نتایج جستجو برای عبارت :

تا مرد سخن نگفته باشد عیب هنرش نهفته باشد

خداوند متعال در آیات الهی شخصیت‌های مثبت و منفی زیادی را معرفی کرده است و برای اینکه شناخت کامل و جامعی نسبت به این شخصیت‌ها پیدا کنیم خداوند متعال در جای جای قرآن سخنرانی‌هایی را از آن‌ها بیان کرده است که ما با توجه به حرف‌ها و سخنانشان بتوانیم شخصیت آن‌ها را بهتر بشناسیم چرا که فرمود : (تا مرد سخن نکفته باشد عيب و هنرش نهفته باشد )
ادامه مطلب
درعشق غمی نهفتههردمدرغم شرری نهفتههر دمدرهرشرری نهفتهغم هماین عشق عجب حکایتی شدما را به غم تو مبتلا کردآنجا به غم تو آشنا کردبارنج فراق غم بپا کردباشعر زغم ترانه ها کردخندید به حال زارم آخرمجنون  وبه عشق مبتلا کرداز جام وفا مرا صفا داداز درد به جام ما بلا دادیکدم زعنایتی شبانهسجاده ای از من ودعا دادمن شاکر لطف حی سبحانمن خادم درگه توسلطانمن عاشق  یارم ازدل وجانجانا بکن استجابتی نوعاشق شدم وحکایتی نودرجام من ازوفا بلا ریزدرباده ما  می  ص
ما زن ها.
ما زن ها شعری نگفته ایم
دلمان را روی کاغذ نیاورده ایم
نه بخاطر اینکه هیچوقت مجنون نبوده باشیم
نه بخاطر اینکه هیچوقت عاشق نشده باشیم
و نه حتی بخاطر ظلم تاریخی "بیسوادی".
نه اینها همه توهمات است
زن ها هم عاشق شده اند و
ادامه مطلب
طرح ها و نقوش پته های کرمان هر کدام بر گرفته از ابعاد مختلف طبیعت هستند ، فرم دایره که بیانگر خورشید است که در مرکز قرار دارد ، گل های باغ های ایرانی ،  درختان سرو که در کنار هم چیده شده اند ، 
چرخه و فرم دایره که در هر کدام چندین بار تکرار شده ، 
فرم دایره که بیانگر نگی و حرکت هست  ، نشانه ی منبع گرما مثل فرم خورشید و طرح هایی که در آن ستاره های آسمان کویر به تصویر در آمده اند .  
اسرار نهفته در طرح های پته ها که ن حاشیه کویر هر کدام داستان
سلام دلبر شیرین سخنم خوبی ؟ دلم سخت تو را می خواهد. دلم می خواهد الان دقیقا همین جا بودی ! عطرت در خانه پیچیده و روحم از بوی تو به پرواز در بیاید.آه
کاش دستان گرمت حالا دقیقا بین تاریکی شب سهم من بود. می کشیدی روی صورتم و من دوباره زنده می شدم!
راستی نگفته بودم نه ؟ که من به بوی آغوش تو معتادم؟
نگفته بودم دستات مخدر ان برای من ؟
آخ!
تو نمی دانی من چه احساسی را تجربه می کنم! چه حالی را هر روز زیست می کنم و دم نمی زنم!
مگر دوری از آغوش تو کار آسانی است؟
سلام دلبر شیرین سخنم خوبی ؟ دلم سخت تو را می خواهد. دلم می خواهد الان دقیقا همین جا بودی ! عطرت در خانه پیچیده و روحم از بوی تو به پرواز در بیاید.آه
کاش دستان گرمت حالا دقیقا بین تاریکی شب سهم من بود. می کشیدی روی صورتم و من دوباره زنده می شدم!
راستی نگفته بودم نه ؟ که من به بوی آغوش تو معتادم؟
نگفته بودم دستات مخدر ان برای من ؟
آخ!
