نتایج جستجو برای عبارت :

انشا درباره قصه های مادربزرگ

متن در مورد خانه مادربزرگ توصیف مادر بزرگ انشا در مورد صندوقچه مادربزرگ انشا در مورد مادربزرگ مهربان متن در مورد خانه قدیمی مادربزرگ انشا در مورد خانه هاي قدیمی توصیف حیاط خانه مادربزرگ انشا در مورد خانه هاي قدیمی در پاییز
ادامه مطلب
انشا در مورد یک روز سرد زمستانی انشا درباره یک روز برفی انشا در مورد یک روز سرد زمستانی را توصیف کنید انشا کوتاه درباره برف انشا در مورد برف با مقدمه خاطره از یک روز برفی انشای ذهنی درباره برف داستان کوتاه در مورد یک روز برفی
ادامه مطلب
انشای ادبی در مورد پاییز انشا در مورد پاییز هفتم انشا پاییز فصل هزار رنگ مقدمه انشا پاییز انشا در مورد پاییز با مقدمه بدنه و نتیجه انشا درباره پاییز در روستا انشا درمورد پاییز با مقدمه بدنه نتیجه متن عادی درباره پاییز
ادامه مطلب
انشا صدای مادربزرگ صفحه 37 نگارش پنجم
انشا صفحه 37 نگارش پنجم درباره احساس خود از شنیدن صداها
انشاهاي صفحه 37 نگارش پنجم درس ششم
تجربه ی شنیدن کدام یک از صداهاي زیر را دارید ؟ احساس خود را از شنیدن آنها بنویسید.
صدای وزش باد پاییزی
صدای مادربزرگ
صدای سرود ملی
صدای زنگ آخر
صدایی که قبلا شنیده اید و آن را دوست دارید.
موضوع : انشا صدای مادر بزرگ
ننه، حالت خوبه ؟
با این صدا به خودم آمدم.
باز شوق و شادی ناشی از این صدا تمام وجودم را فرا گرفت.
باز غرق در ا
انشا در مورد برف و زمستان انشا در مورد یک روز سرد زمستانی یک روز سرد زمستانی را توصیف کنید انشا در مورد برف با مقدمه انشا در مورد زمستان با مقدمه و نتیجه انشا کوتاه درباره برف انشا زمستان در روستا انشا در مورد یک روز سرد زمستانی را توصیف کنید
ادامه مطلب
انشا در مورد امام زمان کلاس هفتم انشا در مورد امام زمان کلاس پنجم انشایی درباره ی ظهور امام زمان انشا احساسی در مورد امام زمان انشا در مورد امام زمان به زبان عادی و ادبی انشا در مورد امام زمان عج الله انشا در مورد نیمه شعبان کلاس چهارم انشاء درباره امام زمان (عج)
ادامه مطلب
انشا درمورد مادر با مقدمه بدنه و نتیجه انشا در مورد مادر با مقدمه بدنه نتیجه انشا درباره مادر کلاس هفتم انشا مادر ابتدایی انشا عادی درمورد مادر انشا در مورد مادر پایه هفتم مقدمه در مورد مادر انشا در مورد مادر به زبان ساده
ادامه مطلب
درون یک فضاپیماراکه روی کره ماه فرود امده تصورکنیدوتصویرذهنی خودرابنویسید انشا کوتاه درباره فضاپیما روی کره ماه انشا درون یک فضاپیما روی کره ماه درون یک فضاپیما را که روی کره فرود امده است تصور کنید و تصور ذهنی خود را بنویسید انشا تصور کنید درون یک فضاپیما هستید که روی کره ماه توقف کرده اید انشا فضاپیما که روی کره ماه فرود امده انشا درون یک فضاپیماراکه روی کره ماه فرود آمده انشا درباره تصویر ذهنی از کره ماه
ادامه مطلب
انشا پاییز فصل هزار رنگ انشا درباره ی فصل پاییز انشا درباره پاییز کلاس هفتم با مقدمه انشا در مورد پاییز هفتم انشا در مورد پاییز با مقدمه بدنه و نتیجه انشا درمورد فصل پاییز همراه با بند مقدمه بندهاي بدنه بدنه نتیجه انشا درباره پاییز در روستا انشای ادبی در مورد پاییز
 
