نتایج جستجو برای عبارت :

ادامه روزی دست در دست عصای پدربزرگ گذاشتم

دومین یا سومین سحر ماه رمضون سال ۸۸ بود که پدربزرگ عزیزم سکته ی مغزی کرد و به کما رفت.
هیچ چیزی برام غم انگیزتر از دیدنش رو تخت بیمارستان نبود.
به زورِ دستگاه ها نفس می کشید و هر چی صداش می کردم بی فایده بود. دکتر می گفت صداتون رو میشنوه ولی مگه میشد صدام رو بشنوه و جوابمو نده؟
فقط دو روز رفتم ملاقاتش،بعدش همه ی نوه ها جمع شدیم تو خونه ی پدربزرگ تا منتظرش بمونیم.
یادم نیست دقیقا چند روز بعد بود اما یادمه اذان ظهر رو گفتن و همه ی نوه ها آماده ی نماز
پدربزرگ رفت و عطر شمعدونی ها کم رنگ شد. دیگه صدای نفس نفس زدن و خس‌خس های یک عزیز نمیاد. پدربزرگ برای خودش خونه‌ای خرید و برای همیشه زندگیش رو از ما جدا کرد، اما نمیدونم چرا در آن هوای سرد، کت و کلاه سبزش رو فراموش کرد؟
از چهره پدربزرگ همیشه خندان و مهربون و مومن، همش یک قاب عکس جا مونده و یه صفحه شناسنامه که صفحاتش با مهر باطل شد» ورق میخوره.
ادامه مطلب
خب طبق معمول امروز کلاس نداشتم ^_^ 
شب بعد از اینکه شام تو سلف خوردم ( بسی بی نمک ) رفتم بوفه خرید یک عدد پفک و بستی دابل چاکلت خریدن + پنیر صبحانه شد ۱۰ تومن
بعد موقع برگشت گوشی و کارت دانش جویی گذاشتم تو پلاستیک و مستقیم پلاستیک گذاشتم تو یخچال
بعد از ۱۰ دقیقه که اسی شدم از گشتن فهمیدم  تو یخچال گذاشتم .
پ.ن : این انصاف  شام دانش جویی ۱۵۰۰ بعد بستنی ۵۰۰۰ تومن 
پ.ن :ناهار ۱۵۰۰ بعد اون وقت یک عدد ظرف یه بار مصرف ۱۰۰۰ تومن ؟! 
  
آن‌هایی که وبلاگ مرا دنبال می‌کنند می‌دانند که هر از گاهی وقتی فیلمی نظر مرا جلب می‌کند چند خطی درباره آن فیلم می‌نویسم و پیشنهاد تماشای آن را به مخاطبان وبلاگم با توجه به نوع سلایقشان می‌دهم.
فیلم کمدی "The War With Grandpa" یا "جنگ با پدربزرگ" به کارگردانی تیم‌هیل (Tim Hill) و با بازی Robert De Niro ، Jane Seymour ، Christopher Walken و Rob Riggle از جمله فیلم‌های سرگرم‌کننده‌ایست که می‌توانید از تماشای آن در کنار خانواده از تماشای آن لذت ببرید.
این فیلم محصول 2020 در آمریکا
قصه ‌گویی به اندازه تاریخ بشر قدمت دارد
پدر بزرگ ها و مادربزرگ ها دیوانی گویا از قصه ها،داستان ها،حکایات و ضرب المثل هایی هستند که به بلندای تاریخ قدمت دارند.قبل از شیوع بیماری کرونا  موزه مردم شناسی اوز اول و آخر هر ماه میزبان این عزیزان به همراه نوه هایشان بود و در سرای زرنگار (خانه فرهنگ ) نیز برنامه هایی با حضور این عزیزان برگزار گردید و باشگاه کتابخوانی پروانه ها نیز برنامه ای با این عزیزان داشت.موزه مردم شناسی یادگاری زیادی از مادرب
ژله هندوانه ژله انار یک بسته(هر طعمی باشه میشه فقط قرمز باشه)ژله آلوئه ورا نصف بستهژله کیوی نصف بستهشیر یک لیوان(برای هر رنگ نصف لیوان کمتر)چیپس شکلات برای تزیین مقداریابتدا یک بسته ژله انار را با یک لیوان آب جوش کاملا مخلوط کردم و گذاشتم کاملا خنک بشه بعد نصف لیوان کمتر شیر برای مات شدن ژله بهش اضافه کردم و مخلوط کردم(حتما باید ژله کامل خنک باشه اگر گرم باشه ژله میبره)قالبم رو خیلی کم با برس چرب کردم و ژله قرمز رو داخلش ریختم و گذاشتم یخچال ت
وابستگی کودکان به پدربزرگ و مادربزرگ خوب است یا نه؟
 