تو نمی دانی من چه احساسی را تجربه می کنم! چه حالی را هر روز زیست می کنم و دم نمی زنم!
مگر دوری از آغوش تو کار آسانی است؟
محمدِ همیشه ساکت و بی‌آزار، عضو کمرنگ کلاس ما بود. درمیان دوستی‌های چند نفره‌ی هرکدام از ما، جایگاهی نداشت. کسی نمی‌دانست پشت‌ چهره‌ی سردش، چه‌ها نهفته و البته برای کسی اهمیتی‌ هم نداشت که‌ بداند. برای کسی مهم‌ نبود از رازهای نهفته چهره‌ی سرد و نه‌چندان جذابش چیزی بفهمد. از نظر ما، دوستِ به‌درد بخوری نبود. مایی که باید با کسی دوست شویم که به‌دردمان‌ بخورد.یکی از روزهای زمستان سال آخر پزشکی، هوای یخ‌زده‌ی شهرکرد و غم روزهای پایانی
بسم الله الرحمن الرحیم
بعد از حدود سه چهارسال، باز برمیگردیم به شبهای تنهایی و صدای تق تق کیبورد که حرفای نگفته رو بی اختیار روی صفحه ی اینجا حک میکنه.
احساسم از برگشتن توصیف ناپذیره.
باشد که فرصت نوشتن و خلوت کردن بیشتر از اینها فراهم شود.
کاش اون روز هیچی بهم نمیگفتی
کاش میزاشتی با همون طرز فکر و حسی که بهت دارم کنارت بمونم و تو خوشحالیا و غم هات کنارت باشم.
حد و مرز های من مشخص نیستمیزان خط قرمز من چند متر اون طرف بود
اما تو یه دفعه اومدیپاتو روز گاز گذاشتی و از اون خط لعنتی عبور کردی
ادامه مطلب
جواب منفی شد
انفولانزاس
شانس ندارم که
بابام برگش بهم گف تو خودت کرونایی داری منو دق میدی تو خونه بد بیاد بگیریش؟
اصن با چه اجازه ای قبل خاستگاری؟
خلاصع همه چی مث قبل شد
دیرو هرچی میخواستم هنوز نگفته جلو روم بود
وای که کلی حال داد
اصن من کرونا میخوااام
او هر روز مقدار زیادی از صدفهای شکسته و بدبو را از کنار دریا جمع آوری می کرد و مدام به صدفها لعنت می فرستاد چون کارش را خیلی زیاد می کردند. او باید هر روز آن ها را روی هم انباشته می کرد و همیشه این کار را با بداخلاقی انجام می داد.روزی، یکی از دوستانش به او پیشنهاد کرد که خودش را از شر این کوه بزرگی که با صدفهای بدبو درست کرده بود، خلاص کند.او با قدرشناسی و اشتیاق فراوان این پیشنهاد را پذیرفت.یک سال یعد، آن دو مرد یکدیگر را دیدند.آن دوست قدیمی از ا
شاعر میگه " نشود فاشِ کسی آنچه میان من و توست " و پُر بیراه هم نگفته و همهٔ اون چیزی که از تو ؛ توی روحم باقی مونده تا به ابد برای احدی روشن نمیشه و همیشه یه علامت سوال میمونه برای همه !
 
+ مخاطب جمله های بالا خودمم فقط و فقط
 
++ someone like you از Adel یه سری خاطرات دبیرستانیم رو یادم آورد که با دوستام از ته قلبمون میخوندیمش :)
 
بخوام تعریف قانون جذب رو توی یه پاراگراف کوتاه خلاصه بگم یعنی همین :به هرچیزی تفکر کنیم همون رو جذب میکنیم! در‌صورتی‌که هر روز به بدبخت بودم خودمون تامل کنیم انسان بدبختیم خوا‌هیم بود و در‌صورتی‌که هر روز بگیم انسان سعادت هستم , خوشبخت خوا‌هیم بود
ادامه مطلب
در طراحی معروف‌ترین
لوگوهای جهان تنها به زیبایی توجه نشده است. درواقع به نظر می‌رسد در برخی
از این لوگوها پشت هر خط، منحنی و رنگ معنای پنهانی نهفته است.