پاییز جلوه ای از زیبایی آفرینش است،
وقتی پرندگان در حال کوچ در آسمان تابلوی شگفت انگیزی را می‌سازند،نقاش پاییز با ترسیم نقش نگاری به زمین، کار و تلاش خود را آغاز می‌کند. به در
توصیف گفتگوی ظرف ها درباره ی آداب غذا خوردن مهمان ها نگارش ششم
انشا گفتگوی ظرف ها درباره ی آداب غذا خوردن مهمان ها
انشا گفت و گوی ظرف ها در آشپزخانه درباره اداب غذا خوردن مهمان ها صفحه 24 نگارش ششم
بعد از یک مهمانی ، ظرف ها در آشپزخانه درباره ی آداب غذا خوردن مهمان ها در حال صحبت کردن بودند.
گفت و گوی آن ها را در دو بند بنویسید.
مهمانی تمام شده بود.
میزبان ظروف غذاخوری را در آشپزخانه جهت شست و شوی جمع کرده بود.
فرصتی بود تا ظروف با هم، هم صحبت شوند
انشا می نویسیم تا ۱- بتوانیم آنچه را که در اندیشه داریم به زبانی رسا وشیوا به دیگران انتقال دهیم
۲- بتوانیم قوه ی تخیل و استدلال را پرورش دهیم و استعدادهاي خود را کشف و هدایت نماییم
۳- بتوانیم دنیا را ازدریچه ای نو حس کنیم ودرک بهتری از زندگی داشته باشیم
موضوع انشا :چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی
در گذشته هاي دور در میان مردمی که هر کدام به تنهايی یک داستانی در زندگی دارند و می توان از سرگذشت زندگیشان یک کتاب نوشت پیرمردی سالخورده و دنیا دیده به همراه همسرش زندگی می کردند که از دار دنیا یک گاو داشتند که زندگیشان را با آن می گذراندند. با شیر آن شام می خوردند، با پنیر آن صبحانه و با کره ی آن ناهار. زن خانه با گرفتن شیر و کارهاي خانه روزش را سپری می کرد و مرد خانه با به چرا بردن گاو در دشت و تمی
انشا با موضوع یک شاخه گل
گلها در گل فروشی منتظر بودند.تعدادی از آنها توسط گل فروش جدا شدند و درون گلدان هاي تزئینی چیده شدند.بعضی از آنها بر روی داربست چوبی کنار هم قرار گرفتند، آنها مهمان عده ای آدم سیاه پوش بودند.گلها خیلی با هم تفاوت داشتند در رنگ ها، عطرها، اندازه ها و شکل ظاهری.حتی آنهايی که در ظاهر شبیه هم بودند باز هم نسبت به هم متفاوت بودند.این را از چشم هاي آدم ها می شد فهمید وقتی در انتخاب کردن و برداشتن گلها دچار تعلل می شدند.مشتری وا
انشا کتاب از نگاه تصویرگر
صفحه 92 کتاب نگارش هشتم درس هشتم

انشا کتاب از نگاه تصویرگر صفحه 92 کتاب نگارش هشتم درس هشتم
با سلام خدمت شما دوستان عزیز در این مطلب قرار است که انشا درباره کتاب از نگاه یکی از خوشه هاي جدول برای شما بنویسم و در این انشا می خواهیم از نگاه تصویر گر این کتاب را بنویسیم ما در ادامه مطلب هاي مختلفی راجع به انشا از نگاه تصویر گر در اختیار شما عزیزان قرار خواهیم داد و شما می توانید به راحتی یکی را انتخاب کنید و در کلاس ۲۰ بگیر
انشا درباره پاییز انشا درباره پاییز کلاس هشتم انشا در مورد پاییز هفتم با مقدمه بدنه و نتیجه انشا درباره پاییز کلاس هفتم با مقدمه و نتیجه گیری انشا درباره پاییز کلاس هفتم با مقدمه بدنه نتیجه انشا در مورد پاییز با مقدمه بدنه و نتیجه انشا در مورد حیاط مدرسه هفتم انشا در مورد پاییز با مقدمه و نتیجه
 