 
گاهی وقت ها کودکان به علت شرایط کاری والدین شان ناچار هستند چندین ساعت از روز را در خانه پدر بزرگ و مادربزرگ خویش سپری کنند. زمانی که کودکان ساعتهای زیادی از روز را در خانه پدر بزرگ و مادربزرگ هستند، زمینه وابستگی در آنها ایجاد می شود.
هرچند پدر بزرگ ها و مادربزرگ ها میتوانند نقش حمایتی مفیدی برای کودک و والدین داشته باشند ولی گاه همین پشتیبانی، میتواند زیان آور و آسیب رسان باشد.
 
ادام
امروز آخرین امتحان ترم سوم هم تموم شد. زمان داره خیلی زودتر از اون چیزی که انتظارش رو داشته باشم می‌گذره(کلیشه) در واقع از اولین روزي که من پام رو گذاشتم توی دانشگاه این باید نهمین ترم من می‌بود. باورش سخته که این همه زمان از اون روز گذشته باشه. که اولین بار نشسته بودیم روی صندلی هایی غیرنیمکت! اونم چه صندلی‌هایی؟! پلی تکنیک تهراااان. با شعار ما پلی تکنیکی هستیم، پلی تکنیکی هستیم ، ما شیر فلانیم و . . که فی الواقع تا همین فارغ‌التحصیلی بیشتر
طرز تهیه ژله مینیون مخصوص تولد کودک
طرز تهیه ژله مینیون :
اول ژله بلوبری رو تو یه لیوان آبجوش حل میکنیم و میریزیم تو طرف سرو بعد که خودشو گرفت کاسترد و اماده میکنیم و میریزیم روش واسه موهاشونم شکلات تخته ای رو و بنماری کردم بعد اونجوری فرفری ریختم رو یه سینی و گذاشتم فریزر وقتی که گرفت گذاشتم رو کاستردچشماشونم با ماژیک کشیدم
ادامه مطلب
خانواده ی شهید بودن به حرف راحته ولی تو عمل
دایی جانم سی سال مفقود الاثر بود، هم رزماش میگفتن شهید شده ولی پدربزرگ و مادربزرگم هیچوقت باور نمی کردن، میگفتن اسیر شده بر می گرده.
اسرا هم برگشتن و دایی من نیومد.
از ساعت 11شب به بعد، به پدر بزرگ و مادربزرگم زنگ نمی زدیم چون چشم به راه داییم بودن و با هر زنگِ نیمه شب، قلبشون تند میزد.
بنیاد شهید 3 بار مجلس ترحیم گرفت ولی بازم باور نکردن، نمیخواستن که باور کنن.
با اصرار زیاد بعد بیست و چند سال، بالاخ
اموزش دانلود بازی gta sa برای اندروید
سلام!!
اول از همه روبیکا رو دانلود کنین بعد تو قسمت سرچ کانال هاMOHAMADREZAaGAMER@رو سرچ کنید بعد وارد کانال شوید اگه به پیام های بالاتر بروید میبینید که چند فایل دیتای بازی GTA SA LITE
رو گذاشتم اگه بلد نیستید بازی رو کامل نصب و اجرا کنید در پایین این پیام یک کانال اپارات گذاشتم لطفا به اون کانال مراجعه کنید و ویدیوی اموزشی دانلود بازی رو گذاشتم اگه تو دانلود بازی به مشکلی خوردید که گفته رمز واد کنید لطفا رمز data_gamer@رو و
امروز آخرین جرعه از شربت بیست‌سالگی رو سر کشیدم و تمام!. بیست‌سالگیِ قشنگم با همه‌ی اتفاق‌های ریز و درشتش، با تموم سختی‌هاش، با تموم شبهایی که فکر میکردم صبح نمیشن وبا تموم خنده‌های از ته دلم، امروز تموم شد‌‌. به سرعت سر کشیدن یه شربت خنک تو دل تابستون. بیست‌سالگی رو سال "شروع" نامگذاری میکنم، سالی که بعد ها بگم همه چیز از اون سال شروع شد، سالی که خودم رو همینجوری که هستم، پذیرفتم و در عین حال با هزار و یک روش مختلف، روی نقاط ضعفم کار کرد
گفته بودم هر دفعه براتون از ترفندهای کیبورد میزارم
دفعه قبلی هم 15 از ایموجیهای صفحه کیبورد رو گذاشتم 
الان می خوام قبلی ها رو ادامه بدم:
 