در طراحی معروف‌ترین لوگوهای جهان تنها
به زیبایی توجه نشده است. درواقع به نظر می‌رسد در برخی از این لوگوها پشت هر خط،
منحنی و رنگ معنای پنهانی نهفته است.
ادامه مطلب
فاطیما اکبری؛ دبیرستان متوسطه ی اول فرزانگان، شهرستان زرند
معلم راهنما: ضیاء الدینی؛ اداره آموزش و پرورش شهرستان زرند
چکیده:
به عنوان اولین کار پژوهشی خود در دوره ی دانش آموزی در اولین سمینار ریاضی شهر شرکت نمودم تا رازهای نهفته در مورد مقدس بودن عدد هفت را برای خودم و دوستانم بیان کنم ،ازاین رو این تحقیق در هفت  بخش :کلیات ،کاربردعدد هفت در ادیان مختلف،عدد هفت وجادو،هفت در جهان ،جایگاه عدد هفت فولکلور ،هفت در تاریخ وادب وهنر وبخش پایانی
با سلام
امروز میخوام مطلب مهمی رو یادتون بدم که خودم جایی ندیدم اینجوری آموزش بدن. خودم برای پایان نامه م گیر کرده بودم و میخواستم این کار رو بکنم ولی دوتا PDF معروف که تو نت بود رو دانلود کردم ولی هیچکدوم واضح و درست این رو نگفته بودن.
سوال: چطور صفحات یک سند در word رو در چند بخش شماره گذاری کنیم؟ 
ادامه مطلب
در سرم شوره زار جای دارد،بی آب اما با علف؛ترسم از آن است که روزی علف ها نیز بخشکند و من بمانم و شوره زاری که تنها آفتاب را انعکاس می دهد.
در زیر خاک شوره زار چرب من،یک دنیا سودا و خیال نهفته است که همان به که نهفته بمانند.
شاید اگر می شد از شوره زار فرق سرم،که تمام سخنم از اوست نمک استخراج کنند نه تنها الان بزرگترین معدن تجدید پذیر نمک بودم، بلکه آنقدری جیب هایم پر از چرک و شوخ می شد که می توانستم همان علف هارا هم حفظ کنم. و شاید دامپروری هم تاس
این روزها دخترکِ خیابانِ انقلابِ درونم، یاغی شده و حرف های بو دار میزند.
سرم پر از حرف و حرف و حرف است اما قفلِ عقلم، مانع جاری شدنش می شود.
می ترسم از این هیاهوی درون. یا سرم بر باد می رود یا آرزوهایم.
موهایم طغیانگر شده اند و حریفشان نیستم.
هوا رو به گرمی می رود و آن پیراهن کوتاه گل گلی ام در کمد برایم چشمک میزند اما. پیراهنی که باد به رقصش در نیاورد چه سود.
آه از روابط.قوانینشرعیات و عرفیات.