مقدمه :به نام خداوند مهربانی که این همه زیبایی برای آفریده است ، انشای خود را آغاز میکنم .
متن انشا:من خیلی فصل پاییز را دوست دارم .
هم چون مدرسه ها د
نماز میخواندم ولی صدای مادربزرگ را میشنیدم که مامان را نصیحت میکرد میگفت انقدر به بچه ها سخت نگیر این چادر چیه که دست و پاشونو میگیره بگذار راحت بگردن و صدای مامان که در تلاش برای متقاعد کردن مادربزرگ بود. شنیدن این نصایح آن هم از زبان مادربزرگ برایم تازگی دارد چه میکند این پیشرفت تکنولوژی و ورود اینترنت به فامیل ما حتی توانسته! عقاید یک پیرزن هفتادو پنج ساله را بدون خون و خونریزی تغییر دهد. مادربزرگ حتی معیارهاي زیبایی شناسیش هم تغییر کر
انشای پایه ی هشتم_صفحه /۷۳
برخاستن از خواب در صبح روستا
دریکی از روزهاي خوب بهاری درصبح زود در یکی از روستاهاي خوب شمال درحالی که زیر لحاف گرم و نرمی که مادربزرگ با دستان پرمهرش دوخته بود با صدای آواز پرندگان و نسیم بهاری که از لا به لایه درختان به شیشه ی پنجره ی اتاقم برخورد می کرد،از خواب بیدار شدم و شتابان با شادی به سمت پنجره ی اتاق رفتم و پنجره را گشودم و با دمی محکم بوی جنگل و گل هاي روستا و هوای تازه را وارد ریه هايم کردم و بالبخند به خورش
نگارش دهم درس اول
موضوع: کلید
مقدمه: هنگامی که نام کلید به گوشم می خورد، یاد تنها چیز هايی که می افتم شاید گشودن و یا بستن چیزی باشد.هرچیز؛ هر چیزی که قفلی داشته باشد.می تواند یا جسم باشد و یا اینکه به احساسات و درونمان مربوط شود.
بند اول:در زندگی ام به چیزهايی پی بردم . شاید کم سن و سال باشم ولی به هر حال تجربه هايی هم داشته ام. یکی از آنها این است که هر چیزی کلیدی دارد .شاید بتوانم صندوقچه ای را مثال بزنم که کلیدش گم شده باشد و درش هم قفل باشد ولی
موضوع انشا : مقایسه ی ابر و کودکی هايمان
در این روزگار قصه ها بسیارند ، انگار بازار رویا هاي کودکانه داغ شده است ، هرآنکس که به کودکی هاي خویش سفر می کند جای ردپایش را در سرزمین رویا ها به جای می گذارد .
یادش بخیر! در کودکی بازی می کردیم بدون آنکه بترسیم از زمین خوردن هايمان ، دعوا می کردیم بدون آنکه هراسی داشته باشیم از آشتی نکردن هايمان ، بادبادک می ساختیم بدون آنکه نیامدن بادی را در خیال خود بگنجانیم .[enshay.blog.ir]آسمان نیز این چنین است ، ابر ها
وابستگی کودکان به پدربزرگ و مادربزرگ خوب است یا نه؟
 
 
گاهی وقت ها کودکان به علت شرایط کاری والدین شان ناچار هستند چندین ساعت از روز را در خانه پدر بزرگ و مادربزرگ خویش سپری کنند. زمانی که کودکان ساعتهاي زیادی از روز را در خانه پدر بزرگ و مادربزرگ هستند، زمینه وابستگی در آنها ایجاد می شود.
هرچند پدر بزرگ ها و مادربزرگ ها میتوانند نقش حمایتی مفیدی برای کودک و والدین داشته باشند ولی گاه همین پشتیبانی، میتواند زیان آور و آسیب رسان باشد.
 
