجه شود که به اشتباه مسیرش را انتخاب کرده، هر جایی که هست باید کفش آهنین به پا کند و از مسیر رفته، بازگردد. این روزها این باور هم مثل تمامی اعتقادات و باورهای دیگر در معرض آزمون الهی قرار گرفته است. انتخاب مسیر، طی‌کردن بخش بزرگی از آن و بعد، درک این‌که کلیت این انتخاب و تمامی این مسیر نتیجه‌ی یک اشتباه بوده و حالا این پرسش را سر راهت را قرار می‌دهد که:
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها
دو نفر باهم حرف می زدند یکی خدا و دیگری بنده. اِعراب این مکالمه اکثرا منصوب. یعنی عبودیت.جلوه گاه پیچیدن و برگشتن و تکرار  نداهای توحیدی.
بنده احساس کرد نجوایش با خدا، پسر بچه هایی پر صدایند. یکی یحیی یکی عیسی یکی ابراهیم و یکی هارون.
ابلیس از پژواک بچه ها سرش درد گرفت و شروع کرد به تهمت زدن!
خدا نگاهش نکرد و به وارثان زمین نظرِ رحمت کرد.
-  نام هر گل زیبایی که در طبیعت است  روی شما می گذارند
۲- به راحتی و با اعتماد به نفس هر وقت که لازم بود گریه می کنید و غم وغصه هایتان را در دل جمع نمی کنید تا سکته کنید.
۳- آن قدر حرف برای گفتن دارید که هرگز کم نمی آورید.
4- عشق و هنر ابداع شماست.
5- زیبایی مخصوص شماست.
6- همیشه جوانتر از سنتان هستید و هیچکس نمی داند شما چند ساله اید.
7- بهشت زیر پای شماست.
8- همیشه تمیز و نظیف هستید.
9- همیشه مقداری پول برای روز مبادا دارید که جز خودتان هیچ کس از
جای آن خبر
همه چیز درباره خانه سیمین و جلال + ویدئو
در اولین پست از وبلاگ تهرانگردی قصد دارم یکی از قشنگ ترین، باصفاترین و خانه های تهران را به شما معرفی کنم که روزی زوج مرحوم سیمین دانشور و جلال آل احمد ساکنین این خانه بودند و سال ها بعد از فوت آنان به منظور بازسازی خانه توسط شهرداری خریداری شد و در 8 اردیبهشت 1397 افتتاح شد.
ادامه مطلب
تفاوت اصلی خانه هوشمند با خانه معمولی در این است که همه ی وسایل در Smart Home ها به یکدیگر متصل هستند و با یک دستگاه مرکزی کنترل می شوند.
کنترل آب و هوا
چراغ ها
لوازم
قفل ها
و انواع مختلفی از دوربین ها که می توانند به خانه هوشمند اضافه شوند و از هر جای خانه و حتی دور از خانه قابل کنترل باشند.
 
ارتباط وسایل در خانه هوشمند چه فایده ای دارد؟
در یک کلام و به طور خلاصه جواب این است: راحت بودن!
داشتن یک خانه هوشمند باعث می شود بتوانید کارهای زیادی را با
بازسازی قسمت های مختلف دکوراسیون خانه می تواند تاثیری عمیق بر حال و هوای فضای خانه و انرژی موجود در بخش های مختلف بگذارد. گاهی با تعویض رنگ یک دیوار یا روکش مبلمان یک نشیمن می توان تحولی چشم گیر در فضای داخلی خانه ایجاد کرد. می توانید با تغییر رنگ دیوارها در فضا های مختلف خانه رنگ های مرده و یکنواخت به کار رفته در مبلمان را متعادل کنید و یا با به کارگیری مبلمانی با رنگ های جسورانه در پیش زمینه ی ملایم دیوار ها، دکوراسیون خانه ی خود را پرانرژی
# در خانه می مانیم _ و _ خانه را محل آرامش و شادی می کنیم.
# در خانه می مانیم _ و _ از ویروس کرونا در امان می مانیم.
# در خانه می مانیم _ و _ دید و بازدید نمی رویم.
# در خانه می مانیم _ تا _ مرحمی بر زخم داغ دیدگان باشیم.
# در خانه می مانیم _ تا _ کادر درمان هم در خانه بمانند.
# در خانه می مانیم.
# در خانه بمانید.
 
گذشته خیلی وسوسه انگیزه
شاید چون روزی بوده شاید چون آشناست احساس امنیت بیشتری نسبت به آینده ای که نمیدونیم با خودش چی داره داریم
اما مهم نيست چقدر وسوسه انگیزه
مهم نيست چقدردلت میخواد حتی شده یه کوچولو برگردیو توش سرک بکشی
مهم نيست چقدر حس آشنایی داره
مهم نيست.
اشتباهه.
برگشتن به گذشته فقط چون ترسیدی و نمی دونی چیکار کنی اشتباهه.
هم زدن حس ها و خاطرات گذشته حتی از روی کنجکاوی هم اشتباهه.
هیچوقت از جستجو تو گذشته چیز جالبی گیرمون نمیاد.
+
متن در مورد خانه مادربزرگ توصیف مادر بزرگ انشا در مورد صندوقچه مادربزرگ انشا در مورد مادربزرگ مهربان متن در مورد خانه قدیمی مادربزرگ انشا در مورد خانه های قدیمی توصیف حیاط خانه مادربزرگ انشا در مورد خانه های قدیمی در پاییز
ادامه مطلب
تجهیزات خانه هوشمند
مشخصا هر سیستمی برای اجرایی شدن نیاز به یک سری تجهیزات دارد.
تجهیزات خانه هوشمند به ساکنین خانه کمک می کند تا ساختمان و محیط آن را آن گونه ای که دوست دارند کنترل و هدایت کنند .
در حالت کلی تجهیزات خانه هوشمندی که برای تامین هدف بهینه سازی مصرف انرژی ارائه می شوند باید شامل این موارد باشد :تجهیزات خانه هوشمند مربوط به مدیریت موتورخانه و سیستم سرمایش و گرمایشتجهیزات خانه هوشمند در مدیریت سیستم صوتی و تصویریتجهیزات خانه هو

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها

هاست و دامنه وبلاگ تخصصی سایت زیرساخت Rainy Day کسب درآمد اینترنتی در منزل با موبایل و کامپیوتر فنگ شویی فنگشویی تولید زغال کاسپین زغال چشمه باران(farsan ) کانون فرهنگی شهید احمد دهقانی سلام بر سلامتی خرید از بانه