چه کسی جواب ذوق های کورشده ام را می دهد؟ جواب
گاهی گمان نمی کنی ولی خوب می شودگاهی نمی شود که نمی شود که نمی شودگاهی بساط عیش خودش جور می شودگاهی دگر، تهیه بدستور می شودگه جور می شود خود آن بی مقدمهگه با دو صد مقدمه ناجور می شودگاهی هزار دوره دعا بی اجابت استگاهی نگفته قرعه به نام تو می شودگاهی گدای گدایی و بخت باتویار نیستگاهی تمام شهر گدای تو می شود…گاهی برای خنده دلم تنگ می شودگاهی دلم تراشه ای از سنگ می شودگاهی تمام آبی این آسمان مایکباره تیره گشته و بی رنگ می شودگاهی نفس به تیزی شمش
پیش خود خیال می کردم                     حداقل شانزده می گیرم
اما وقتی رفتم پیش استاد                     تا   نمرمو    بگیرم
گفت  که  هشت  گرفتی                          الهی  برات بمیرم
دنیا  برام   سیاه   شد                          مثل شبی که برق رفته بود
همون شبی که از ترس                        سگ  خونمون  مرده  بود
دلم می خواد  باز  بگم                         از  اون   سگ     قشنگم
از  اون   سگ   با    وفا                         از   اون   سگ  یه رنگم
دلم    نمی خو
برای کسب و کارهای اینترنتی سریعا امکانی به وجود بیاورید که دسترسی به گوگل و به منابع لازم برای انجام سفارش‌های شغلی خود داشته باشند، مشکل فقط چند روز نیست مشکل این است که با ادامه ی این رَوند اصلا دیگر کسی سفارش محتوا نخواهد داد و مدتی قید وب سایت خود را خواهد زد.
من از مخابرات که به اجبار اینترنت ما (به دلیل مخصوص بودن فیبر نوری به فقط مخابرات) از آنجا تامین میشود پرسیدم که من باید شکایتم را کجا مطرح کنم؟ جوابش این بود: به من چیزی نگفته
 
 
باسمه تعالیگفتگووصف استادجمکران خانه ی زیبای همه منتظرانمیثمی کرد دعا بهر خود و هم دگرانیاد استاد نمودست و کند شکر خداچون رجالی بود استاد همه استاداناو نه تنها به ریاضی است که ماهر باشدمرد تقواست و اخلاق، بود از خوبانهر چه را داشت رجالی، بنماید عرضهآسمانی است سخی و بود او پر بارانگر چه بسیار توان صرف کند در تعلیربان است به حال همه ی همکارانافتخاریست که شاگردی او را بکنیمچون پناهی است برای همه ی ره پویانشعرهایش چو مقالات پر است از م
اشنایی با بورس  بخصوص برای کسانیکه دوست دارند و علاقه دارند در بورس فعالیت کنندو درامد چند برابر ی خود را ازاین سهم بزرگ  اقتصادی بردارند و به رونق تولید کشور هم کمک کنند. اصلا بورس چیست ؟ در کشور جمهوری اسلامی ایران بورس و بازار بورس چگونه تحلیل و بررسی میشود و چگونه به سوددهی می رسد.
همه این مطالب و انچه که باید از بورس بدانی  تحت عنوان کتاب دانلودی کتاب ثروت نهفته در بورس ایران برای شما کاربرعلاقمند تهیه وتدارک دیده شده است که می توانید
+ عصر و شب بودم و حالا اومدم دانشگاه اولی که انصراف بدم پرونده ام بره دانشگاه دومی، کلی دنگ و فنگ بیخود و منم خوابم میاد و هنوز صبحونه نخوردم ، باید تا ساعت 10 صبر کنم استاد بیاد تایید کنه انصرافیم رو
+ خانوم بچه هم که هنوز نیومدند، چقدر طولانی شد
+ کلاسها هم بازم یه بنده خدایی هست جزوه و اینا برام می‌فرسته، واقعا یه سری ها چه آدمای خوبی اند، دارم سعی می کنم برسم به کلاس
+ امروز به رئیس هم گفتم که دانشگاه میرم تا هوای کار دستش باشه، یه وقت بعدا بف
حکایت این ایام انتخابات:
هفته پیش یکی از کاندیداهای مجلس اومد روستای ماگفت چه مشکلاتی دارید؟ بگید تا حل کنم  گفتیم والا دوتا مشکل خیلی مهم داریم : اولیش اینه که گاز نداریم دومیش اینه که. هنوز دومی رو نگفته بودیم که گفت صبر کنید!!! به بغل دستیش گفت اون موبایلو بده به من. الو! سلام آقای گیتی فر، بنده الان در روستای گیجالی هستم و این مردم گاز ندارن، لطف کنید به دستور من براشون گازکشی انجام بدید.جان؟. خواهش میکنم.کی؟. یک هفته بعد از انتخاب
این شعر منسوب به حضرت امیر المؤمنین علیه السلام است:
أتزعم انک جرم صغیر           و فیک انطوی العالم الاکبر
یعنی آیا گمان کرده ای که تو یک جسم و ماده کوچکی هستی در حالی که در تو عالم بزرگی نهفته است.