ادام
انشای آزاد تصور ذهنی از عکس
انشا پایه هشتم تصویر سازی صفحه ۵۶
جاده ایی بلند که انتهايش ختم می شود به پیچی که نمی دانم آن سمت  پیچ چه چیزی انتظارمان را می کشد.دره ایی هولناک یا که رودخانه ای پرخروش و یا کوهی به بلندی آسمان. آسمانی که سقف بزرگ جنگل و درختان قاب عکس شده است. جاده ایی طویل که درختان عریان زمستانی بر رویش سایه افکنده اند و از آسمان پر از ابر سیاه برف هاي سفید مرواریدی شکل بر زمین و بر درختان می نشیند و درختان عریان کم کم پوشیده می شون
نگارش دهم درس اول با موضوع مرگ
دبیرمان موضوع مرگ برای نوشتن انشا داد، از آن روز تمام فکرو ذکرم مرگ شده بود!به مرگ انسان ها، تنها شدن اطرافیانشان،عزاداری،سیاه پوشی فکر می کردم اما باز هم به نتیجه ایی برای نوشتن نمیرسیدم.خواستم بیخیال نوشتن شوم و بروم و به دبیرمان بگویم:آخر مگر مرگ انسان ها هم نوشتن دارد؟؟؟!!خواستم قلم و کاغذم را بردارم که یک جرقه در ذهنم زده شد!!موضوع که فقط بر مرگ "انسان"تاکید نداشت،موضوع فقط مرگ بود!!قلمم روی صفحه ی سفید
 
موجودات فضایی تاکنون در بسیاری از فیلم هاي ساخته شده در جهان از موجودات زشت و ج تا موجودی شبیه خرس اسباب بازی یعنی ای تی به تصویر کشیده شده اند. اما از نظر دانشمندان کدام چهره از موجودات فرازمینی به واقعیت نزدیک تر است؟
به گزارش آقای انشا به نقل از خبرگزاری مهر، با افزایش درک ما از جهان اطرافمان، چشم انداز ما نیز نسبت به وجود خود متواضع تر شده، این امر موجب شده که دانشمندان نظریه پردازیهايی را درباره ظاهر موجودات فرازمینی آغاز کنند که ن
 