کد                       کارکتر
ALT16                                       ►
ALT17                                         ◄
ALT                                        ↕
ALT19                                        ‼
ALT20                                       
ALT21                                       §
ALT22                                       ▬
ALT23         
ما روزي عاشقانه برمی‌گردیم
بر دردِ فراق چاره‌گر می‌گردیم
از پا نفتاده ایم و، تا سر داریم،
در گردِ جهان به دردِ سر می‌گردیم
خندان ما را دوباره خواهی دیدن
هرچند که با دیده‌یِ تر می‌گردیم
خاکسترِ ما، اگر که انبوه کنند،
ما در دلِ آن توده شرر می‌گردیم
گر طالعِ ما غروبِ غمگینی داشت،
این بار سپیده‌یِ سحر می‌گردیم
چون نوبتِ پروازِ عقابان برسد،
ما سوختگان صاحبِ پَر می‌گردیم
نایافتنی نیست کلیدِ دلِ تو
نایافته ایم؟ بیشتر می‌گردیم
از ر
سلام سلام:)
چطورید؟
 
هفته پیش گفتم پدربزرگ نیک برگردن من پست سرگرمی میذارم شیرینی برگشتشون:)
که خدارو شکر برگشتن:)
البته هرکی بخواد بی دلیل بره همینه به اصرار نگه میدارم:))مگه من میذارم الکی الکی بذاریدبرید منو تهنا بذارید:))
ادامه مطلب
نوشته ی خاصی نیس. دوس نداشتید نخونید.
چند سالِ بعد عصر یک روزِ ابری دلت برای مادربزرگ و پدربزرگت تنگ میشود و بی هوا تصمیم میگیری به دیدنشان بیایی. بنیامین که بیشتر از هرکس وابسته به توست دنبالت راه می افتد و تو دلت نمی آید دلِ کوچکش را بشکنی و او را هم با خودت همراه میکنی. مسیر هشتاد کیلومتری بینمان را طی میکنی. مستقیم راه منزل مادربزرگ را در پیش میگیری. زنگ میزنی ولی خودت را معرفی نمیکنی. درِ حیاط که باز میشود مادربزرگت سرک میکشد تا ببیند کیس
به نام خدا
سلام***************************سیر تغییر و تحول جوامع همراه با تغییر ظواهر به چشم میخوره. اگر فرهنگ و ارزش ها و سلایق افراد نمود ظاهری نداشت، هیچ وقت نمیشد متوجه تغییرات شد. چون مردم عامی وما به انتزاعیات فکر نمیکنند؛ به همین دلیل هم خودشون متوجه تغییرات نمیشن.وقتی از بیرون و به عنوان یه ناظر عاقل بررسی کنی اون وقت به چشمت میاد.موزه ی مردم شناسی کاخ گلستان هر چند صرفا مربوط به دوره ی قاجار بود اما گذر تاریخ کشور و سرعت متفاوت شدن رو نشون میده
سلام :)
توی پاورقی وبلاگ [همون چنل خودمون :)) @poplars  ] براتون یکی از متن‌های قدیمی و قشنگ هفته‌نامه کرگدن رو گذاشتم. متاسفانه آپلود کردن عکساش توی وبلاگ برام سخت بود و به همین خاطر توی چنل گذاشتم :)