در این بیت جرم به کسر جیم (جِرم) می باشد نه به ضم آن (جُرم) و به معنای گناه نیست بلکه جِرم یعنی جسم یا مقدار می باشد. و صغیر هم به معنای کوچک است (در مقابل بزرگ) نه پست در مقابل غیر پست.
در این بیان امام اشاره به همان حقیقت غیر بدن و جسم آدمی دارد که از آ
گوهر لطیف و عاطفى زن با ظرافت و زیبایى نهفته در دل هنر، پیوندى
ناگسستنى دارد اما بهره ابزارگونه و جاذبه‏انگیز از ن در هنر نمایشى به
ویژه سینما از آسیب‏هاى جدى این هنر به شمار مى‏رود که هویت واقعى و شخصیت
قدسى زن را در پشت زنگار جذابیت‏هاى کاذب پنهان ساخته است. پیدایش انقلاب اسلامى نقطه عطفى در روند متمایز و رو به تکامل سیماى زن در
سینماى ایران مى‏باشد که در مسیر هویت‏یابى خود فراز و نشیب‏هاى زیادى را
تجربه مى‏کند.
ادامه مطلب
بی تردید آنقدر که کامبوزیا پرتوی» به خاطر فیلمنامه هایش شناخته شده است، فیلم هایش آن اعتبار نهفته در فیلمنامه ها را برایش به همراه نیاورده است. گلنار»، گربه آوازه خوان» و ننه لالا و فرزندانش» فیلم های نسبتا خوبی بودند که در حیطه کودک و نوجوان مطرح شدند، اما او این بار به سراغ مضمونی رفته است که بر دستیابی به یک زبان گفتگوی تازه در میان افراد، تأکید دارد.
ادامه مطلب
گاهی گمان نمیکنی ولی خوب میشودگاهی نمیشود که نمیشود که نمیشودگاهی بساط عیش خودش جور میشودگاهی دگر تهیه بدستور میشودگه جور میشود خود آن بی مقدمهگه با دو صد مقدمه ناجور میشودگاهی هزار دوره دعا بی اجابت استگاهی نگفته قرعه به نام تو میشودگاهی گدای گدایی و بخت با تو یار نیستگاهی تمام شهر گدای تو میشودگاهی برای خنده دلم تنگ میشودگاهی دلم تراشه ای از سنگ میشودگاهی تمام آبی این آسمان مایکباره تیره گشته و بی رنگ میشودگاهی نفس به تیزی شمشیر میشودا
گاهی گمان نمی کنی ولی خوب می شود
گاهی نمی شود که نمی شود که نمی شود
گاهی بساط عیش خودش جور می شود
گاهی دگر، تهیه بدستور می شود
گه جور می شود خود آن بی مقدمه
گه با دو صد مقدمه ناجور می شود
گاهی هزار دوره دعا بی اجابت است
گاهی نگفته قرعه به نام تو می شود
گاهی گدای گدایی و بخت با تو یار نیست
گاهی تمام شهر گدای تو می شود
گاهی برای خنده دلم تنگ می شود
گاهی دلم تراشه ای از سنگ می شود
گاهی تمام آبی این آسمان ما

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها

بروز تم ربجو تدریس خصوصی لوله کشی گاز خانگی ساختمان ،لوله کشی گاز صنعتی افزایش بازدید و افزایش رتبه الکسا سایت و وبلاگ ایده های کسب و کار فروشگاه سازفروش ترک فیلم تاریخ گزیده کلیک بوم