 
موضوع انشا : فصل پاییز را توصیف کنید (متن توصیفی- توضیحی در مورد پاییز و ویژگی هايش به زبان ساده)برای پایه تحصیلی :کودکانمقدمه :انشای خود را به جای مقدمه با این شعر زیبا در مورد پاییز زیبا آغاز میکنم .شاخه هايت پر از کلاغ شدند*ای چنار قشنگ پاییزی
عکس خود را ببین در آیینه*واقعا که شگفت انگیزی
وقت تاریک و روشنای غروب*از کلاغان خسته سرشاری
توی فصلی که فصل بی برگیست*برگ دادی دوباره انگاری
می نشینم دوباره در ایوان*خسته و سرد و خواب آلودم
خوب می شد
بسم رب الرفیقمادربزرگ نشسته بود روی مبل و جوراب هاش رو گرفته بود دستش. چشمش که به من افتاد گفت: سیدجان!  _دو سه سالی هست که دیگه حافظه ش خوب کار نمیکنه و به همین سید اکتفا میکنه_ بیا کمکم کن جورابامو پام کنم.میشینم روی زمین روبروش، پاهاش رو میزارم روی پام و جورابای مشکیش رو پاش میکنم. پاها همون پاهاي کوچک و تپل قبلیه ولی ورم کرده. دیگه قادر نیست خم شه و خودش جوراب هاشو پاش کنه.هنوز جوراب دوم رو کامل نکشیدم بالا که انگار چیزی یادش میاد و خیلی جدی م
از قدیم ها و خیلی سال پیش
شاید بگویم دوران کودکی
باورتان می شود که
 من از مادربزرگم می ترسیدم
هنوز هم می ترسم
می پرسید چرا؟
از آخرین خاطرات کودکی ام که در گوشه خاطراتم است
همین قدر یادم می آید
که دفعه اولی که من عقل درست و حسابی داشتم
و
تازه می فهمیدم چی به چیه
به خانه مادربزرگ رفتیم
از همان کودکی وزن سنگینی داشتم
در را که باز کردند
جوری صورتم را می بوسید
انگار مزه مزه می کند
دهان بی دندان و لب هاي شل و ول
را بر لپ هاي من آنچنان می کشید
و از مزه اش
شمع ما یک شبکی را به تو پروانه بگفت
                                                    همره من تو نباشی بگسل از بر جفت
کار من سوختن و ساختنی از بر نور
                                             شمس و تابان شدنی از در کور
گر تو باشی به جوارم  دو سه روز
                                     یا بمانی به کنارم دو سه روز
تو بسوزی ز در غفلت خویش
                                      دور گردی ز ره رفطرت خویش
عمر تو یک صلتی از بر یار 
                                       تو بسان موش با
صبح که مامان بیدارم کرد ، تو چند لحظه ای که بین بیدار شدن و نشدن بودم حس کردم چقدر به مادرم بیگانه‌م، حس کردم یه غریبه‌ست، یه زن میانسال با کمی اضافه وزن، صورت سفید، موهاي قهوه‌ای و تک و توک سفید. اونقدر کابوس کوتاهی بود که سریع گفتم: بیدار شدم مامان جان. با تاکید روی مامان جان‌. انگار که بخوام به اون چند لحظه‌ای که گذروندم ثابت کنم که اون مامان‌جانِ منه! همون زن میانسال با همه نقص ها، چروک هاي روی صورتش، گاهی اخم و بداخلاقی هاش زیبایی زندگی
نگارش یازدهم درس اول
موضوع: دلتنگی
دلتنگی
دلتنگی درد عجیبی است که گاه گاهی در لابه لای صفحات زندگی رقم می خورد.
قدم ن می‌روم . در فکر فرو رفته ام، سر در گریبان و چشمانم فقط پاهايم را می بیند. پا هايی که در لا به لای برگ هاي زرد وخشکیده با صدای خش خش یکی از صداهاي پاییزی آشنا را به تولید می کند.هم آوا شدن جیک جیک گنجشکان و صدای رعدوبرق حالم را از آنچه که بود گرفته تر کرد؛سرم را بلند کردم صورتم را مماس کردم با آسمان بالای سرم، دلتنگ شدم! دلتنگ چی
بسم الله الرحمن الرحیم

کتاب "چهل نامه ی کوتاه به همسرم" به قلم نادر ابراهیمی
در یک جمله "کتاب خوبیه برای درک بهتر زندگی مشترک" اما خوبی عمیق این کتاب بیشتر به این خاطر که نویسنده صرف نگاه لطیف و عاشقانه به زندگی نداره (بطوری که با خوندنش چشمانتون مثل سینتی پیتی برق بزنه و لبریز از تخیلات شیرین، ابری بالای سرتون شکل بگیره) بلکه نگاهی آمیخته با منطق و احساس و یا شاید به زبان ساده تر؛ نگاهی ترکیبی از هر دو جنس مردانه و نه به زندگی داره. و این خ

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها

هفت خط دستگاه پرکن قفسه بندی انبار وکیل خانواده|وکیل مهاجرت|اقامت کانادا حرف آخر کلینیک های برتر گفتاردرمانی و کاردرمانی نوشته‌های امیراسعدی قالب های سیلیکونی server66 هود،سینک،گاز،فر وی کارن