بعد از خوندن متن اگر خواستید بگید نظر شما چیه؟ به نظرتون واقعا هیچوقت برای رسیدن به آرزوهامون دیر نیست؟  اون "چرخوندن فرمون" که توی آخر بهش اشاره کرده چقدر توی کیفیت زندگیمون تاثیر داره؟؟
+ درمورد پست قبلی هم باید بگم هدف اصلیم این بود که بگم کاش دنیا
برای ورود به ساختمان محل کار ابتدا باید از محل حراست آنجا عبور کنم، اتاقکی کوچک که خانمی جوان اما عبوس آنجا نشسته است. روز اولی که پا به اتاقکش گذاشتم و سلام کردم، زیرلبی و با اخم جوابم را داد. رفتارش ذوق آدم را می‌خشکاند  اما خب من آدمی نبودم که از رو بروم. هر روز صبح که پا به اتاقکش می‌گذاشتم بلند و پر انرژی و با لبخند سلامش می‌کردم به این امید که گره‌های پیشانیش که شاید ناشی از ناراحتی باشد باز شود و لبخند خانم حراستِ به زعم من غمگین را ببی
روز اول کارم به عنوان کمک معلم، به دبیرستانی بزرگ قدم گذاشتم که بیشتر به دانشکده می مانست.کلاس کامیونیتی متشکل است از بچه های چند پایه که کمی مشکل یادگیری و یا بدنی دارند.  چیدمان میزهای دانش آموزان شبیه نعل اسب بود یعنی معلم در نقطه ای می ایستاد که به همه دسترسی یکسان داشته باشد. چند کمک معلم دیگر هم مشغول کمک به درس بچه ها بودند. همه چیز خیلی خوب به نظر می آمد.
ادامه مطلب
امروز پروپوزال شماره 1 با اسم رمزی LLP تموم شد! راستشو بخوای یکم دلم گرفته بود! حس برداشتن پیش دستی های پُر پوست میوه بعد اینکه مهمونا رفتن، از سر سفره عید بهم دست داد! (چی گفتم!) آخرین نتیجه تست‌ها رو آنالیز کردیم و تموم من زودتر خداحافظی کردم چون اگه بیشتر از اون میموندم اونجا دلم میترکید! 
همیشه هر وقت فکر کردم یا حس کردم همه چی داره به سمت خوب شدن پیش میره، یهو جلوم یه دره دیدم! 
حالا درسته 3 تا پروپوزال دیگه هم هست، هنوزم تو آزمایشگاه هستم (ت
هفت سال آرشیو رو گذاشتم زمین و فرار کردم. نمیدونم هنوزم آل استار پام بود یا نه. نمی دونم بندهاش رو بسته بودم یا نه. ولی خودمو از زیر باز سنگینش رها کردم و دویدم. از گذشته ام، از ادمایی که بوی کهنگی میدادن. 
به زودی شروع میکنیم.
هفت سال آرشیو رو گذاشتم زمین و فرار کردم. نمیدونم هنوزم آل استار پام بود یا نه. نمی دونم بندهاش رو بسته بودم یا نه. ولی خودمو از زیر باز سنگینش رها کردم و دویدم. از گذشته ام، از ادمایی که بوی کهنگی میدادن. 
به زودی شروع میکنیم.
ایناز من
نمد از کجاش شروع کنم
مدت زیادی نیس اومدم بیان و اشنا شدیم ولی
از همون روز اول ک اومدم وبت و کامنت گذاشتم جوابمو دادیدلم لرزید
کراش زدم
علاقم بهت بیشتر و بیشتر شدبیشتر از حد انتظار
فکر میکنم این عشقه:)♡
 
 
 
 
 
 
:|
سلام.
در پروزه های هایپ هیچ گاه سرمایه گذاری نکنید سرابی بیش نیست بنده 10میلیون تومن در پنجاه تا سایت خاک کردم موفق نشدم.
تنها هایپی که واسم مونده همینه یک ساله باهاش کار میکنم 1میلیون گذاشتم روزي روبل میگیرم.معلوم نیست کی تموم میشه .
در هر صورت این سایت شش ساله که پرداختی داره.منم یک ساله که دریافتی دارم ازش
این لینکشه اگه مایل بودید.میتونید باهاش کار کنید معتبره
نسخه با کیفیت عالی (720p) و زیرنویس چسبیده فارسی (اختصاصی)

خلاصه داستان : سریال درباره پدربزرگ ماجراجویی به نام ریک است که بعد از مدت ها به کانون خانواده برگشته است. او که شخصیت نامتعادلی دارد، وقت خود را صرف اختراعات عجیب و غریبی می کند و به تازگی هم توانسته وارد دنیاهای موازی مختلف با موجوداتی عجیب الخلقه شود
ادامه مطلب
سلام خسته نباشید
 
می دونم برای بعضی ها خیلی قدیمیه،اما خیلی ها هم نمی دونن برای همین این پست رو گذاشتم.
 
بعد از اون کاور مخصوصی که برای s8\s8+ زد و سر و صدای زیادی هم به پا کرد(البته همه جا جز ایران!!)
سامسونگ این بار نسخه ویژه ای از نوت9 رو برای هواداران کی پاپ و اکسو زد.چیزی که خیلی با کاور فرق داره و اکسو رو به سامسونگ بیشتر پیوند زد.
اون چیزی نیست جز نوت9 اکسو ادیتیشن
 
(برای مشاهده جعبه گشایی و تصاویر این گوشی به ادامه مطلب مراجعه کنید)
ادامه مطل
 
دلم می خواست به جای درس و مشق
پیچ و تاب ِ لباس مادرم را از بر می کردم .
دستهاش را می گذاشتم روی چشمهام
بعد دیگر گم نمیشدم توی هزارتوی جیغ و کابوس .
وارد دنیای ِ مادرانه هاش می شدم و هیچ غمی نداشتم دیگر .
کاشکی میشد چشمهام را ببندمتا ناخن کش ِ روحم از کار بیفتد .
فصل امتحانات شده و من چند روز به تنبل ترین حالت ممکن گذروندم البته اینکه سرما خورده بودمم بی تاثیر نبود ولی خب امروز یک کوچولو جبران کردم و کارهای چند روزمو یک روزه انجام دادم و یکم خیالم راحت تر شد توی پست قبل نوشته بودم که جریانات این مدتی که نبودم براتون تعریف میکنم.
خب داستان مال شب یلداست که ما از صبح خونه خاله *ن* دعوت بودیم و منم کلی خوشحال چون این خاله ام بچه زیاد داره و یکیشون کوچولوعه و من خیلی دوسش دارم بچه شیرینیه و اینکه خاله ام دس
یه مدتی بود که من از نرم افزار Anki برای به خاطر سپردن چیز‌هایی که یاد می‌گیرم استفاده می‌کردم ولی فقط دو سه روز اول خوب بود و بعد یک مدت دیگه از نرم افزار زده می‌شدم. تا اینکه فهمیدم شاید بد نباشه how to use anki effectively رو تو یوتیوب سرچ کنم و فهمیدم یک اشکال کار این بوده که من فلش کارت هامو در ساده ترین نوع ممکن درست می‌کردم و این باعث خستگی استفاده از اون‌ها می‌شده.
چطور شد که تصمیم گرفتم دوباره از انکی استفاده کنم اینکه امروز با مفهوم space repetition در

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها

فایل های خفن و تووووووووووپ! آموزش های تخصصی علمی و کاربردی شورای اسلامی سمپاد مستر اهوازی سقفهای شیبدار ویلا بام شیروانی آموزش ایلوستریتور مقدماتی 12 موزیک تبلیغات فروشگاه لباس